بریدههای کتاب شنبه آرام؟ فاطمه عباسی 🇵🇸 1403/10/6 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 1 تازه فهمیدم محسن درسهای طلبگی را خوانده و سطح را هم تمام کرده و حالا هم در درس خارج فقه و اصول شرکت میکند. 0 11 M.moradi 1402/9/17 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 80 وقتی وصیت نامه های شهدا را آدم نگاه می کند، بیست یا بیست و یک سالش هست،کانّه یک عارف واصل به مقامات عالیه دارد چنین وصیتی می کند؛ 0 3 فاطمه عباسی 🇵🇸 1403/10/7 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 1 جبهه این پایبندی را محکم کرد و رخت یقین پوشاند؛ همین بود که محسن مو بلندِ بدون محاسن ژیگول، محسن پالتو پوش، محسن دروازهبان و محسن عاسق قناری را کرد: شهید دکتر محسن فخریزاده. 0 10 فاطمه عباسی 🇵🇸 1403/10/6 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 1 یکبار که راننده آمده بود دنبالش کمی معطل شد، آیفون را زد و سوال کرد: آقای دکتر آماده هستند؟ در جواب گفتم: نه، فعلا دارن جارو میکشن. 1 11 مشتاق شهادت 1402/11/13 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 127 0 2 باران هاشمی 1403/10/8 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 190 فرشته! بعضی از آدما خیلی کوچیکن. فکر می کنن دنیا همین چیزیه که دوروبرشونه. 0 6 M.moradi 1402/9/15 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 16 «یک سؤال دارم. چرا شهدا در جوانی سخنانی می گویند که عرفا در کهن سالی؟ البته می دانیم که این سخنان از عمق حکمتِ جاری شده از قلب بر زبان است، نه آنکه سخنانی سطحی است. 0 4 فصل کتاب 1402/9/13 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 11 تنم پر از ترکش حاصل از انفجار وانت بود. درد در تمام بدنم موج میزد؛ ولی همه حواسم پیش محسن بود. محسن را در آغوش گرفته بودم؛ خون از کمرش جاری شده و کف آسفالت پهن شده بود. صحنه کربلا بود. پای برهنه بودم و التماس میکردم کسی به فریاد ما برسد. 0 2 M.moradi 1402/9/17 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 80 همه ی این شهدا یک نقطه مشترکی دارند و آن تبلورِ فرمایشی است که این روزها از حاج قاسم نقل می شود: کسی شهید می شود که در زمان حیاتش شهید شده باشد! 0 2 فاطمه عباسی 🇵🇸 1403/10/5 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 1 آقای فخریزاده شما بدون این کلاسها هم مستحق مدرک دکترا هستید. 0 15 مشتاق شهادت 1402/11/14 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 190 0 1 نصراللهی 1402/12/28 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 49 چه قدر متن وصیتنامه را دوست داشتم. #غریب 0 2 M.moradi 1402/9/26 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 246 محسن خیلی جدی گفت: حمید! من یه روزی کاری می کنم که نام اسلام و ایران زنده بشه. 0 3 فاطمه عباسی 🇵🇸 1403/10/6 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 1 مدیریت زمان و برنامهریزی فوقالعادهای داشت. وقت نماز، مطالعه، چای خوردن، تفریح، ورزش و حتی تلویزیون نگاهکردنش هم مشخص بود. 2 13 زهراسادات حسینی 1402/7/17 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 178 0 4 فصل کتاب 1402/9/13 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 57 در زندگیمان همیشهی یه خدا هر بار که صدا میزدم آقا محسن، بار دوم نمیشد که میگفت: «عزیز جان! خانم جان! بگو در خدمتم.» ولی این بار اصلاً جواب مرا نمیداد و من نه یک بار، که صد بار صدا زدم: «محسن! منم فرشته، یار غار تو. پس چرا جوابم رو نمیدی؟» 0 2 suny 1404/4/21 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 126 کی باور میکند مرد اتمی و هسته ای ایران، مردی که نامش در فهرست ترور سرویس های جاسوسی جهانی بوده، عاشق باغبانی باشد. گل پرورش بدهد، سبزی بکارد، شمعدانی قلمه بزند و ... . 0 7 سودآد 1404/4/22 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 150 گفتم: «محسن جان! دیر میای، بچه ها نگرانت هستن.» لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو و ترامپ کمتر خواب راحت به چشمشون میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم.» معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودی ها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخری زاده.تازه آن روز حرف محسن را با پوست و خون درک کردم. محسنِ شهیدم؛ دکتر محسن فخری زاده، آرامش را از صهیونیست ها گرفته بود. 0 2 سودآد 1404/4/22 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 157 مصلحت دیدِ من آن است که یاران همه کار بِگذارند و خَمِ طُرّه یاری گیرند... حافظ غزل را تا آخر می خواند و وقتی تمام می شد، تفسیرش می کرد: «فکر می کنم بیت دوم غزل در حقیقت بیان این آیه ی قرآن است: وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا.» 0 6 سودآد 1404/4/24 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 211 گفت: «فقط ماجرای رفتن به خوزستان نیست. اونا با هرجا که من بخوام برم، خصوصا اگه حس کنن کوچیک ترین خطری تهدیدم می کنه، مخالفت می کنن. اون برادر پاسدار می گفت حتی یه بارم حاج قاسم بهشون گوشزد کرده و گفته من هرگز اجازه نمیدم فخری زاده رو ببرید کربلا؛ دانشمند هسته ایه و احتمال ترورش زیاده. منِ قاسم اگه شهید بشم، ده نفر جای من هستن؛ ولی برای ایشون جایگزین نداریم. حاج قاسم ان قدر تند و محکم جواب داده داده بود که اون برادر پاسدار بُهت زده هیچ جوابی نداشته بده.». 0 1
بریدههای کتاب شنبه آرام؟ فاطمه عباسی 🇵🇸 1403/10/6 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 1 تازه فهمیدم محسن درسهای طلبگی را خوانده و سطح را هم تمام کرده و حالا هم در درس خارج فقه و اصول شرکت میکند. 0 11 M.moradi 1402/9/17 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 80 وقتی وصیت نامه های شهدا را آدم نگاه می کند، بیست یا بیست و یک سالش هست،کانّه یک عارف واصل به مقامات عالیه دارد چنین وصیتی می کند؛ 0 3 فاطمه عباسی 🇵🇸 1403/10/7 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 1 جبهه این پایبندی را محکم کرد و رخت یقین پوشاند؛ همین بود که محسن مو بلندِ بدون محاسن ژیگول، محسن پالتو پوش، محسن دروازهبان و محسن عاسق قناری را کرد: شهید دکتر محسن فخریزاده. 0 10 فاطمه عباسی 🇵🇸 1403/10/6 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 1 یکبار که راننده آمده بود دنبالش کمی معطل شد، آیفون را زد و سوال کرد: آقای دکتر آماده هستند؟ در جواب گفتم: نه، فعلا دارن جارو میکشن. 1 11 مشتاق شهادت 1402/11/13 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 127 0 2 باران هاشمی 1403/10/8 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 190 فرشته! بعضی از آدما خیلی کوچیکن. فکر می کنن دنیا همین چیزیه که دوروبرشونه. 0 6 M.moradi 1402/9/15 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 16 «یک سؤال دارم. چرا شهدا در جوانی سخنانی می گویند که عرفا در کهن سالی؟ البته می دانیم که این سخنان از عمق حکمتِ جاری شده از قلب بر زبان است، نه آنکه سخنانی سطحی است. 0 4 فصل کتاب 1402/9/13 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 11 تنم پر از ترکش حاصل از انفجار وانت بود. درد در تمام بدنم موج میزد؛ ولی همه حواسم پیش محسن بود. محسن را در آغوش گرفته بودم؛ خون از کمرش جاری شده و کف آسفالت پهن شده بود. صحنه کربلا بود. پای برهنه بودم و التماس میکردم کسی به فریاد ما برسد. 0 2 M.moradi 1402/9/17 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 80 همه ی این شهدا یک نقطه مشترکی دارند و آن تبلورِ فرمایشی است که این روزها از حاج قاسم نقل می شود: کسی شهید می شود که در زمان حیاتش شهید شده باشد! 0 2 فاطمه عباسی 🇵🇸 1403/10/5 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 1 آقای فخریزاده شما بدون این کلاسها هم مستحق مدرک دکترا هستید. 0 15 مشتاق شهادت 1402/11/14 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 190 0 1 نصراللهی 1402/12/28 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 49 چه قدر متن وصیتنامه را دوست داشتم. #غریب 0 2 M.moradi 1402/9/26 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 246 محسن خیلی جدی گفت: حمید! من یه روزی کاری می کنم که نام اسلام و ایران زنده بشه. 0 3 فاطمه عباسی 🇵🇸 1403/10/6 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 1 مدیریت زمان و برنامهریزی فوقالعادهای داشت. وقت نماز، مطالعه، چای خوردن، تفریح، ورزش و حتی تلویزیون نگاهکردنش هم مشخص بود. 2 13 زهراسادات حسینی 1402/7/17 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 178 0 4 فصل کتاب 1402/9/13 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 57 در زندگیمان همیشهی یه خدا هر بار که صدا میزدم آقا محسن، بار دوم نمیشد که میگفت: «عزیز جان! خانم جان! بگو در خدمتم.» ولی این بار اصلاً جواب مرا نمیداد و من نه یک بار، که صد بار صدا زدم: «محسن! منم فرشته، یار غار تو. پس چرا جوابم رو نمیدی؟» 0 2 suny 1404/4/21 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 126 کی باور میکند مرد اتمی و هسته ای ایران، مردی که نامش در فهرست ترور سرویس های جاسوسی جهانی بوده، عاشق باغبانی باشد. گل پرورش بدهد، سبزی بکارد، شمعدانی قلمه بزند و ... . 0 7 سودآد 1404/4/22 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 150 گفتم: «محسن جان! دیر میای، بچه ها نگرانت هستن.» لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو و ترامپ کمتر خواب راحت به چشمشون میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم.» معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودی ها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخری زاده.تازه آن روز حرف محسن را با پوست و خون درک کردم. محسنِ شهیدم؛ دکتر محسن فخری زاده، آرامش را از صهیونیست ها گرفته بود. 0 2 سودآد 1404/4/22 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 157 مصلحت دیدِ من آن است که یاران همه کار بِگذارند و خَمِ طُرّه یاری گیرند... حافظ غزل را تا آخر می خواند و وقتی تمام می شد، تفسیرش می کرد: «فکر می کنم بیت دوم غزل در حقیقت بیان این آیه ی قرآن است: وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا.» 0 6 سودآد 1404/4/24 شنبه آرام؟ محمد مهدی بهداروند 4.2 32 صفحۀ 211 گفت: «فقط ماجرای رفتن به خوزستان نیست. اونا با هرجا که من بخوام برم، خصوصا اگه حس کنن کوچیک ترین خطری تهدیدم می کنه، مخالفت می کنن. اون برادر پاسدار می گفت حتی یه بارم حاج قاسم بهشون گوشزد کرده و گفته من هرگز اجازه نمیدم فخری زاده رو ببرید کربلا؛ دانشمند هسته ایه و احتمال ترورش زیاده. منِ قاسم اگه شهید بشم، ده نفر جای من هستن؛ ولی برای ایشون جایگزین نداریم. حاج قاسم ان قدر تند و محکم جواب داده داده بود که اون برادر پاسدار بُهت زده هیچ جوابی نداشته بده.». 0 1