بریدهای از کتاب undefined اثر undefined
4 روز پیش
صفحۀ 211
گفت: «فقط ماجرای رفتن به خوزستان نیست. اونا با هرجا که من بخوام برم، خصوصا اگه حس کنن کوچیک ترین خطری تهدیدم می کنه، مخالفت می کنن. اون برادر پاسدار می گفت حتی یه بارم حاج قاسم بهشون گوشزد کرده و گفته من هرگز اجازه نمیدم فخری زاده رو ببرید کربلا؛ دانشمند هسته ایه و احتمال ترورش زیاده. منِ قاسم اگه شهید بشم، ده نفر جای من هستن؛ ولی برای ایشون جایگزین نداریم. حاج قاسم ان قدر تند و محکم جواب داده داده بود که اون برادر پاسدار بُهت زده هیچ جوابی نداشته بده.».
گفت: «فقط ماجرای رفتن به خوزستان نیست. اونا با هرجا که من بخوام برم، خصوصا اگه حس کنن کوچیک ترین خطری تهدیدم می کنه، مخالفت می کنن. اون برادر پاسدار می گفت حتی یه بارم حاج قاسم بهشون گوشزد کرده و گفته من هرگز اجازه نمیدم فخری زاده رو ببرید کربلا؛ دانشمند هسته ایه و احتمال ترورش زیاده. منِ قاسم اگه شهید بشم، ده نفر جای من هستن؛ ولی برای ایشون جایگزین نداریم. حاج قاسم ان قدر تند و محکم جواب داده داده بود که اون برادر پاسدار بُهت زده هیچ جوابی نداشته بده.».
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.