بریدههای کتاب به امید دل بستم Setarehaai 1403/5/2 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 321 در طول زمان، متوجه شدم ساختننِ یک شخصیت جدید برای هر دوست کار موقتی است. تا هر زمان که دوست داشته باشی میتونی تظاهر کنی، اما در نهایت به اون کسی که هستی برمیگردی. 0 2 Villian 1403/11/14 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 144 میخواهد گریه کند اما به خاطر نمیآورد چطور باید گریه کند . 0 0 دخترک قصهها 1403/6/19 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 67 نادیده گرفتن آنچه که دوست داری کار مشکلی است... 0 1 "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚 1403/1/5 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 57 تخریب کردن امری اعتیاد آور است. هر چه بیشتر هستم، کمتر دوست دارم باشم. هر چه کمتر هستم، دوست دارم از این هم کمتر شوم. 0 0 Galile 1404/1/19 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 98 دست ها میتونن همدیگر رو ببوسن؟_ :) 🫱🏼🫲🏻🫂نمیدونم، به نظر من میتونن+ 0 3 𝓈𝒶𝓃𝒶 1403/8/23 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 71 هیچچیز به اندازه عشق از کنترل ما آدمها خارج نیست. 0 12 لیلیان 1403/4/30 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 30 یک بار گوشه یکی از کاغذ هایش خواندم که نوشته بود ، کاغذ قلب من است . خودکار ها رگ های من هستند . واژگانی که دزدیدم را باز میگردانند . همچون خون تا صحنه ای را به تصویر بکشم 0 0 زهرآ 1403/4/28 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 90 0 3 tina 1403/1/15 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 145 ((به نظرم بدترین احساس دنیا این هست که به کسی بگی داری درد می کشی و بعد اون ها در جواب بهت بگن تو که زخمی نداری.)) 0 10 Villian 1403/12/10 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 248 هیچوقت نفهمیدم آدم ها چرا باید بمیرن و با خودم فکر کردم شاید اون جوابِ این سوال رو داشته باشه. 0 4 Linda 1403/2/4 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 24 تصمیم میگیرم به سمت دیگری نگاهکنم.گذشته را به حال خود رها کنم. 0 2 Daydreamer 1403/6/10 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 321 انگاری که انسان باید هویتش را بر حسبِ هوی و هوس دیگران از نو بسازد.به جای پروشِ آن باید درستش کنی. 0 1 haniyeh samani 1403/4/18 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 494 چون حتی اگه تصمیم بگیریم چیز هایی رو دوست داشته باشیم که هیچ وقت از دست نمی دیم، پس در واقع هیچ وقت هیچ چیز را از دوست نداشتیم. 0 1 Linda 1403/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 49 گاهی اوقات خورشیدها انقدر درخشان هستند که مجبور میشوی نگاهت را از انها برگردانی. 0 4 ℛℯ𝒹 𝒲𝒾𝓉𝒸ℎ 1403/10/17 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 322 《تا هر زمان که دوست داشته باشی میتونی تظاهر کنی، اما در نهایت به اون کسی که هستی برمیگردی》 0 3 Villian 1403/12/17 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 286 نمیدانم آرزوم برای پیدا کردن جواب ها به حقیقت میپونند یا نه. نمیدانم آیا ما آرزوی همدیگر بودیم یا نه. 0 3 𝐒𝐨𝐩𝐡𝐢𝐞 1403/11/23 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 83 0 5 [زمزمهگر،واژهپردازیازدیارسطرهایخیال] 1403/6/14 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 10 بچه که بودیم تظاهر میکردیم بیمارستان قصر است و ما شوالیههای آن هستیم. 0 1 Galile 1404/1/19 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 270 و من او را دوست خواهم داشت. حتی اگر در پایان، در صفحه آخر، دوباره او را از دست بدهم=) 🍃🩶 0 2 Fatemeh Dargahi 1403/1/10 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 1 0 2
بریدههای کتاب به امید دل بستم Setarehaai 1403/5/2 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 321 در طول زمان، متوجه شدم ساختننِ یک شخصیت جدید برای هر دوست کار موقتی است. تا هر زمان که دوست داشته باشی میتونی تظاهر کنی، اما در نهایت به اون کسی که هستی برمیگردی. 0 2 Villian 1403/11/14 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 144 میخواهد گریه کند اما به خاطر نمیآورد چطور باید گریه کند . 0 0 دخترک قصهها 1403/6/19 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 67 نادیده گرفتن آنچه که دوست داری کار مشکلی است... 0 1 "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚 1403/1/5 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 57 تخریب کردن امری اعتیاد آور است. هر چه بیشتر هستم، کمتر دوست دارم باشم. هر چه کمتر هستم، دوست دارم از این هم کمتر شوم. 0 0 Galile 1404/1/19 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 98 دست ها میتونن همدیگر رو ببوسن؟_ :) 🫱🏼🫲🏻🫂نمیدونم، به نظر من میتونن+ 0 3 𝓈𝒶𝓃𝒶 1403/8/23 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 71 هیچچیز به اندازه عشق از کنترل ما آدمها خارج نیست. 0 12 لیلیان 1403/4/30 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 30 یک بار گوشه یکی از کاغذ هایش خواندم که نوشته بود ، کاغذ قلب من است . خودکار ها رگ های من هستند . واژگانی که دزدیدم را باز میگردانند . همچون خون تا صحنه ای را به تصویر بکشم 0 0 زهرآ 1403/4/28 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 90 0 3 tina 1403/1/15 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 145 ((به نظرم بدترین احساس دنیا این هست که به کسی بگی داری درد می کشی و بعد اون ها در جواب بهت بگن تو که زخمی نداری.)) 0 10 Villian 1403/12/10 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 248 هیچوقت نفهمیدم آدم ها چرا باید بمیرن و با خودم فکر کردم شاید اون جوابِ این سوال رو داشته باشه. 0 4 Linda 1403/2/4 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 24 تصمیم میگیرم به سمت دیگری نگاهکنم.گذشته را به حال خود رها کنم. 0 2 Daydreamer 1403/6/10 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 321 انگاری که انسان باید هویتش را بر حسبِ هوی و هوس دیگران از نو بسازد.به جای پروشِ آن باید درستش کنی. 0 1 haniyeh samani 1403/4/18 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 494 چون حتی اگه تصمیم بگیریم چیز هایی رو دوست داشته باشیم که هیچ وقت از دست نمی دیم، پس در واقع هیچ وقت هیچ چیز را از دوست نداشتیم. 0 1 Linda 1403/2/6 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 49 گاهی اوقات خورشیدها انقدر درخشان هستند که مجبور میشوی نگاهت را از انها برگردانی. 0 4 ℛℯ𝒹 𝒲𝒾𝓉𝒸ℎ 1403/10/17 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 322 《تا هر زمان که دوست داشته باشی میتونی تظاهر کنی، اما در نهایت به اون کسی که هستی برمیگردی》 0 3 Villian 1403/12/17 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 286 نمیدانم آرزوم برای پیدا کردن جواب ها به حقیقت میپونند یا نه. نمیدانم آیا ما آرزوی همدیگر بودیم یا نه. 0 3 𝐒𝐨𝐩𝐡𝐢𝐞 1403/11/23 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 83 0 5 [زمزمهگر،واژهپردازیازدیارسطرهایخیال] 1403/6/14 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 10 بچه که بودیم تظاهر میکردیم بیمارستان قصر است و ما شوالیههای آن هستیم. 0 1 Galile 1404/1/19 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 270 و من او را دوست خواهم داشت. حتی اگر در پایان، در صفحه آخر، دوباره او را از دست بدهم=) 🍃🩶 0 2 Fatemeh Dargahi 1403/1/10 به امید دل بستم لان کالی 4.1 163 صفحۀ 1 0 2