بریدههای کتاب گریه های امپراتور سیده حُسنا 1403/5/22 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 1 مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست🤍 0 2 امیر حسین رضازاده 1404/1/20 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 9 بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست 0 2 ☆نـیـکیـن 1404/3/8 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 23 0 7 رؤیا 1403/11/9 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 40 0 0 Fati Hassanpour 1403/6/22 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 66 0 6 تاکومی 1403/6/19 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 31 چه جای شکوه اگر زخم آتشین خوردم/ که هر چه بود ز مار آستین خوردم فقط به خیزش فوارهها نظر کردم/ فرود آب ندیدم! فریب این خوردم مرا نه دشمن شیطانیام به خاک افکند/ که تیر وسوسه از یار در کمین خوردم ز من مخواه کنون با یقین کنم توبه/ من از بهشت مگر میوه با یقین خوردم! قفس گشودیام و "اختیار" بخشیدی/ همین که از قفست پر زدم زمین خوردم 0 3 زهره عالیپور 1403/4/1 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 1 0 5 نفیسه شفیعی 1404/2/31 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 86 0 4 𝑺.𝑴𝒐𝒌𝒉𝒕𝒂𝒓𝒊 1403/12/13 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 35 0 3 اسکارلتِ امیدوار 1403/6/18 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 15 به دریا میزنم شاید به سوی ساحلی دیگر مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر.. من از آغاز در خاکم نَمی از عشق می بینم مرا می ساختند ای کاش، از آب و گِلی دیگر... 0 7 نگار ملکی 1402/7/1 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 19 به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد لب تو میوه ممنوع، ولی لب هایم هرچه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد 0 10 زهرا 1404/3/23 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 65 به خانهام بروم؟! خانه از سکوت پر است سکوت میکند از زندگی مرا بیزار تمام خانه سکوت و تمام شهر صداست! از این سکوت گریزان، از آن صدا بیزار 0 2 آگاتاهد. 1404/4/9 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 9 بیچاره آهویی که صید پنجه شیریست بیچارهتر شیری که صید چشمِ آهویی 0 12 آگاتاهد. 1404/4/9 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 17 با شور و شوق میرسم و طرد میشوم موجم به هرطرف که بیایم زیادیام🙂 2 31 آگاتاهد. 1404/4/9 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 85 یک نقطه بیش بین رحیم و رجیم نیست از نقطهای بترس که شیطانیات کند 0 6 azardokht 1404/4/19 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 4 بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است. آ خدا حواست هست جانم؟ 0 2 azardokht 1404/4/19 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 6 فاضل اینجا میگه بلاتکلیف نزارید کسیو : یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تنگ درآغوش بگیرم که بمیرم 2 4 azardokht 1404/4/19 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 9 0 4 azardokht 1404/4/19 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 10 به هرکس دل ببندم بعد از این خود نیز میدانم به جز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر لعنتی این گریه اای امپراطور چرا شده شبیه ترانه های چاووشی بعدش به یه تراپی نیاز میشه🤓😂 0 2 azardokht 1404/4/19 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 13 0 2
بریدههای کتاب گریه های امپراتور سیده حُسنا 1403/5/22 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 1 مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست🤍 0 2 امیر حسین رضازاده 1404/1/20 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 9 بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست 0 2 ☆نـیـکیـن 1404/3/8 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 23 0 7 رؤیا 1403/11/9 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 40 0 0 Fati Hassanpour 1403/6/22 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 66 0 6 تاکومی 1403/6/19 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 31 چه جای شکوه اگر زخم آتشین خوردم/ که هر چه بود ز مار آستین خوردم فقط به خیزش فوارهها نظر کردم/ فرود آب ندیدم! فریب این خوردم مرا نه دشمن شیطانیام به خاک افکند/ که تیر وسوسه از یار در کمین خوردم ز من مخواه کنون با یقین کنم توبه/ من از بهشت مگر میوه با یقین خوردم! قفس گشودیام و "اختیار" بخشیدی/ همین که از قفست پر زدم زمین خوردم 0 3 زهره عالیپور 1403/4/1 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 1 0 5 نفیسه شفیعی 1404/2/31 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 86 0 4 𝑺.𝑴𝒐𝒌𝒉𝒕𝒂𝒓𝒊 1403/12/13 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 35 0 3 اسکارلتِ امیدوار 1403/6/18 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 15 به دریا میزنم شاید به سوی ساحلی دیگر مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر.. من از آغاز در خاکم نَمی از عشق می بینم مرا می ساختند ای کاش، از آب و گِلی دیگر... 0 7 نگار ملکی 1402/7/1 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 19 به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد لب تو میوه ممنوع، ولی لب هایم هرچه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد 0 10 زهرا 1404/3/23 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 65 به خانهام بروم؟! خانه از سکوت پر است سکوت میکند از زندگی مرا بیزار تمام خانه سکوت و تمام شهر صداست! از این سکوت گریزان، از آن صدا بیزار 0 2 آگاتاهد. 1404/4/9 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 9 بیچاره آهویی که صید پنجه شیریست بیچارهتر شیری که صید چشمِ آهویی 0 12 آگاتاهد. 1404/4/9 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 17 با شور و شوق میرسم و طرد میشوم موجم به هرطرف که بیایم زیادیام🙂 2 31 آگاتاهد. 1404/4/9 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 85 یک نقطه بیش بین رحیم و رجیم نیست از نقطهای بترس که شیطانیات کند 0 6 azardokht 1404/4/19 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 4 بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است. آ خدا حواست هست جانم؟ 0 2 azardokht 1404/4/19 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 6 فاضل اینجا میگه بلاتکلیف نزارید کسیو : یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تنگ درآغوش بگیرم که بمیرم 2 4 azardokht 1404/4/19 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 9 0 4 azardokht 1404/4/19 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 10 به هرکس دل ببندم بعد از این خود نیز میدانم به جز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر لعنتی این گریه اای امپراطور چرا شده شبیه ترانه های چاووشی بعدش به یه تراپی نیاز میشه🤓😂 0 2 azardokht 1404/4/19 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 85 صفحۀ 13 0 2