بریدههای کتاب رومئو و ژولیت نوید نظری 1403/11/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 82 آرزویم برای ماندن گیرا تر از ارادهام برای رفتن است. ببین که هر قدر درخشندگی خورشید شعلهور میشود، بدبختی ما نیز سایهاش گستردهتر میگردد. 0 17 نوید نظری 1403/11/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 148 میبینم که دیونگان را کری فرا گرفته است! تعجبی ندارد در روزگاری که خردمندان را کوری در برگرفته است! 0 16 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 42 اگر گیاه یا حیوانی بد و خطرناک باشد حتما یا به طور نادرست از آن استفاده شده یا به حریم آن تخطی شده است. درباره فضیلت انسان هم این مسئله صدق میکند؛ اگر از آن سوءاستفاده شود، به تباهی و فساد کشیده خواهد شد. تباهی و فساد نیز گاهی اوقات ممکن است از طریق اعمال شایسته و درست به فضیلت تبدیل شود. 0 1 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 55 0 2 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 43 در هر چیزی دو عنصر متضاد وجود دارد. درگیاهان سم و خواص دارویی و در انسان فضایل و رذایل اخلاقی. وقتی ذات پلید و رذایل اخلاقی بر انسان چیره شود، همچون غده ای سرطانی او را خواهد کشت. 0 1 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 98 تنها فکری که به ذهن انسان های درمانده و ناامید میرسد، افکار مخرب و منفی است! 0 1 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 63 تاریکی شب بهترین زمان برای دیدار عشاق است زیرا سرخی گونه ها دیگر نمایان نخواهد شد. 0 2 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 44 :« نمیشود از زنان انتظار داشت تا وفادار باشند زمانی که مردان این گونه غیرقابل اعتماد هستند.» 0 4 roz 1403/12/7 رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 30 `صبر اجباری و خشم خودسرانه همچون ایستادن بر روی توده ای از آتش است.` 0 2 زهرا سادات گوهری 1402/8/11 رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 64 0 6 نرگس🐚 1403/6/24 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 60 کاپولت: آیا او رومئو است؟ تیبالت: بلی، او همان رومئو فرومایه است. کاپولت: آرام باش، پسرعموی من، او را به حال خود بگذار. رفتار او با وقار و نجابت توام است و از حق نباید گذشت تمام شهر ورونا همعقیده و مفتخر است که او جوانی عفیف و بر نفس خود مسلط میباشد و من حاضر نیستم در مقابل تمام ثروت این شهر در خانه خود به او توهینی روا دارم. 0 3
بریدههای کتاب رومئو و ژولیت نوید نظری 1403/11/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 82 آرزویم برای ماندن گیرا تر از ارادهام برای رفتن است. ببین که هر قدر درخشندگی خورشید شعلهور میشود، بدبختی ما نیز سایهاش گستردهتر میگردد. 0 17 نوید نظری 1403/11/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 148 میبینم که دیونگان را کری فرا گرفته است! تعجبی ندارد در روزگاری که خردمندان را کوری در برگرفته است! 0 16 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 42 اگر گیاه یا حیوانی بد و خطرناک باشد حتما یا به طور نادرست از آن استفاده شده یا به حریم آن تخطی شده است. درباره فضیلت انسان هم این مسئله صدق میکند؛ اگر از آن سوءاستفاده شود، به تباهی و فساد کشیده خواهد شد. تباهی و فساد نیز گاهی اوقات ممکن است از طریق اعمال شایسته و درست به فضیلت تبدیل شود. 0 1 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 55 0 2 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 43 در هر چیزی دو عنصر متضاد وجود دارد. درگیاهان سم و خواص دارویی و در انسان فضایل و رذایل اخلاقی. وقتی ذات پلید و رذایل اخلاقی بر انسان چیره شود، همچون غده ای سرطانی او را خواهد کشت. 0 1 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 98 تنها فکری که به ذهن انسان های درمانده و ناامید میرسد، افکار مخرب و منفی است! 0 1 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 63 تاریکی شب بهترین زمان برای دیدار عشاق است زیرا سرخی گونه ها دیگر نمایان نخواهد شد. 0 2 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 44 :« نمیشود از زنان انتظار داشت تا وفادار باشند زمانی که مردان این گونه غیرقابل اعتماد هستند.» 0 4 roz 1403/12/7 رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 30 `صبر اجباری و خشم خودسرانه همچون ایستادن بر روی توده ای از آتش است.` 0 2 زهرا سادات گوهری 1402/8/11 رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 64 0 6 نرگس🐚 1403/6/24 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.8 21 صفحۀ 60 کاپولت: آیا او رومئو است؟ تیبالت: بلی، او همان رومئو فرومایه است. کاپولت: آرام باش، پسرعموی من، او را به حال خود بگذار. رفتار او با وقار و نجابت توام است و از حق نباید گذشت تمام شهر ورونا همعقیده و مفتخر است که او جوانی عفیف و بر نفس خود مسلط میباشد و من حاضر نیستم در مقابل تمام ثروت این شهر در خانه خود به او توهینی روا دارم. 0 3