بریدههای کتاب رومئو و ژولیت ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 63 تاریکی شب بهترین زمان برای دیدار عشاق است زیرا سرخی گونه ها دیگر نمایان نخواهد شد. 0 3 نوید نظری 1403/11/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 82 آرزویم برای ماندن گیرا تر از ارادهام برای رفتن است. ببین که هر قدر درخشندگی خورشید شعلهور میشود، بدبختی ما نیز سایهاش گستردهتر میگردد. 0 19 نوید نظری 1403/11/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 148 میبینم که دیونگان را کری فرا گرفته است! تعجبی ندارد در روزگاری که خردمندان را کوری در برگرفته است! 0 21 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 44 :« نمیشود از زنان انتظار داشت تا وفادار باشند زمانی که مردان این گونه غیرقابل اعتماد هستند.» 0 5 نرگس🐚 1403/6/24 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 60 کاپولت: آیا او رومئو است؟ تیبالت: بلی، او همان رومئو فرومایه است. کاپولت: آرام باش، پسرعموی من، او را به حال خود بگذار. رفتار او با وقار و نجابت توام است و از حق نباید گذشت تمام شهر ورونا همعقیده و مفتخر است که او جوانی عفیف و بر نفس خود مسلط میباشد و من حاضر نیستم در مقابل تمام ثروت این شهر در خانه خود به او توهینی روا دارم. 0 4 زهرا سادات گوهری 1402/8/11 رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 64 0 7 حــدیث کریمی 1404/4/15 رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 34 او همچون الهه شکار باهوش است و زرهی از عفت و پاکدامنی به تن دارد. هرگز نمیتوان با تیرهای سست و کودکانه عشق به او آسیب زد. او به کلمات عاشقانه گوش نمیدهد و نمیگذارد که هر چشم عاشقی او را برانداز کند. زر و زیورهایی که از عشق به پایش میریزند ذرهای چشم او را نمیگیرد. او ثروتی عظیم چون زیبایی دارد که روزی با مرگ از او گرفته میشود. 0 0 حــدیث کریمی 1404/4/15 رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 34 + به نصیحت من عمل کن و دیگر به او فکر نکن - فراموش کردن را به من بیاموز! 0 3 حــدیث کریمی 7 روز پیش رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 58 آه، شعلههای مشعل باید درخشیدن را از او یاد بگیرند! او همچون جواهری درخشان در ظلمات میدرخشد. زیباییاش در این دنیا همتا ندارد؛ من از زیبایی خیرهکننده او جان میدهم. او در میان زنان دیگر همچون کبوتری است در میان کلاغها. وقتی رقص تمام شود به سراغش میروم و با دستان زشت و زمختم دستش را میگیرم. آیا قلبم پیش از این عاشق کسی شده بود ؟ چشمانم به من دروغ میگفتند زیرا پیش از این زیبایی حقیقی را ندیده بودم. 0 3 حــدیث کریمی 5 روز پیش رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 72 نور از سمت مشرق است و خورشید ژولیت است. ای آفتاب زیبا طلوع کن و ماه حسود را نابود ساز. ماه عزادار کم نور و بیمار است زیرا تو ژولیت زیبا،از او بسیار زیباتری. آه،این بانوی من است! این عشق من است! ای کاش میدانست چقدر دوستش دارم. او حرفهای مرا نمیشنود اما دارد حرف میزند. آیا او دارد با من حرف میزند؟ خیر. چشمانش میدرخشد. ستارههای درخشان آسمان باید بروند و بگذارند چشمان او به جای آنها بدرخشد. اگر چشمان او به جای ستارگان در آسمان بود،آنقدر میدرخشید که پرندگان فکر میکردند صبح شده به نغمه سرایی سر میدادند. ببین چگونه دستش را زیر گونهاش گذاشته. ای کاش من دستکشی بودم در دستان او تا میتوانستم گونه زیبایش را لمس کنم. 0 2 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 42 اگر گیاه یا حیوانی بد و خطرناک باشد حتما یا به طور نادرست از آن استفاده شده یا به حریم آن تخطی شده است. درباره فضیلت انسان هم این مسئله صدق میکند؛ اگر از آن سوءاستفاده شود، به تباهی و فساد کشیده خواهد شد. تباهی و فساد نیز گاهی اوقات ممکن است از طریق اعمال شایسته و درست به فضیلت تبدیل شود. 0 2 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 55 0 3 roz 1403/12/7 رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 30 `صبر اجباری و خشم خودسرانه همچون ایستادن بر روی توده ای از آتش است.` 0 3 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 43 در هر چیزی دو عنصر متضاد وجود دارد. درگیاهان سم و خواص دارویی و در انسان فضایل و رذایل اخلاقی. وقتی ذات پلید و رذایل اخلاقی بر انسان چیره شود، همچون غده ای سرطانی او را خواهد کشت. 0 2 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 98 تنها فکری که به ذهن انسان های درمانده و ناامید میرسد، افکار مخرب و منفی است! 0 2
بریدههای کتاب رومئو و ژولیت ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 63 تاریکی شب بهترین زمان برای دیدار عشاق است زیرا سرخی گونه ها دیگر نمایان نخواهد شد. 0 3 نوید نظری 1403/11/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 82 آرزویم برای ماندن گیرا تر از ارادهام برای رفتن است. ببین که هر قدر درخشندگی خورشید شعلهور میشود، بدبختی ما نیز سایهاش گستردهتر میگردد. 0 19 نوید نظری 1403/11/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 148 میبینم که دیونگان را کری فرا گرفته است! تعجبی ندارد در روزگاری که خردمندان را کوری در برگرفته است! 0 21 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 44 :« نمیشود از زنان انتظار داشت تا وفادار باشند زمانی که مردان این گونه غیرقابل اعتماد هستند.» 0 5 نرگس🐚 1403/6/24 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 60 کاپولت: آیا او رومئو است؟ تیبالت: بلی، او همان رومئو فرومایه است. کاپولت: آرام باش، پسرعموی من، او را به حال خود بگذار. رفتار او با وقار و نجابت توام است و از حق نباید گذشت تمام شهر ورونا همعقیده و مفتخر است که او جوانی عفیف و بر نفس خود مسلط میباشد و من حاضر نیستم در مقابل تمام ثروت این شهر در خانه خود به او توهینی روا دارم. 0 4 زهرا سادات گوهری 1402/8/11 رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 64 0 7 حــدیث کریمی 1404/4/15 رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 34 او همچون الهه شکار باهوش است و زرهی از عفت و پاکدامنی به تن دارد. هرگز نمیتوان با تیرهای سست و کودکانه عشق به او آسیب زد. او به کلمات عاشقانه گوش نمیدهد و نمیگذارد که هر چشم عاشقی او را برانداز کند. زر و زیورهایی که از عشق به پایش میریزند ذرهای چشم او را نمیگیرد. او ثروتی عظیم چون زیبایی دارد که روزی با مرگ از او گرفته میشود. 0 0 حــدیث کریمی 1404/4/15 رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 34 + به نصیحت من عمل کن و دیگر به او فکر نکن - فراموش کردن را به من بیاموز! 0 3 حــدیث کریمی 7 روز پیش رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 58 آه، شعلههای مشعل باید درخشیدن را از او یاد بگیرند! او همچون جواهری درخشان در ظلمات میدرخشد. زیباییاش در این دنیا همتا ندارد؛ من از زیبایی خیرهکننده او جان میدهم. او در میان زنان دیگر همچون کبوتری است در میان کلاغها. وقتی رقص تمام شود به سراغش میروم و با دستان زشت و زمختم دستش را میگیرم. آیا قلبم پیش از این عاشق کسی شده بود ؟ چشمانم به من دروغ میگفتند زیرا پیش از این زیبایی حقیقی را ندیده بودم. 0 3 حــدیث کریمی 5 روز پیش رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 72 نور از سمت مشرق است و خورشید ژولیت است. ای آفتاب زیبا طلوع کن و ماه حسود را نابود ساز. ماه عزادار کم نور و بیمار است زیرا تو ژولیت زیبا،از او بسیار زیباتری. آه،این بانوی من است! این عشق من است! ای کاش میدانست چقدر دوستش دارم. او حرفهای مرا نمیشنود اما دارد حرف میزند. آیا او دارد با من حرف میزند؟ خیر. چشمانش میدرخشد. ستارههای درخشان آسمان باید بروند و بگذارند چشمان او به جای آنها بدرخشد. اگر چشمان او به جای ستارگان در آسمان بود،آنقدر میدرخشید که پرندگان فکر میکردند صبح شده به نغمه سرایی سر میدادند. ببین چگونه دستش را زیر گونهاش گذاشته. ای کاش من دستکشی بودم در دستان او تا میتوانستم گونه زیبایش را لمس کنم. 0 2 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 42 اگر گیاه یا حیوانی بد و خطرناک باشد حتما یا به طور نادرست از آن استفاده شده یا به حریم آن تخطی شده است. درباره فضیلت انسان هم این مسئله صدق میکند؛ اگر از آن سوءاستفاده شود، به تباهی و فساد کشیده خواهد شد. تباهی و فساد نیز گاهی اوقات ممکن است از طریق اعمال شایسته و درست به فضیلت تبدیل شود. 0 2 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 55 0 3 roz 1403/12/7 رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 30 `صبر اجباری و خشم خودسرانه همچون ایستادن بر روی توده ای از آتش است.` 0 3 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 43 در هر چیزی دو عنصر متضاد وجود دارد. درگیاهان سم و خواص دارویی و در انسان فضایل و رذایل اخلاقی. وقتی ذات پلید و رذایل اخلاقی بر انسان چیره شود، همچون غده ای سرطانی او را خواهد کشت. 0 2 ایمان 1402/4/18 رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر 3.9 28 صفحۀ 98 تنها فکری که به ذهن انسان های درمانده و ناامید میرسد، افکار مخرب و منفی است! 0 2