بریدهای از کتاب رومئو و ژولیت (رومیو و جولیت): نمایشنامه اثر ویلیام شکسپیر
1404/4/20
صفحۀ 58
آه، شعلههای مشعل باید درخشیدن را از او یاد بگیرند! او همچون جواهری درخشان در ظلمات میدرخشد. زیباییاش در این دنیا همتا ندارد؛ من از زیبایی خیرهکننده او جان میدهم. او در میان زنان دیگر همچون کبوتری است در میان کلاغها. وقتی رقص تمام شود به سراغش میروم و با دستان زشت و زمختم دستش را میگیرم. آیا قلبم پیش از این عاشق کسی شده بود ؟ چشمانم به من دروغ میگفتند زیرا پیش از این زیبایی حقیقی را ندیده بودم.
آه، شعلههای مشعل باید درخشیدن را از او یاد بگیرند! او همچون جواهری درخشان در ظلمات میدرخشد. زیباییاش در این دنیا همتا ندارد؛ من از زیبایی خیرهکننده او جان میدهم. او در میان زنان دیگر همچون کبوتری است در میان کلاغها. وقتی رقص تمام شود به سراغش میروم و با دستان زشت و زمختم دستش را میگیرم. آیا قلبم پیش از این عاشق کسی شده بود ؟ چشمانم به من دروغ میگفتند زیرا پیش از این زیبایی حقیقی را ندیده بودم.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.