بریدههای کتاب رویای دویدن صبا 1403/11/9 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 193 این بار شوکه نمی شوم از خواب نمی پرم گریه نمی کنم این بار رویای دویدن واقعی است 0 3 صبا 1402/8/2 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 18 0 6 beautiful drama 1403/12/25 رویای دونده وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 433 این چیزیه که هر آدم معلولی می خواد .اینکه آدم هارو برمبنای اون چیزی که در ظاهر می بینیم یا اون چیزی که درک می کنیم قضاوت نکنیم . وقت بزاریم و اونها رو بشناسیم 0 4 f.sh♡book ••• 1402/3/5 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 336 نمی خواهد مردم وضعیتش را ببینند ، می خواهد مردم خودش را ببینند نه وضعیتش را :) رویای دویدن وندلین ون درانن f.sh♡ 0 22 مریم قاروبی 1403/3/26 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 150 از وقتی پایم را از دست دادهام، خواستهام آن را بپوشانم. میخواهم چیزی را که ندارم مخفی کنم. میخواهم دیگران یادشان نماند من چه تغییری کردهام. چیزی نمیتواند آن را بپوشاند و مخفیاش کند. 0 10 فاطمه سادات رضادوست 1403/12/29 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 219 فکر این که خط پایان هم می تواند برای خودش شروعی باشد، حس عجیبی به من می دهد؛ یک جور حس ناآرامی. انگار کسی که به تو خیلی نزدیک است، برای خودش زندگی مخفی دیگری داشته. 0 3 Haniyeh samani 1402/12/13 رویای دونده وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 433 0 3 معصومه اسدی 1404/1/7 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 336 بزرگترین آرزویش این نیست که از خط پایان بگذرد یا مردم تشویقش کنند؛ بزرگترین آرزویش این است که مردم خودش را ببینند،نه وضعیتش را. این تنها چیزی است که هرکسی با هر نوع ناتوانی از دیگران می خواهد. از ظاهر آدمها یا از چیزی که متوجه اش نمی شوید، در موردشان قضاوت نکنید؛ سعی کنید آنها را بشناسید. 0 3 clara 1403/4/3 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 150 از وقتی پایم را از دست دادم،آن را بپوشانم.میخواهم چیزی را که ندارم مخفی کنم.میخواهم دیگران یادشان نماند من چه تغییری کرده ام. 0 3 beautiful drama 1403/12/25 رویای دونده وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 340 اون به ما گفته زندگی این نیست که بشینیم و ببینیم که چی به سرمون می یاد زندگی اون کاریه که ما در برابر اتفاق ها انجام می دیم 0 24 kosar 1403/5/16 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 156 این حرف ها باید حالم را بهتر کند ، ولی این اتفاق نمی افتد. ابر سیاهی بین من و رویای دوباره دویدن شکل گرفته . ابر سیاهی که اسمش واقعیت است 3 10 زهرا آقابابائی 1402/10/1 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 14 کی رو داد می زند:《 پنجاه و پنج و تمام! پنجاه و پنج! 》 این بهترین نتیجه ای است که تا به حال گرفتم. و یک رکورد جدید برای لیگ به حساب می آید. و البته آخرین مسابقه. خط پایان مسابقه های من. 0 1 Haniyeh samani 1402/12/13 رویای دونده وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 444 عادت کردن به چیزای بد خیلی راحته و کنار گذاشتنشون خیلی سخت 0 22 clara 1403/4/4 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 245 زندگی اون چیزی نیست که براتون اتفاق می افته،بلکه مهم کاریه که واسه اون اتفاق انجام میدین 1 22 مریم قاروبی 1403/3/18 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 89 من افتادهام، ولی این چرخ و فلک هنوز میچرخد. لوسی مُرد، ولی این چرخ و فلک هنوز راه خودش را میرود. با این حال هر چه فکر میکنم میبینم که من به این چرخ و فلک بیشتر احتیاج دارم و تنها راهی که دارم این است که یا دوباره بپرم و سوارش بشوم یا اینکه بمیرم. 0 7 زهرا آقابابائی 1402/10/1 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 151 《 تو که قفس پرتاب دیسک نیستی! تو یه آدمی از گوشت و پوست و استخون هستی که این اتفاق بد برات افتاده. مردم حتماً می خوان بهت کمک کنن.》ادامه می دهد: 《بهشون فرصت بده.》 این حرف ها باید حالم رو بهتر کنند، ولی این اتفاق نمی افتد. ابر سیاهی بین من و رویای دوباره دویدن شکل گرفته است. نامش حقیقت است. 10 2
بریدههای کتاب رویای دویدن صبا 1403/11/9 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 193 این بار شوکه نمی شوم از خواب نمی پرم گریه نمی کنم این بار رویای دویدن واقعی است 0 3 صبا 1402/8/2 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 18 0 6 beautiful drama 1403/12/25 رویای دونده وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 433 این چیزیه که هر آدم معلولی می خواد .اینکه آدم هارو برمبنای اون چیزی که در ظاهر می بینیم یا اون چیزی که درک می کنیم قضاوت نکنیم . وقت بزاریم و اونها رو بشناسیم 0 4 f.sh♡book ••• 1402/3/5 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 336 نمی خواهد مردم وضعیتش را ببینند ، می خواهد مردم خودش را ببینند نه وضعیتش را :) رویای دویدن وندلین ون درانن f.sh♡ 0 22 مریم قاروبی 1403/3/26 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 150 از وقتی پایم را از دست دادهام، خواستهام آن را بپوشانم. میخواهم چیزی را که ندارم مخفی کنم. میخواهم دیگران یادشان نماند من چه تغییری کردهام. چیزی نمیتواند آن را بپوشاند و مخفیاش کند. 0 10 فاطمه سادات رضادوست 1403/12/29 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 219 فکر این که خط پایان هم می تواند برای خودش شروعی باشد، حس عجیبی به من می دهد؛ یک جور حس ناآرامی. انگار کسی که به تو خیلی نزدیک است، برای خودش زندگی مخفی دیگری داشته. 0 3 Haniyeh samani 1402/12/13 رویای دونده وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 433 0 3 معصومه اسدی 1404/1/7 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 336 بزرگترین آرزویش این نیست که از خط پایان بگذرد یا مردم تشویقش کنند؛ بزرگترین آرزویش این است که مردم خودش را ببینند،نه وضعیتش را. این تنها چیزی است که هرکسی با هر نوع ناتوانی از دیگران می خواهد. از ظاهر آدمها یا از چیزی که متوجه اش نمی شوید، در موردشان قضاوت نکنید؛ سعی کنید آنها را بشناسید. 0 3 clara 1403/4/3 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 150 از وقتی پایم را از دست دادم،آن را بپوشانم.میخواهم چیزی را که ندارم مخفی کنم.میخواهم دیگران یادشان نماند من چه تغییری کرده ام. 0 3 beautiful drama 1403/12/25 رویای دونده وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 340 اون به ما گفته زندگی این نیست که بشینیم و ببینیم که چی به سرمون می یاد زندگی اون کاریه که ما در برابر اتفاق ها انجام می دیم 0 24 kosar 1403/5/16 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 156 این حرف ها باید حالم را بهتر کند ، ولی این اتفاق نمی افتد. ابر سیاهی بین من و رویای دوباره دویدن شکل گرفته . ابر سیاهی که اسمش واقعیت است 3 10 زهرا آقابابائی 1402/10/1 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 14 کی رو داد می زند:《 پنجاه و پنج و تمام! پنجاه و پنج! 》 این بهترین نتیجه ای است که تا به حال گرفتم. و یک رکورد جدید برای لیگ به حساب می آید. و البته آخرین مسابقه. خط پایان مسابقه های من. 0 1 Haniyeh samani 1402/12/13 رویای دونده وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 444 عادت کردن به چیزای بد خیلی راحته و کنار گذاشتنشون خیلی سخت 0 22 clara 1403/4/4 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 245 زندگی اون چیزی نیست که براتون اتفاق می افته،بلکه مهم کاریه که واسه اون اتفاق انجام میدین 1 22 مریم قاروبی 1403/3/18 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 89 من افتادهام، ولی این چرخ و فلک هنوز میچرخد. لوسی مُرد، ولی این چرخ و فلک هنوز راه خودش را میرود. با این حال هر چه فکر میکنم میبینم که من به این چرخ و فلک بیشتر احتیاج دارم و تنها راهی که دارم این است که یا دوباره بپرم و سوارش بشوم یا اینکه بمیرم. 0 7 زهرا آقابابائی 1402/10/1 رویای دویدن وندلین ون درانن 4.3 54 صفحۀ 151 《 تو که قفس پرتاب دیسک نیستی! تو یه آدمی از گوشت و پوست و استخون هستی که این اتفاق بد برات افتاده. مردم حتماً می خوان بهت کمک کنن.》ادامه می دهد: 《بهشون فرصت بده.》 این حرف ها باید حالم رو بهتر کنند، ولی این اتفاق نمی افتد. ابر سیاهی بین من و رویای دوباره دویدن شکل گرفته است. نامش حقیقت است. 10 2