بریده کتابهای در سینه ات نهنگی می تپد فاطمه زهرا 1403/9/12 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 24 قلبت کتیبه ای باستانی است؛ از هزاره ای دور. سنگ نبشته ای که حروفی ناخوانا را بر آن حکاکی کرده اند. الفبای قومی ناشناخته را شاید. و تو آن کوهی که نمیتوانی واژه هایی را که بر سینه ات کنده اند؛ بخوانی. قرن ها پشت قرن میگذرد و غبارها روی غبار مینشیند و تو هنوز منتظری تا، کسی بیاید و خاک روی این کتیبه را بروید. کسی که رمز الفباهای منسوخ را بلد است. کسی که می تواند از شکل های درهم و برهم واژه کشف کند و از واژه های بی معنا، منشور و فرمان و قانون به در بکشد. 0 1 فاطمه زهرا 1403/9/12 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 20 اینکه مدام به سینهات میکوبد، قلب نیست، ماهی کوچکی است که دارد نهنگ میشود. ماهی کوچکی که طعم تنگ، آزارش میدهد و بوی دریا هواییاش کردهاست. قلبها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس. اما کیست که باور کند در سینهاش نهنگی میتپد؟! 0 1 زهره عالیپور 1403/9/15 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 20 اینکه مدام به سینه ات می کوبد، قلب نیست ماهی کوچکی است که دارد نهنگ می شود. ماهی کوچکی که طعم تنگ بلورین، آزارش می دهد و بوی دریا هوایی اش کرده است. قلب ها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس اما کیست که باور کند در سینه اش نهنگی می تپد؟ 0 3 فاطمه زهرا 1403/9/12 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 26 .حروفی را که به رمز و به راز بر سینه ات نگاشته اند و قدر زندگی هر کس، به قدر رنجی است که در کند و کاو و در کشف این لوح می برد. زیرا که این لوح، همان لوح محفوظ است؛ همان کتیبه ی مقدسی که خداوند تمام رازهایش را بر آن نوشته است. 0 0 baran noor 1402/9/30 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 20 این که مدام به سینه ات می کوبد، قلب نیست. ماهی کوچکی است که دارد نهنگ می شود. قلب ها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس. اما کیست که باور کند در سنه اس نهنگی می تپد. 0 10 فاطمه زهرا 1403/9/12 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 20 هیچکس نمیتواند نهنگی را در تُنگی نگه دارد؛ تو چطور میخواهی قلبت را در سینه نگه داری؟ و چه دردناک است وقتی نهنگی مچاله میشود و وقتی دریا مختصر میشود و وقتی قلب خلاصه میشود و آدم قانع. این ماهی کوچک، اما بزرگ خواهد شد و این تُنگ، تَنگ خواهد شد و این آب ته خواهد کشید.. 0 0 فاطمه ایلخانی 1403/5/28 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 56 0 1
بریده کتابهای در سینه ات نهنگی می تپد فاطمه زهرا 1403/9/12 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 24 قلبت کتیبه ای باستانی است؛ از هزاره ای دور. سنگ نبشته ای که حروفی ناخوانا را بر آن حکاکی کرده اند. الفبای قومی ناشناخته را شاید. و تو آن کوهی که نمیتوانی واژه هایی را که بر سینه ات کنده اند؛ بخوانی. قرن ها پشت قرن میگذرد و غبارها روی غبار مینشیند و تو هنوز منتظری تا، کسی بیاید و خاک روی این کتیبه را بروید. کسی که رمز الفباهای منسوخ را بلد است. کسی که می تواند از شکل های درهم و برهم واژه کشف کند و از واژه های بی معنا، منشور و فرمان و قانون به در بکشد. 0 1 فاطمه زهرا 1403/9/12 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 20 اینکه مدام به سینهات میکوبد، قلب نیست، ماهی کوچکی است که دارد نهنگ میشود. ماهی کوچکی که طعم تنگ، آزارش میدهد و بوی دریا هواییاش کردهاست. قلبها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس. اما کیست که باور کند در سینهاش نهنگی میتپد؟! 0 1 زهره عالیپور 1403/9/15 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 20 اینکه مدام به سینه ات می کوبد، قلب نیست ماهی کوچکی است که دارد نهنگ می شود. ماهی کوچکی که طعم تنگ بلورین، آزارش می دهد و بوی دریا هوایی اش کرده است. قلب ها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس اما کیست که باور کند در سینه اش نهنگی می تپد؟ 0 3 فاطمه زهرا 1403/9/12 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 26 .حروفی را که به رمز و به راز بر سینه ات نگاشته اند و قدر زندگی هر کس، به قدر رنجی است که در کند و کاو و در کشف این لوح می برد. زیرا که این لوح، همان لوح محفوظ است؛ همان کتیبه ی مقدسی که خداوند تمام رازهایش را بر آن نوشته است. 0 0 baran noor 1402/9/30 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 20 این که مدام به سینه ات می کوبد، قلب نیست. ماهی کوچکی است که دارد نهنگ می شود. قلب ها همه نهنگانند در اشتیاق اقیانوس. اما کیست که باور کند در سنه اس نهنگی می تپد. 0 10 فاطمه زهرا 1403/9/12 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 20 هیچکس نمیتواند نهنگی را در تُنگی نگه دارد؛ تو چطور میخواهی قلبت را در سینه نگه داری؟ و چه دردناک است وقتی نهنگی مچاله میشود و وقتی دریا مختصر میشود و وقتی قلب خلاصه میشود و آدم قانع. این ماهی کوچک، اما بزرگ خواهد شد و این تُنگ، تَنگ خواهد شد و این آب ته خواهد کشید.. 0 0 فاطمه ایلخانی 1403/5/28 در سینه ات نهنگی می تپد عرفان نظرآهاری 4.3 10 صفحۀ 56 0 1