بریده‌ کتاب‌های ناتوان

حتماً بهم یادآوری کن کاری کنم دوباره اینطوری لبخند بزنی ، البته وقتی در شرف مرگ نیستی و من هر چقدر که بخوام وقت دارم تا لبخندت رو از بر کنم.

مطمئنی میتونی روی رقصیدن تمرکز کنی یا اینکه من زیادی حواست رو پرت میکنم؟

یک پادشاه احمق یک پادشاه مرده است.

ادم های قدرتمند زاده نمی شوند؛بلکه به مرور زمان قدرتمند می شوند

"قدرتمندترین سلاحی که یک زن در اختیار داره اینه که معمولا اون رو دست کم می گیرن‌"

شاید برای نیرومند بودن، نیازی نباشد نیروی ویژه‌ای داشته باشی.

مطمئنی می‌تونی روی رقصیدن تمرکز کنی، یا اینکه من زیادی حواست رو پرت میکنم، عزیزم

من مدت زیاد از عمرم را صرف این باور کردم که هیچ‌چیز هیچ‌وقت واقعیت ندارد. تمام دوستی ها دروغین و تمام محبت ها حساب‌شده هستند.

اما در این لحظه نمیخوام بمیرم میخواهم بتوانم یک بار دیگر نامم را از زبانش بشنوم

هیولاها هیولا زاده نمی‌شن، به مرور زمان به یک هیولا تبدیل می‌شن.

و تو هم رقصده افتضاحی هستی بنابراین هنوز خیلی باهات کار دارم

وقتی بهت نگاه میکنم ، نابود میشم. دارم غرق میشم.نفس کشیدن برام آرزو شده...❤

<<هرگز فراموش نکن باید خودت هم به اندازه شمشیرت تیز باشی چون ذکاوت بهترین سلاح تو خواهد بود.>>

پس وقت هایی که جونم رو تهدید میکنی درواقع داری عشقت رو بهم ابراز میکنی

او مثل همیشه به شکل آزاردهنده‌ای جذاب است

درد کم‌کم از بین می‌رود اما زخم‌ها همیشه باقی می‌مانند تا یادآوری‌ای باشند از اینکه باید رفتار خود را اصلاح کنی‌.

میدونستم من رو میخوای،گری

«من با کامل میل حاضرم لباس هایی که تنت هست رو پاره کنم،گری.البته،محض کمک» «چرا باید ازت بخوام وقتی خودت این‌قدر مشتاقی؟»