بریدههای کتاب جنگ و صلح (جلد اول و دوم) حورا کثیر 1403/10/3 جنگ و صلح (جلد اول و دوم) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 129 {نیکلای آندرهیویچ بالکونسکی} معتقد بود که سرچشمهٔ همهٔ عیبهای آدمی دو چیز است: یکی بیکاری و دیگری اعتقاد به خرافات، و دو فضیلت نیز بیشتر وجود ندارد: یکی کار و دیگری خرد. 2 21 پانیذ مالکی 1404/4/12 جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 226 در شهر بریون درباریان و تمام کسانی که با دربار ارتباط داشتند بار و بُنه خود را میبستند. قشون روس با شتاب و بسیار و بی نظمی فوقالعاده از جاده میگذشتند. ارابه ها چنان جاده ها را مسدود ساخته بودند که حرکت با کالسکه امکان پذیر نبود. 0 3 پانیذ مالکی 7 روز پیش جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 265 اگرچه دستور داده شده بود که مجروحین را رها کنند معذلک بسیاری از آنان خود را به دنبال قشون میکشیدند و تقاضا میکردند که روی توپ ها بنشینند. در پای تپه پرچمدار هوسار رنگ پریدهای که یک دستش را با دست دیگر نگه داشته بود به سوی توشین آمد و تقاضا نمود که او را روی یکی از عراده های توپ سوار کنند. پرچمدار محجوبانه میگفت: سروان، برای رضای خدا دست من ضرب خورده است. برای رضای خدا مرا سوار کنید. من نمیتوانم پیاده بروم. 0 5 پانیذ مالکی 3 روز پیش جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 392 ناپلئون جسد نارنجکانداز روسی را که صورتش در خاک فرورفته و با قفای سیاه شده به رو افتاده و یک دست سرد و منجمدش را باز کرده بود نشان داده گفت: چه مردان رشیدی! 0 1 yegane 1404/4/7 جنگ و صلح (جلد اول از مجموعه چهارجلدی) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 437 چه خوب بود که انسان میدانست که در این جهان برای جستن یاری و دلداری به کجا پناه ببرد و پس از مرگ در خاک در انتظار چه باشد. 0 2 پانیذ مالکی 1404/3/29 جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 102 شینشین گفت: اصولا چرا باید ما را شیطان وسوسه کند و به جنگ بناپارت بکشاند؟ و چرا ما باید با او جنگ کنیم؟ او شاخ اتریش را دیگر شکسته است، میترسم حال نوبت ما رسیده باشد. 1 9 پانیذ مالکی 1404/3/28 جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 56 راستی که همه ی مردان خودخواهاند! همه، همه خودخواهاند. او خود به دنبال هوا و هوسش میرود و خدا میداند که چرا میرود، مرا رها میکند و تنها در دهی محبوس میسازد. 0 4 تاکومی 1402/9/29 جنگ و صلح لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 1 پی یر عزیز، اگر هرکس فقط برای اعتقاد خود بجنگد، اصلا دیگر جنگی درکار نخواهد بود. 0 6 حورا کثیر 1403/10/3 جنگ و صلح (جلد اول و دوم) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 134 اگر از تسکین و تسلای دین محروم بودیم زندگی چه غمانگیز میبود! 0 10 پانیذ مالکی 1404/3/30 جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 139 به نظر میرسد که گویا بشریت قوانین نجات دهنده ی مقدس خود را، که عشق به هم نوع و عفو خطاکاران را توصیه میکند، فراموش کرده است و برخلاف این اصل لیاقت و شایستگی اصلی خود را در هنر جنگ و کشتار یکدیگر میپندارد. 2 2 آوا 1403/10/9 جنگ و صلح (جلد اول و دوم) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 148 به قول استرن: ما مردم را نه چندان به سبب محبت هایی که آن ها به ما کرده اند، بلکه بیشتر برای خوبی هایی که خودمان در حق آنها کرده ایم دوست میداریم. 0 0 پانیذ مالکی 1404/3/29 جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 116 شاهزاده خانم آهی عمیق کشیده گفت:" نه، پسرعموی عزیز! به خاطر خود خواهم سپرد که هرگز در این دنیا دیگر نباید انتظار پاداشی داشت، در این دنیا نه شرافت وجود دارد و نه عدالت. در این دنیا باید شریر و حیله گر بود." 0 7 آوا 1403/10/8 جنگ و صلح (جلد اول و دوم) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 140 بیماری ، برادر، فقط مال سبکمغزان و شکمبارگان و هرزگان است. حال آن که تو مرا خوب می شناسی ، از بام تا شام مشغولم و در خورد و نوش اهل امساک. پس حالم خوب است. 0 0 بهار 1402/7/13 جنگ و صلح (جلد اول از مجموعه چهارجلدی) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 392 تنها چیزی که میتونیم بدونیم اینه که هیچ چیز نمیدونیم و این اوج خرد انسانیه 0 2 پانیذ مالکی 1404/3/28 جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 55 نمیفهمم، اصولا نمیفهمم که چرا مردان بدون جنگ نمیتوانند زندگانی کنند؟ چرا ما زنها این چیزها را نمیخواهیم، به این چیز ها احتیاج نداریم؟ 2 4 محمدقائم خانی 1402/9/14 جنگ و صلح (جلد چهارم از مجموعه چهارجلدی) جلد 4 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 1503 وقتی انسان جانوری در حال مرگ را میبیند وحشت میکند، زیرا زوال موجودی زنده را- وجود خودش را- در نظر میآورد؛ میبیند که موجودی زنده از حیطه هستی بیرون میرود. اما هنگامی که محتضر انسانی باشد، آن هم انسانی مورد علاقه، احساس گسیختگی نیز بر وحشت نیستی افزوده میشود. زخمی روحی که مانند زخم جسمانی گاه کشنده است و گاه التیام مییابد، اما جای آن همیشه دردناک میماند و از تماس جسمی خارجی که اسباب تحریک آن شود میگریزد. 0 21 محمد دهقانی 1403/9/4 جنگ و صلح (جلد اول و دوم) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 1 0 0 سیده حمیده حسنی 🇮🇷 1404/2/16 جنگ و صلح (دوره چهار جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 270 و چنان شد که پنداشتی بعد از آن چاره ای نبود جز آنکه تفنگها را خالی و مهمات را منفجر کنند و هر کس هر چه زودتر سر کار و خانه و زندگی خود بازگردد . اما تفنگها پر ماندند و ... 0 16 آوا 1403/10/9 جنگ و صلح (جلد اول و دوم) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 148 چون میدانی، من همیشه از آدم ها گریزان بوده امو حالا بیش از پیش اینطور هستم. 0 1 محمدقائم خانی 1402/8/24 جنگ و صلح (جلد اول از مجموعه چهارجلدی) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 387 همانگونه که نتیجه حرکات پیچیده چرخها و قرقرههای گوناگون و متعدد در ساختار ساعت جز حرکت آهسته و موزون عقربه نشاندهنده وقت نیست، حاصل اعمال پیچیده این یکصدوشصتهزار نفوس فرانسوی و روس نتیجه این همه سوداها، خواهشها، پشیمانیها و رنجها و خواریها، حاصل این تیزگامیهای غرور و آوارهای وحشت و تندجوشیهای وجدِ این مردم جز شکست در جنگ استرلیتس که به جنگ سه جهانجو معروف شده است نبود: جابهجایی عقربه تاریخ جهان بر ساعت صفحه تاریخ انسان. 0 5
بریدههای کتاب جنگ و صلح (جلد اول و دوم) حورا کثیر 1403/10/3 جنگ و صلح (جلد اول و دوم) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 129 {نیکلای آندرهیویچ بالکونسکی} معتقد بود که سرچشمهٔ همهٔ عیبهای آدمی دو چیز است: یکی بیکاری و دیگری اعتقاد به خرافات، و دو فضیلت نیز بیشتر وجود ندارد: یکی کار و دیگری خرد. 2 21 پانیذ مالکی 1404/4/12 جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 226 در شهر بریون درباریان و تمام کسانی که با دربار ارتباط داشتند بار و بُنه خود را میبستند. قشون روس با شتاب و بسیار و بی نظمی فوقالعاده از جاده میگذشتند. ارابه ها چنان جاده ها را مسدود ساخته بودند که حرکت با کالسکه امکان پذیر نبود. 0 3 پانیذ مالکی 7 روز پیش جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 265 اگرچه دستور داده شده بود که مجروحین را رها کنند معذلک بسیاری از آنان خود را به دنبال قشون میکشیدند و تقاضا میکردند که روی توپ ها بنشینند. در پای تپه پرچمدار هوسار رنگ پریدهای که یک دستش را با دست دیگر نگه داشته بود به سوی توشین آمد و تقاضا نمود که او را روی یکی از عراده های توپ سوار کنند. پرچمدار محجوبانه میگفت: سروان، برای رضای خدا دست من ضرب خورده است. برای رضای خدا مرا سوار کنید. من نمیتوانم پیاده بروم. 0 5 پانیذ مالکی 3 روز پیش جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 392 ناپلئون جسد نارنجکانداز روسی را که صورتش در خاک فرورفته و با قفای سیاه شده به رو افتاده و یک دست سرد و منجمدش را باز کرده بود نشان داده گفت: چه مردان رشیدی! 0 1 yegane 1404/4/7 جنگ و صلح (جلد اول از مجموعه چهارجلدی) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 437 چه خوب بود که انسان میدانست که در این جهان برای جستن یاری و دلداری به کجا پناه ببرد و پس از مرگ در خاک در انتظار چه باشد. 0 2 پانیذ مالکی 1404/3/29 جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 102 شینشین گفت: اصولا چرا باید ما را شیطان وسوسه کند و به جنگ بناپارت بکشاند؟ و چرا ما باید با او جنگ کنیم؟ او شاخ اتریش را دیگر شکسته است، میترسم حال نوبت ما رسیده باشد. 1 9 پانیذ مالکی 1404/3/28 جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 56 راستی که همه ی مردان خودخواهاند! همه، همه خودخواهاند. او خود به دنبال هوا و هوسش میرود و خدا میداند که چرا میرود، مرا رها میکند و تنها در دهی محبوس میسازد. 0 4 تاکومی 1402/9/29 جنگ و صلح لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 1 پی یر عزیز، اگر هرکس فقط برای اعتقاد خود بجنگد، اصلا دیگر جنگی درکار نخواهد بود. 0 6 حورا کثیر 1403/10/3 جنگ و صلح (جلد اول و دوم) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 134 اگر از تسکین و تسلای دین محروم بودیم زندگی چه غمانگیز میبود! 0 10 پانیذ مالکی 1404/3/30 جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 139 به نظر میرسد که گویا بشریت قوانین نجات دهنده ی مقدس خود را، که عشق به هم نوع و عفو خطاکاران را توصیه میکند، فراموش کرده است و برخلاف این اصل لیاقت و شایستگی اصلی خود را در هنر جنگ و کشتار یکدیگر میپندارد. 2 2 آوا 1403/10/9 جنگ و صلح (جلد اول و دوم) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 148 به قول استرن: ما مردم را نه چندان به سبب محبت هایی که آن ها به ما کرده اند، بلکه بیشتر برای خوبی هایی که خودمان در حق آنها کرده ایم دوست میداریم. 0 0 پانیذ مالکی 1404/3/29 جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 116 شاهزاده خانم آهی عمیق کشیده گفت:" نه، پسرعموی عزیز! به خاطر خود خواهم سپرد که هرگز در این دنیا دیگر نباید انتظار پاداشی داشت، در این دنیا نه شرافت وجود دارد و نه عدالت. در این دنیا باید شریر و حیله گر بود." 0 7 آوا 1403/10/8 جنگ و صلح (جلد اول و دوم) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 140 بیماری ، برادر، فقط مال سبکمغزان و شکمبارگان و هرزگان است. حال آن که تو مرا خوب می شناسی ، از بام تا شام مشغولم و در خورد و نوش اهل امساک. پس حالم خوب است. 0 0 بهار 1402/7/13 جنگ و صلح (جلد اول از مجموعه چهارجلدی) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 392 تنها چیزی که میتونیم بدونیم اینه که هیچ چیز نمیدونیم و این اوج خرد انسانیه 0 2 پانیذ مالکی 1404/3/28 جنگ و صلح (2جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 55 نمیفهمم، اصولا نمیفهمم که چرا مردان بدون جنگ نمیتوانند زندگانی کنند؟ چرا ما زنها این چیزها را نمیخواهیم، به این چیز ها احتیاج نداریم؟ 2 4 محمدقائم خانی 1402/9/14 جنگ و صلح (جلد چهارم از مجموعه چهارجلدی) جلد 4 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 1503 وقتی انسان جانوری در حال مرگ را میبیند وحشت میکند، زیرا زوال موجودی زنده را- وجود خودش را- در نظر میآورد؛ میبیند که موجودی زنده از حیطه هستی بیرون میرود. اما هنگامی که محتضر انسانی باشد، آن هم انسانی مورد علاقه، احساس گسیختگی نیز بر وحشت نیستی افزوده میشود. زخمی روحی که مانند زخم جسمانی گاه کشنده است و گاه التیام مییابد، اما جای آن همیشه دردناک میماند و از تماس جسمی خارجی که اسباب تحریک آن شود میگریزد. 0 21 محمد دهقانی 1403/9/4 جنگ و صلح (جلد اول و دوم) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 1 0 0 سیده حمیده حسنی 🇮🇷 1404/2/16 جنگ و صلح (دوره چهار جلدی) لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 270 و چنان شد که پنداشتی بعد از آن چاره ای نبود جز آنکه تفنگها را خالی و مهمات را منفجر کنند و هر کس هر چه زودتر سر کار و خانه و زندگی خود بازگردد . اما تفنگها پر ماندند و ... 0 16 آوا 1403/10/9 جنگ و صلح (جلد اول و دوم) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 148 چون میدانی، من همیشه از آدم ها گریزان بوده امو حالا بیش از پیش اینطور هستم. 0 1 محمدقائم خانی 1402/8/24 جنگ و صلح (جلد اول از مجموعه چهارجلدی) جلد 1 لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.4 53 صفحۀ 387 همانگونه که نتیجه حرکات پیچیده چرخها و قرقرههای گوناگون و متعدد در ساختار ساعت جز حرکت آهسته و موزون عقربه نشاندهنده وقت نیست، حاصل اعمال پیچیده این یکصدوشصتهزار نفوس فرانسوی و روس نتیجه این همه سوداها، خواهشها، پشیمانیها و رنجها و خواریها، حاصل این تیزگامیهای غرور و آوارهای وحشت و تندجوشیهای وجدِ این مردم جز شکست در جنگ استرلیتس که به جنگ سه جهانجو معروف شده است نبود: جابهجایی عقربه تاریخ جهان بر ساعت صفحه تاریخ انسان. 0 5