بریده کتابهای مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) joiboy 1402/12/21 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 198 خوشبختانه زندگی به من توانایی اعطا کرده که افرادی مثل اونا رو از بالای ساختمون ها بندازم پایین. اگه میخوان مثل یه نجیب زاده جلوی من بایستن ، پس میتونن مثل یه نجیب زاده هم بمیرن . 0 5 سیده نازنین (به دلیل شکایات😮💨) 1402/9/21 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 393 «به نظرم ... اگه بهم بگن بین عاشق میر شدن(با وجود خیانتی که کرد) و هیچ وقت نشناختن اون یکی رو انتخاب کنم. من عشق رو انتخاب میکنم. من خطر کردم و شکست خوردم؛ولی باز هم اون خطر ارزشش رو داشت. در مورد دوستانم هم همینطوره. بدگمانی توی حرفه ما خیلی خوبه...ولی فقط در حد و اندازه خودش. من ترجیح میدم به افرادم اعتماد کنم تا اینکه نگران خیانت کردن باشم.» «احمقانه به نظر میاد.» «خوشحالی احمقانه است؟» 0 6 Fatemeh_Helfi 1403/1/6 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 22 طعم های جدید مثل ایده های جدید هستن مرد جوان - هرچی پیرتر میشی هضم اونا برات سخت تر میشه 0 11 Fatemeh_Helfi 1403/1/6 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 18 الان وقت لوس بازی نیست. وقتی ما به یه رهگذر پناه میدیم ازش انتظار داریم که رفتار درست و مؤدبانه ای داشته باشه و از کارهایی که باعث بدگمانی و سوءظن میشه دوری کنه وقتی امروز صبح از زمینهای کشاورزی فرار کردی، ممکن بود باعث شلاق خوردن افرادی بشی که اطرافت بودن. 1 8 سیده نازنین (به دلیل شکایات😮💨) 1402/9/20 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 301 چه میشد اگر تمام ملت ها(از جزایر جنوبی گرفته تا تپه های شمالی تریس) زیر پرچم حکومتی واحد متحد میشدند؟اگر بشریت برای همیشه جنگ و نزاعهایش را کنار میگذاشت و متحد میشد ، چه شگفتی هایی به دست میآمد و پیشرفتهایی صورت میگرفت ؟ به نظرم حتی امید داشتن به چنین چیزی هم محال است. یک امپراتوری واحد و متحد از انسان ها؟هیچ وقت چنین چیزی رخ نمیدهد. 0 16 آوین شیخ ها 1402/6/24 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 40 لبخندزنان گفت: تو از من پرسیدی که چرا لبخند می زنم، منیس ؟ لرد فرمانروا فکر می کنه که خنده و خوشی فقط برای اونه. من نمی خوام اجازه همچین کاری بهش بدم. این مبارزه به تلاش زیادی نیاز نداره. 0 10 ✨️Lilac ✨️ 1403/3/13 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 246 به نظرم عقیده صحیح مثل یه ردای خوب میمونه. اگه کاملاً اندازهات باشه تو رو گرم و امن نگه میداره ولی اگه اندازه ات نباشه میتونه خفه ات کنه. 0 10 joiboy 1402/12/22 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 283 ما ادعا میکنیم که کار درستی انجام میدیم،ولی لرد فرمانروا به عنوان خدا مفهوم خوب رو تعریف میکنه .پس ما با مخالفت با اون در اصل شیطان هستیم. ولی از اونجایی که اون داره کار اشتباهی انجام میده ، ایا در این مورد شیطان خوب حساب میشیم ؟ 0 8 غزل✨ 1403/4/27 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 235 2 12 Fatemeh_Helfi 1403/1/6 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 22 وقتی به سن من برسی باید خیلی حواست رو جمع کنی که کجاها انرژیت رو تلف می کنی. بعضی چیزها ارزش جنگیدن ندارن.» 1 10 Fatemeh_Helfi 1403/1/12 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 211 یه رهبر گروه موفق باید بلد باشه چطوری نیروهاش رو تقسیم کنه. 0 14
بریده کتابهای مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) joiboy 1402/12/21 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 198 خوشبختانه زندگی به من توانایی اعطا کرده که افرادی مثل اونا رو از بالای ساختمون ها بندازم پایین. اگه میخوان مثل یه نجیب زاده جلوی من بایستن ، پس میتونن مثل یه نجیب زاده هم بمیرن . 0 5 سیده نازنین (به دلیل شکایات😮💨) 1402/9/21 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 393 «به نظرم ... اگه بهم بگن بین عاشق میر شدن(با وجود خیانتی که کرد) و هیچ وقت نشناختن اون یکی رو انتخاب کنم. من عشق رو انتخاب میکنم. من خطر کردم و شکست خوردم؛ولی باز هم اون خطر ارزشش رو داشت. در مورد دوستانم هم همینطوره. بدگمانی توی حرفه ما خیلی خوبه...ولی فقط در حد و اندازه خودش. من ترجیح میدم به افرادم اعتماد کنم تا اینکه نگران خیانت کردن باشم.» «احمقانه به نظر میاد.» «خوشحالی احمقانه است؟» 0 6 Fatemeh_Helfi 1403/1/6 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 22 طعم های جدید مثل ایده های جدید هستن مرد جوان - هرچی پیرتر میشی هضم اونا برات سخت تر میشه 0 11 Fatemeh_Helfi 1403/1/6 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 18 الان وقت لوس بازی نیست. وقتی ما به یه رهگذر پناه میدیم ازش انتظار داریم که رفتار درست و مؤدبانه ای داشته باشه و از کارهایی که باعث بدگمانی و سوءظن میشه دوری کنه وقتی امروز صبح از زمینهای کشاورزی فرار کردی، ممکن بود باعث شلاق خوردن افرادی بشی که اطرافت بودن. 1 8 سیده نازنین (به دلیل شکایات😮💨) 1402/9/20 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 301 چه میشد اگر تمام ملت ها(از جزایر جنوبی گرفته تا تپه های شمالی تریس) زیر پرچم حکومتی واحد متحد میشدند؟اگر بشریت برای همیشه جنگ و نزاعهایش را کنار میگذاشت و متحد میشد ، چه شگفتی هایی به دست میآمد و پیشرفتهایی صورت میگرفت ؟ به نظرم حتی امید داشتن به چنین چیزی هم محال است. یک امپراتوری واحد و متحد از انسان ها؟هیچ وقت چنین چیزی رخ نمیدهد. 0 16 آوین شیخ ها 1402/6/24 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 40 لبخندزنان گفت: تو از من پرسیدی که چرا لبخند می زنم، منیس ؟ لرد فرمانروا فکر می کنه که خنده و خوشی فقط برای اونه. من نمی خوام اجازه همچین کاری بهش بدم. این مبارزه به تلاش زیادی نیاز نداره. 0 10 ✨️Lilac ✨️ 1403/3/13 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 246 به نظرم عقیده صحیح مثل یه ردای خوب میمونه. اگه کاملاً اندازهات باشه تو رو گرم و امن نگه میداره ولی اگه اندازه ات نباشه میتونه خفه ات کنه. 0 10 joiboy 1402/12/22 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 283 ما ادعا میکنیم که کار درستی انجام میدیم،ولی لرد فرمانروا به عنوان خدا مفهوم خوب رو تعریف میکنه .پس ما با مخالفت با اون در اصل شیطان هستیم. ولی از اونجایی که اون داره کار اشتباهی انجام میده ، ایا در این مورد شیطان خوب حساب میشیم ؟ 0 8 غزل✨ 1403/4/27 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 235 2 12 Fatemeh_Helfi 1403/1/6 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 22 وقتی به سن من برسی باید خیلی حواست رو جمع کنی که کجاها انرژیت رو تلف می کنی. بعضی چیزها ارزش جنگیدن ندارن.» 1 10 Fatemeh_Helfi 1403/1/12 مه زاد؛ آخرین امپراطوری (قسمت اول) جلد 1 برندن سندرسون 4.6 13 صفحۀ 211 یه رهبر گروه موفق باید بلد باشه چطوری نیروهاش رو تقسیم کنه. 0 14