بریدههای کتاب خرده جنایت های زناشوهری روژان 7 ساعت پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 75 در صفحه ۷۵ ژیل داره تفکرش رو برای ادامه پیدا کردن یک رابطه میگه: برای اینکه ادامه پیدا کنه،باید عدم اطمینان و تردید رو قبول کرد، از امواج سنگین گذشت,،کاری که فقط با اعتماد میشه انجام داد، باید خود رو به امواج متضاد و متناقض سپرد،گاهی شک، گاهی خستگی ، گاهی آسایش ، ولی در ضمن باید دائم خشکی رو هم در نظر داشت. 0 3 روژان 7 ساعت پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 75 اگه آدم میخواد از همهچیز مطمئن باشه، باید به روابط کوتاهمدت اکتفا کنه. روابط راحت،آشنا،بیدغدغه،با یک آغاز مشخص ، یک میانه و یک پایان،یک راه مشخص با مراحل کاملا واضح و تعیین شده . 0 3 فاطمه ارجمند 1403/11/1 خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 1 ژیل : برای اینکه از عشق توقع داری. لیزا : آره. ژیل : در حالیکه این عشقه که از تو توقع داره، تو میخوای که عشق بهت ثابت کنه که وجود داره. چه اشتباهی! این تویی که باید ثابت کنی که اون وجود داره. لیزا : چطوری؟ ژیل : با اعتمادکردن. 0 9 روژان 7 ساعت پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 72 من هم با خودم موافق نیستم. برای اینکه یک مغز که ندارم،دو تا دارم. چرا ژیل! دو تا مغز. یکی متحدد و مدرن و اون یکی سنتی و عقب مونده. اون مدرنه به آزادیت احترام میذاره،از گذشت و بزرگواریش سرمسته،با ظرافت از خودش شعور و درک نشون میده. اما اون یکی میخواد که فقط مال من باشی،حاضر نیست تورو با کسی شریک شه،با اولین زنگ تلفن ناآشنا از جا میپره،با یک صورتحساب رستوران نامعلوم هزارجور فکروخیال میکنه ،با کوچکترین تغییر عطری تو هم میره،وقتی دوباره ورزش رو از سر میگیری یا لباس نو میخری نگران میشه،شبها وقتی تو خوابی لبخندت مشکوکه،از فکر اینکه یک زن دیگه ببوسدت،که کسی بازوشو دور گردنت بندازه،که پاهای کسی زیر بدنت باز شده حاضره دست به قتل بزنه... 0 1 ام العلایق 1403/6/31 خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 20 0 2 Barbod Modiri 1404/2/11 خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 60 تو هیچگاه آدمهایی را که از خشمهای خویش، غمهای خویش، تأثرات خویش یا از ولنگاریهای خویش با بلعیدن داروهای آرامبخش میگریزند، تحمل نکردهای. تو یک نظریه داری: عصر ما به قدری ظریف و شکننده شده که نیاز به داروهای خودآگاهی دارد. ولی موفق نمیشود شفایمان دهد تا انسان شویم. 0 1 سودآد 3 روز پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 7 0 2 سودآد 3 روز پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 30 0 5 سودآد 3 روز پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 50 0 1 سودآد 3 روز پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 20 0 3 سودآد 3 روز پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 70 0 2
بریدههای کتاب خرده جنایت های زناشوهری روژان 7 ساعت پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 75 در صفحه ۷۵ ژیل داره تفکرش رو برای ادامه پیدا کردن یک رابطه میگه: برای اینکه ادامه پیدا کنه،باید عدم اطمینان و تردید رو قبول کرد، از امواج سنگین گذشت,،کاری که فقط با اعتماد میشه انجام داد، باید خود رو به امواج متضاد و متناقض سپرد،گاهی شک، گاهی خستگی ، گاهی آسایش ، ولی در ضمن باید دائم خشکی رو هم در نظر داشت. 0 3 روژان 7 ساعت پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 75 اگه آدم میخواد از همهچیز مطمئن باشه، باید به روابط کوتاهمدت اکتفا کنه. روابط راحت،آشنا،بیدغدغه،با یک آغاز مشخص ، یک میانه و یک پایان،یک راه مشخص با مراحل کاملا واضح و تعیین شده . 0 3 فاطمه ارجمند 1403/11/1 خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 1 ژیل : برای اینکه از عشق توقع داری. لیزا : آره. ژیل : در حالیکه این عشقه که از تو توقع داره، تو میخوای که عشق بهت ثابت کنه که وجود داره. چه اشتباهی! این تویی که باید ثابت کنی که اون وجود داره. لیزا : چطوری؟ ژیل : با اعتمادکردن. 0 9 روژان 7 ساعت پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 72 من هم با خودم موافق نیستم. برای اینکه یک مغز که ندارم،دو تا دارم. چرا ژیل! دو تا مغز. یکی متحدد و مدرن و اون یکی سنتی و عقب مونده. اون مدرنه به آزادیت احترام میذاره،از گذشت و بزرگواریش سرمسته،با ظرافت از خودش شعور و درک نشون میده. اما اون یکی میخواد که فقط مال من باشی،حاضر نیست تورو با کسی شریک شه،با اولین زنگ تلفن ناآشنا از جا میپره،با یک صورتحساب رستوران نامعلوم هزارجور فکروخیال میکنه ،با کوچکترین تغییر عطری تو هم میره،وقتی دوباره ورزش رو از سر میگیری یا لباس نو میخری نگران میشه،شبها وقتی تو خوابی لبخندت مشکوکه،از فکر اینکه یک زن دیگه ببوسدت،که کسی بازوشو دور گردنت بندازه،که پاهای کسی زیر بدنت باز شده حاضره دست به قتل بزنه... 0 1 ام العلایق 1403/6/31 خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 20 0 2 Barbod Modiri 1404/2/11 خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 60 تو هیچگاه آدمهایی را که از خشمهای خویش، غمهای خویش، تأثرات خویش یا از ولنگاریهای خویش با بلعیدن داروهای آرامبخش میگریزند، تحمل نکردهای. تو یک نظریه داری: عصر ما به قدری ظریف و شکننده شده که نیاز به داروهای خودآگاهی دارد. ولی موفق نمیشود شفایمان دهد تا انسان شویم. 0 1 سودآد 3 روز پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 7 0 2 سودآد 3 روز پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 30 0 5 سودآد 3 روز پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 50 0 1 سودآد 3 روز پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 20 0 3 سودآد 3 روز پیش خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.8 43 صفحۀ 70 0 2