بریدههای کتاب دزیره سمیرا 1403/11/1 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 39 0 9 صبا 1403/3/26 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 776 وقتی انسان واقعاً کسی را دوست دارد چقدر زندگی سهل و آسان است. روح و جسم انسان فقط متعلق به اوست. 0 1 سیدحسین موسوی 1403/11/17 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 244 0 15 Saina 1403/2/28 دزیره جلد 1 آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 67 0 3 ت 1403/1/8 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 402 - با ژوزف خوشبخت هستی؟ ژولی درحالیکه برای احتزار از نگاه من، از پنجره چشم به باغ دوخته بود، گفت: «خیلی کم با او تنها میمانم.» 0 0 فاطمه معروفی 1403/11/1 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 544 «شبهایی وجود دارند که هرگز به پایان نمیرسند.» 2 58 مَشانا 1403/12/27 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 776 0 1 فاطمه معروفی 1403/11/2 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 580 0 38 سیدحسین موسوی 1404/1/12 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 697 0 16 سیدحسین موسوی 1403/10/26 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 63 وقتی آدم کسی را دوست دارد، زندگی چ ساده و آسان میشود. چون در آن صورت فقط به او تعلق دارد. 0 32 سیده محدثه موسوی 1403/8/29 دزیره جلد 1 آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 170 0 1 Abbszde 1403/10/24 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 70 0 8 امت الزینب داودانی 1402/3/31 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 45 ناپلئون،من هم تاریخ جهان را بوجود خواهم آورد. از هر چیز بگذریم جهان از سرنوشت تمام افراد بشر تشکیل شده. نهتنها کسانی کهحکم اعدام امضا نمایند و یا آنهایی که توپهای سنگین برای شکست ملت ها با کار می برند و تاریخ جهان را بنا می کنند بلکه افراد دیگر و آنهایی که سر خود را باخته و یا تیر باران شده اند،بنیان تاریخ جهان را ریخته اند و هر مرد و زنی که زنده است و امید دارد،عشق می ورزد و می میرد تاریخ جهان را بوجود می آورد. 0 12 Mika 1403/11/15 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 287 "به راستی اندیشیدن به وقایع گذشته، نوعی جنون نیست؟" 0 22 moonshine 3 روز پیش دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 637 ژولی گفت: «اشتباه خیلی بزرگی میکنی دزیره که ناپلئون را جدی نمیگیری.» ـ تو کاملاً فراموش کردهای که من در این دنیا اولین کسی بودم که او را جدی گرفتم. 0 1 سیدحسین موسوی 1404/1/2 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 368 0 9 تندیس اسدآبادی 1402/6/18 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 19 درست است که من کسی را ندارم تا با او دربارهی این مرد جوان صحبت کنم.اما پدر خوب و مهربان من باید خوب دریافته باشد که وقتی اطرافیان انسان او را درک نمیکنند،چقدر احساس تنهایی و بیکسی میکند و به همین خاطر بود که این دفترچهخاطرات را به من هدیه کرد تا مونس تنهاییام باشد. 0 10 سمیرا 1403/11/1 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 39 نمیدانستم که آدم حقیقتا میتواند حضور عشق را در خودش حس کند. 0 7 Haniyeh 1402/11/19 دزیره (جلد ۱) جلد 1 آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 22 پاپا مرا در بغل گرفت و گفت: - ملت فرانسه قرنها با درد و رنج دست به گرببان بوده است. از دردهای رنجیدگان و محرومین دو شعله زبانه کشیده است: شعله عدالت و شعله کینه. شعله کینه آهسته آهسته در میان امواج خون فرو مینشیند. اما شعله دیگر، شعله مقدس عدالت هرگز کاملا خاموش نخواهد شد، دخترم. گفتم: - پاپا، ممکن است «حقوق بشر» ملغی شود؟ - نه، حقوق بشر ملغی نمیشود. شاید مخفیانه یا آشکارا، آنها را زیر پا بگذارند اما کسانی که حقوق بشر را لگدمال کنند، کسانی که حق آزادی و برابری را از برادران خود سلب کنند، مرتکب بزرگترین جنایت تاریخ میشوند و هیچکس برای آمرزش روح آنها دعا نخواهد کرد، دخترم. وقتی پاپا از «حقوق بشر» صحبت میکرد صدای او مثل همیشه نبود. صدایش شبیه به صدای خدا بود. صدای خدا آنطور که من آن را خیال میکنم. 0 6 fatemeh 1404/1/3 دزیره (جلد ۱) جلد 1 آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 169 _هنوز نسبت به او احساس محبت میکنی؟ من به او جواب نمیدادم و با خود میگفتم: "وقتی لبخند میزند میتواند هر کار که بخواهد با من بکند(:" 0 1
بریدههای کتاب دزیره سمیرا 1403/11/1 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 39 0 9 صبا 1403/3/26 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 776 وقتی انسان واقعاً کسی را دوست دارد چقدر زندگی سهل و آسان است. روح و جسم انسان فقط متعلق به اوست. 0 1 سیدحسین موسوی 1403/11/17 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 244 0 15 Saina 1403/2/28 دزیره جلد 1 آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 67 0 3 ت 1403/1/8 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 402 - با ژوزف خوشبخت هستی؟ ژولی درحالیکه برای احتزار از نگاه من، از پنجره چشم به باغ دوخته بود، گفت: «خیلی کم با او تنها میمانم.» 0 0 فاطمه معروفی 1403/11/1 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 544 «شبهایی وجود دارند که هرگز به پایان نمیرسند.» 2 58 مَشانا 1403/12/27 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 776 0 1 فاطمه معروفی 1403/11/2 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 580 0 38 سیدحسین موسوی 1404/1/12 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 697 0 16 سیدحسین موسوی 1403/10/26 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 63 وقتی آدم کسی را دوست دارد، زندگی چ ساده و آسان میشود. چون در آن صورت فقط به او تعلق دارد. 0 32 سیده محدثه موسوی 1403/8/29 دزیره جلد 1 آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 170 0 1 Abbszde 1403/10/24 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 70 0 8 امت الزینب داودانی 1402/3/31 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 45 ناپلئون،من هم تاریخ جهان را بوجود خواهم آورد. از هر چیز بگذریم جهان از سرنوشت تمام افراد بشر تشکیل شده. نهتنها کسانی کهحکم اعدام امضا نمایند و یا آنهایی که توپهای سنگین برای شکست ملت ها با کار می برند و تاریخ جهان را بنا می کنند بلکه افراد دیگر و آنهایی که سر خود را باخته و یا تیر باران شده اند،بنیان تاریخ جهان را ریخته اند و هر مرد و زنی که زنده است و امید دارد،عشق می ورزد و می میرد تاریخ جهان را بوجود می آورد. 0 12 Mika 1403/11/15 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 287 "به راستی اندیشیدن به وقایع گذشته، نوعی جنون نیست؟" 0 22 moonshine 3 روز پیش دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 637 ژولی گفت: «اشتباه خیلی بزرگی میکنی دزیره که ناپلئون را جدی نمیگیری.» ـ تو کاملاً فراموش کردهای که من در این دنیا اولین کسی بودم که او را جدی گرفتم. 0 1 سیدحسین موسوی 1404/1/2 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 368 0 9 تندیس اسدآبادی 1402/6/18 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 19 درست است که من کسی را ندارم تا با او دربارهی این مرد جوان صحبت کنم.اما پدر خوب و مهربان من باید خوب دریافته باشد که وقتی اطرافیان انسان او را درک نمیکنند،چقدر احساس تنهایی و بیکسی میکند و به همین خاطر بود که این دفترچهخاطرات را به من هدیه کرد تا مونس تنهاییام باشد. 0 10 سمیرا 1403/11/1 دزیره آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 39 نمیدانستم که آدم حقیقتا میتواند حضور عشق را در خودش حس کند. 0 7 Haniyeh 1402/11/19 دزیره (جلد ۱) جلد 1 آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 22 پاپا مرا در بغل گرفت و گفت: - ملت فرانسه قرنها با درد و رنج دست به گرببان بوده است. از دردهای رنجیدگان و محرومین دو شعله زبانه کشیده است: شعله عدالت و شعله کینه. شعله کینه آهسته آهسته در میان امواج خون فرو مینشیند. اما شعله دیگر، شعله مقدس عدالت هرگز کاملا خاموش نخواهد شد، دخترم. گفتم: - پاپا، ممکن است «حقوق بشر» ملغی شود؟ - نه، حقوق بشر ملغی نمیشود. شاید مخفیانه یا آشکارا، آنها را زیر پا بگذارند اما کسانی که حقوق بشر را لگدمال کنند، کسانی که حق آزادی و برابری را از برادران خود سلب کنند، مرتکب بزرگترین جنایت تاریخ میشوند و هیچکس برای آمرزش روح آنها دعا نخواهد کرد، دخترم. وقتی پاپا از «حقوق بشر» صحبت میکرد صدای او مثل همیشه نبود. صدایش شبیه به صدای خدا بود. صدای خدا آنطور که من آن را خیال میکنم. 0 6 fatemeh 1404/1/3 دزیره (جلد ۱) جلد 1 آنه ماری سلینکو 4.2 79 صفحۀ 169 _هنوز نسبت به او احساس محبت میکنی؟ من به او جواب نمیدادم و با خود میگفتم: "وقتی لبخند میزند میتواند هر کار که بخواهد با من بکند(:" 0 1