بریدۀ کتاب

چرا مردم آثار ادبی را می خوانند
بریدۀ کتاب

صفحۀ 186

نمایش‌نامه از یک جهت مهم با داستان و شعر تفاوت می‌کند: نمایش‌نامه به اجرا در می‌آید. برخی از نظریه‌پردازان معتقدند نمایش‌نامه تا به اجرا در نیاید ناتمام است.

نمایش‌نامه از یک جهت مهم با داستان و شعر تفاوت می‌کند: نمایش‌نامه به اجرا در می‌آید. برخی از نظریه‌پردازان معتقدند نمایش‌نامه تا به اجرا در نیاید ناتمام است.

285

25

(0/1000)

نظرات

من شنیده بودم بعضی نمایشنامه‌ها فقط نوشته می‌شن و اصلا قابلیت اجرا ندارن😅
3

1

بعیده همچین "نمایش"نامه باشن.
زیادی نقض غرض داره نمایشنامهٔ غیرنمایشی!!!
آره خیلی از نمایشنامهٔ‌ها "خواندنی" هستن، ولی اجرا رو از نمایش بگیری چیزی می‌مونه؟
بعیده. 

2

نمی‌دونم
منم در حد شنیده بود واسم
جای معتبری ندیدم
@SAH.Hashemi04 

1

اینکه خیلی از نمایش‌نامه‌ها برای خواندن خوب اند که مشخصه، ولی واقعا اصلا نباید قاطی کرد مقولات نوشتاری مختلف رو.
تا زمانی که متن داستانی، رمان و... هست، چرا نمایشنامه‌ها رو از تشخص بندازیم؟ 
@aghili 

3

من کاملا مخالف این گذاره م و حتی حاضرم راجع بهش مناظره کنم 😁
نمایشنامه درسته برای اجرا نوشته میشه اما هیچوقت یک اثر به نیمه و ناتمام نیست بلکه کاملا خودبسنده و مستقله...
اون هم تازه از زمانی که مسئله کارگردانی در اوایل قرن بیستم چیزی فراتر از تعیین حرکات بازیگران به منظور القای داستان شد...
نمایشنامه یک اثر کامله و نمایش و اجرا کنکاش ، گفتگو و درگیری کارگردان با نمایشنامه ست...
به عنوان مثال میشه گفت هملت شکسپیر یک اثر به نیمه و ناتمامه؟ تا امروز بعد از ۵۰۰ سال کدوم اجرا تونسته این کار رو کامل کنه؟ 
هر ۴ ساعت یک بار این اثر در دنیا داره اجرا میشه... وقتی ما هملت کوزینتسف رو می‌بینیم،  اثر شکسپیر که نیست...اثر کوزینتسفه ...ما داریم از دید کوزینتسف به هملت نگاه می کنیم...
این درباره بقیه آثار نمایشی هم صدق میکنه...
بالاتر دیدم نوشته بودید که اثر نمایشی برای خواندن صرف نوشته نشده...
این هم اشتباهه... اتفاقا خیلی از آثار بودند که صرفا فقط برای خوندن نوشته شدن ... از این آثار میشه به آثار نمایشی سنکا ، یک ماه در دهکده از تورگنیف و امپراتور و جلیلی ( یا مسیحی ) از ایبسن اشاره کرد...
10

3

ایول، یک بحث خوب. 

اینکه "کاملا مخالفید" رو حقیقتا متوجه نشدم. خودتون دارید کلی مثال میارید که "اجرا" خیلی مهمه. اینکه یه نمایشنامه قوهٔ به اجرا در اومدن داشته باشه خیلی مهمه. یعنی گویی برداشت شما، اینگونه که دارید می‌گید در زاویه با این بریده کتاب نیست.
حرف این بریده کتاب و موضع نویسنده، از ادامهٔ کتاب و تاجایی که من خواندم اینکه که "نباید نحوهٔ مواجهٔ ما با نمایش‌نامه همسنگ با یک شعر و رمان باشه". حرف‌هایی هم که شما زدید خیلی نافیِ این نگاه نیست.
اصلا یک برداشت دیگه هم که می‌شه از این بریده کتاب کرد که هم‌مسیرتر بشه با برداشت شما، اینکه که "تلاش برای به اجرا در آوردن یک نمایشنامه، خود یک مرحله خلق اثر هنری است". یعنی مرحله تلاش برای اجرا، همون تلاشی که دراماتورژ، کارگردان، بازیگردان، طراح صحنه و کلی عوامل دیگه دارن، خودش مسیری در خلق اثر و ایجاد معناست.
یعنی یک متن نمایشی خود بسنده را اجرا، با این اوصاف تکمیل می‌کند. 

2

در مورد اون نکته که گفتید که من گفتم اثر نمایشی صرفا برای خواندن نیست و مثال آوردید، گویی یک سوءتعبیر رخ داده.
موضع من بیشتر علیه کسانی است که فکر می‌کنن همان سطح مواجه با رمان و داستان رو، باید در مواجه با اثر نمایشی داشته باشن و "صرفا بخوانند". واقعا مغز آدم سوت می‌کشه وقتی یه‌سری از این بوک‌بلاگرها رو می‌بینه که می‌گن: "وقتی حال نداشتید، نمایشنامه بخوانید که خیلی کوتاه است و روند مطالعه رو حفظ می‌کنید". واقعا این سطح از مواجه خیلی مبتذل و اشتباهه. قطعا این بخاطر خرابکاری این پلتفرم‌های کتابی مثل گودریدز و بهخوانه که "تعداد‌" جلد مطالعه کتاب توشون مهم شده. این سطح از مواجه با نمایشنامه خیلی اشتباهه.
تقریبا خواندن نمایشنامه از من، دو یا سه برابر یک رمان و داستان زحمت می‌کشه، چون تقریبا باید "اجرا" شدهٔ نمایش رو تصویر کنم که بتونم ادامه بدم و "صرفا مطالعه کردن" فکر نکنم همچین مواجهٔ موجهی باشه.

 

4

از زاویه‌ای دیگر نقد شما درسته که البته بخاطر سوءتعبیری است که عدم وجود صور "همه" یا "بعضی" در اول جمله باعثش شده.
آقای خطیب خودتون رو نبینید که یک پا در اجرا دارید و قطعا مخاطب کلی تئاتر هستید، یه عده به نمایشنامه به عنوان یک متن کوتاه و متخصر و در یک کلام فست‌وفودی نگاه می‌کنن.
خلاصه حرف من چنان نافیِ گفته‌های شما نبود. من "برخی " یا "اغلب" رو فراموش کرده بودم در جمله که شما "همه" فرض کرده اید صور جمله رو که بخواهید با مثال نقض ایراد رو نشون بدید.

البته فرض گرفتم که شما هم باور ندارید که "صرف مطالعه یک نمایشنامه" می‌تونه "تمام ظرفیت‌های یک مواجهٔ هنری با نمایشنامه" رو شکوفا کنه.
اگه همچنان نکته‌ای هست، خیلی خیلی خوشحال می‌شم تو تلگرام یه مباحثه‌ای داشته باشیم. قطعا و حتما خیلی ازتون یاد می‌گیرم.
@SAH.Hashemi04 

2

ببین حرفت تا حدودی درسته اما نکته ای که من بهش اعتقاد دارم اینه که نمایشنامه یک اثر هنری خود بسنده ست و مستقل از اجرا میشه درباره ش قضاوت کرد و خوند ... 
اجرا خودش یک اثر جداست که اون هم مستقل از نمایشنامه میشه درباره س قضاوت و مطالعه ش کرد...
اینکه بگیم نمایشنامه وابسته به اجراست یا اجرا اون رو تکمیل میکنه رو من باهاش مخالفم...
در واقع اجرا یک برداشت و مواجهه کارگردان با نمایشنامه ست نه تکمیل کننده اون...
شما وقتی میگی نمایشنامه با اجرا تکمیل میشه یعنی نمایشنامه رو یک اثر هنری ناقص در نظر میگیرید که وابسته به اجراست... در حالیکه اصلا اینطوری نیست...
بذار یک مثال برات بزنم...
فرض کن من میخوام متن شیش و بش از محمد یعقوبی رو به اجرا ببرم... من ِ کارگردان قرار نیست شیش و بش رو تکمیل کنم بلکه قراره نسبت خودم رو با این اثر مشخص کنم... منِ محمد رضا خطیب چه نسبتی با شیش و بش یعقوبی دارم...
پس من اثر خودم رو که یک اثر صحنه ای و دیداری هست رو تولید میکنم که مستقل از متن یعقوبی درباره ش قضاوت میشه ... 
مثلا من اگر در اجرای هملت بد کارگردانی کنم متن هملت که بد نمیشه این اثر منه که بده...
@SAH.Hashemi04 

3

اتفاقا نمایشنامه نویسی کار بسیار سخت تریه و نمایشنامه نویس بسیار کارش سخت تر از یک رمان نویسه...
به این دلیل که رمان نویس میتونه با توصیفات زیادی که ازش استفاده میکنه هرچیزی که مطابق فکر خودشه رو به شما القا کنه...
این برای نمایشنامه نویس نشدنی یه...چون نمایشنامه نویس یا بهتر بگیم درام نویس از توصیف بی بهره ست... نمیتونه توصیف کنه...بلکه از طریق گزارش اعمال کاراکتر هاست که باید طرز فکر و شخصیت پردازی و... رو به خواننده القا کنه...
این دقیقا مثل این میمونه که شما یک دست و یک پای یک دونده دو رو ببندی و بگی بدو و حتما هم باید اول بشی...
نمایشنامه نویس علاوه بر نویسنده باید استراتژيست بزرگی هم باشه چون با انتخاب نوع کلمات برای توصیف اعمال کاراکتر ها باید همون نتیجه ای رو بگیره که رمان نویس به راحتی با توصیفاتش میگیره...
@SAH.Hashemi04 

2

مثال واضح تر...
فرض کنید رمان نویس میخواد یک صحنه رو بنویسه احتمالا اینطوری مینویسه :
علی از جای خودش بلند شد و توجهش به صدای باران جلب شد... صدای باران کوهی از خاطرات کودکی را در او زنده کردند که یادآور و....فلان و فلان

حالا همینو نمایشنامه نویس باید اینطوری بنویسه:
علی از جای خود بلند می‌شود و نیم نگاهی به پنجره و بارانی که در حال باریدن است می اندازد...

همین نیم نگاه باید کل اون مطالب بالا رو به شما القا کنه ...

خب این خیلی بی رحمی بزرگی یه که شما بگید این یک اثر ناقصه و اجرا اینو کامل میکنه...از کجا معلوم کارگردان این تیکه رو متوجه بشه یا اصلا این شکلی که منظور نویسنده ست رو توی اثرش بیاره؟

@SAH.Hashemi04 

2

درسته من گفتم اجرا مهمه اما نه به عنوان تکمیل کننده نمایشنامه ...بلکه به عنوان یک اثر جدا...یعنی تمام عواملی که نام بردید ، از کارگردان و دراماتورژ و طراح صحنه و... تلاش برای خلق یک اثر جدید می‌کنند نه تکمیل یک نمایشنامه رو.
با بقیه حرفتون که گفتید به نمایشنامه نباید همسنگ رمان شعر و رمان برخورد کرد هم موافقم اما باز هم میگم که نمایشنامه یک اثر خود بسنده ست و زمانی این رو خود بسنده تر هم باید بپذیریم که خیلی وقته دیگه کارگردانی فقط و فقط به روی صحنه بردن یک متن نمایشی برای خلق یک داستان نیست...
ایده های کارگردان میتونه کلا متن رو از پایه ویران کنه و اصلا اون چیزی نباشه که نمایشنامه میخواد بگه بلکه فقط ایده گرفته ازش... همون بحثی یه که اول گفتم...مواجهه محمد رضا خطیب با سونات اشباح استریندبرگ می‌دهد سونات اشباح محمدرضا خطیب...دیگه اثر استریندبرگ نیست این اجرا
@SAH.Hashemi04 

3

با بقیه حرفهاتون کاملا موافقم 🌺🌺
@SAH.Hashemi04 

3

آقا چه بحثی، خیلی ازتون یاد گرفتم.
واقعا همیشه خوشحال می‌شم که موضع خودتون رو بدون روتوش در میون بذارید.
خیلی یاد گرفتم از نکته‌سنجی ای که داشتید. 🙏🙏
@Mrkh 

3

خواهش می کنم البته باز هم این نظرات منه که میتونه کلا درست نباشه 
ببخشید بازم اگر پرگویی کردم سید جان 🌺❤
@SAH.Hashemi04 

3

درود و خداقوت دوستان
به به عجب بحث جالبی! اون هم بین سید امیرحسین هاشمی عزیز و جناب خطیب دوست داشتنی! تمام مطالبتون رو خوندم، اون هم ساعت ۳.۴۰ بامداد و پس از نماز. گفتم بخوابم، اما وسوسه شدم قبلش یه سر بیام بهخوان. تندرست و شاد و سربلند باشید. سپاس! 🌸🌺🙏
4

3

دقیقا منم در این حالم 

2

حقیقتا باعث خرسندی است. لطف کردید.🙏 

1

حقیقتا کیفور شدم🙏🙏
@fatemeh_shahvari 

1

درود
من خوشحالم و خدای را سپاس گزار که در بهخوان با عزیزانی همراهم که می توانم از آنها بیاموزم. خدا خیرتان بدهد. 🌺💐🙏
@SAH.Hashemi04 

2

بریده‌ای که بحث علمی راه می‌اندازد 
1

1

✌️✌️✌️ 

1