خیلی کتاب خوبی بود و به شدت جذبش شدم یک مقدار هم ترسناکه
اما یه ایرادی که داره اینه صحنه شکنجه رو خیلی باز توضیح میده و من هنوز یادم میفته بدنم مورمور میشه 🥴
به اون هایی که این ژانر رو دوست دارن توصیه میکنم حتما کتاب رو بخونید
      

        حیف وقتی که صرف خوندن کتاب کردم 
بیشتر رمان به قول معروف  تینیجری بود 
ان‌شاءالله که قلم نویسنده قوی تر میشه 
      

        واقعی ترین و عاشقانه ترین زندگی(کتابی) که  خوندم 
کتابی بود که فانتزی سازی نکرد فقط ذکر خوبی زندگی شون نبود و تلخی هارو هم داشت .
با منوچهر درد کشیدم و با فرشته اشک ریختم
هرچند وقت یکبار کتاب رو دوباره میخونم که یادم نره چه فرشته هایی  از منوچهرشون گذشتن و چه منوچهر هایی که شبانه روز درد کشیدن و هنوز هم میکشن
      

        باروت سوخته هم در مدت کوتاهی تموم شد. متاسفانه کوتاه بود. 
به بدی نظراتی که میگفتن نبود و قلم نویسنده قوی بود. اما تو خود داستان نتونستم یکسری چیز هارو هضم کنم. حدودا ۱۷۰ صفحه برای دو روز فرار از دست پ ک ک؟ و اینکه زنده بودن عقیل با عقل جور در نمیاد زنده هم باشه کی نجاتش داده؟؟؟و به قول بسام فادیه خیلی سگ جونه😂
در مورد انتهای داستان هم پر واضحه که چشم رنگی اشنا دانیال هست . 

      

        بسیار بسیار قشنگ بود 
نوشتار روان بود و خیلی خوب صحنه سازی کرده بود و مخاطب رو هر لحظه با خودش همراه می‌کرد.
خیلی دل نشین بود🥹
      

        کتاب باروت خیس واقعاً از دو جلد قبلی خیلی بهتر بود؛ هم هیجانش بیشتر بود، هم حس غرور و افتخار ایرانی بودن رو قشنگ به آدم منتقل می‌کرد. فقط تنها چیزی که به نظرم اومد، این بود که زمان‌بندی بعضی اتفاقات یه‌کم نامنظم بود و یه جاهایی با جلد دوم خوب هماهنگ نبود. با این حال، خیلی  ازش لذت بردم! 

      

        «مثل بیروت بود» کتابی‌ست که نویسنده‌اش با قلمی روان و جذاب، خواننده را تا پایان با خود همراه می‌کند؛ طوری‌که اگر به این سبک علاقه‌مند باشید، احتمالاً در عرض چند ساعت آن را تمام خواهید کرد. در مقایسه با جلد اول( چایت را من شیرین میکنم)، قلم نویسنده پخته‌تر و واقع‌گراتر شده، و همین باعث شده روایت‌ها باورپذیرتر و تاثیرگذارتر باشند. فضای داستان تلخ و واقعی‌ست، اما در عین حال پر از لحظه‌هایی‌ست که خواننده را به فکر فرو می‌برد. بعد از بستن کتاب، مدتی طول کشید تا از حال‌وهوایش بیرون بیایم.
      

        «ماه اگر در روز طلوع کند،از جلای خودش می کاهد. این چه ماهی ست که رنگ از رخ روز می‌زداید و با ظهورش روشنایی روز را کمرنگ می‌کند؟»