بسم رب الشهداء
این کتاب تقریباً شامل ۱۰۰ خاطره از زبانِ همسر و همرزمانِ حاج همته.
حقیقتا اصلاً دوستش نداشتم! یهو می‌پرید وسط یه خاطره و یهو هم تموم می‌شد؛ اصلا مشخص نبود اشخاص خاطره کی به کی‌ان؛ زمان خاطرات هم کاملا نامشخص. ترتیب هم نداشتن.
خیلی ذهنم رو به هم ریخت...
      

        بسم رب الشهداء
مغز متفکر جنگ...
برای آشنایی اولیه با شهید حسن باقری کافیه؛ چون شامل یکسری خاطرات پراکنده از شهید هستش که شمارو اغنا نمیکنه ولی ترغیب میکنه که کتاب‌های بیشتری درموردش مطالعه کنید.
      

        ایده‌ی داستان بسیار جالب بود یک واقعیت رو وارونه تعریف کردن.
غالباً ته داستان رو دوست نداشتن اما من برعکس ته داستان رو دوست داشتم و به نظرم بهترین پایان بود چون امید رو تو دلم روشن کرد :)
امتیاز کامل ندادم چون با رویاهای آقا یونس نتونستم ارتباط برقرار کنم، کاملا برام گنگ بودن+کلمات عجیب و غریب🚶🏻‍♀️
      

        شامل ۳ داستان درمورد مین‌یابی و پاکسازیه.
خوندنش چیزی بهم اضافه نکرد🚶🏻‍♀️
      

        بسم رب الشهداء
کتابِ شهید مدافع حرم دهه هفتادی:)
این کتاب شامل خرده روایت‌هایی از دو ویژگی مهم شهید یعنی نماز اول وقت و رفاقت با شهدا است.
پدر بزرگوار شهید با هدف آشنایی جوانان با این دو ویژگی، کتاب‌رو نوشتن.
کتاب خوبیه اما برای آشنایی کامل با شهید بزرگوار کتاب "لبخندی به رنگ شهادت انتشارات سورهٔ مهر" رو بخونید.
      

        بسم رب الشهداء
کتاب به حدی جمع و جور و راحته که میشه یک شبه خوندش
اما نظرم اینکه، متاسفانه زندگینامه شهید بزرگوار در این کتاب حیف شده
خیلی به دلم ننشست...
      

        بسم رب الشهداء
کاش میتونستم با انتشارات قرارداد ببندم و به همه‌ی کسایی که می‌شناسم یک نسخه از این کتاب رو هدیه بدم:)
کتاب شامل خاطرات شهید قربانی هستش که در ۱۵ قسمت به روایت پدر نوشته شده و چقدر ماهرانه با خاطرات اسارت پدر در دوران ۸ سال دفاع مقدس ترکیب شده.
یک ستاره کم دادم چون پرشِ خاطرات یک جاهایی برام اذیت کننده بود و ذهنم رو به هم می‌ریخت؛ مورد دوم اینکه بخش خیلی کمی از خاطرات شهید نوشته شدن و به نظرم بهتر بود به جزئیات بیشتری از زندگی شهید اشاره می‌شد.
      

        بسم رب شهداء
آمار کشته‌های جنگ همیشه غلط بوده است
هر گلوله دو نفر را از پا در می‌آورد
سرباز و دختری که در سینه‌اش می‌تپد …🙂

به قدری قلم خانم جعفریان روان و خوشخوان بود که تمام مدت زندگی عاشقانه‌ی فخرالسادات خانم و آقا احمد در ذهنم مثل فیلم ساخته می‌شد و من با فخرالسادات خانم زندگی می‌کردم:)

اما نکته‌ای که توجهم رو جلب کرد:
اگر "کتاب دختر شینا" رو خونده باشید متوجه مقداری شباهتش با "کتاب پاییز آمد" می‌شید برای مثال در دختر شینا، قدم‌خیر خانم در برف سنگین، برف‌های پشت‌بام رو پارو زدن و کمرشون دچار مشکل شد و حاج ستار سخت دلخور شدن؛ و فخرالسادات خانم با جابه‌جایی فرش‌های خیس کمرشون دچار مشکل شد و آقا احمد شرمنده و ناراحت شدن؛ و یا رفتار پدر هر دو بزرگوار در کودکی آنها مثل هم بود.
از این نکته میخوام نتیجه گیری کنم که اگر با خاطرات "کتاب دختر شینا" ارتباط گرفتید قطعاً با "کتاب پاییز آمد" هم ارتباط خیلی خوبی برقرار می‌کنید.
و در آخر قطعا جزو کتاب‌هایی‌ست که به دیگران معرفی میکنم.
      

        بسم رب شهداء
روایتی متفاوت از دفاع مقدس.
همه چیز به سادگی و بی آلایش روایت شده حتی اسم کتاب هم ساده‌ترین اسمی‌ست که نویسنده می‌تونستنه برای کتاب انتخاب کنه.
این بیش از ساده و معمولی بودن روایت برای من باعث شد خیلی مشتاقانه صفحات بعدی رو نخونم. خلاقیتی یا روان روایت کردنی درکار نبود...
داستان از یه جایی به بعد برام تکراری شد🚶🏻‍♀️
      

        کتاب شامل ۲۰۰ دست‌نوشته‌‌یِ کوتاه هستش که عاشق در ۲۰۰ روز برای معشوقی که رهاش کرده نوشته.📝🚶🏻‍♀️
نقد کتاب:
۱. نیاز به مصرف این همه برگه نبود؛ وقتی متن‌ها اینقدر کوتاهن میتونستن کتاب رو کوچک‌تر چاپ کنن! :)
۲. ترجمه انگلیسی به فارسیِ این نسخه خیلی خوب نبود.
۳. اغلب جملاتش رو درک می‌کنید و غم عاشق رو متوجه می‌شید اما ارزش این رو نداره که کتاب رو خریداری کنید. این مدل متن‌ها به وفور در فضای مجازی هستن.
به نظرم بهتره که کتاب رو به امانت بگیرید و نخریدش🙄
      

        بسم رب شهداء
داستان از زبان یکی از غواصان گردان یاسینِ لشکر ۲۱ امام رضا(ع) هستش که عملیات کربلای ۴ و ۵ رو روایت می‌کنه.
قلم بسیار عالی و دلنشین.
جزئیات به خوبی روایت شدن به طوری که انگار تک تک لحظات در گردان یاسین بودم و با آن‌ها زندگی کردم... با آن‌ها خندیدم... با آن‌ها گریه کردم...
و کاش با آن‌ها هم شهید می‌شدم...
      

        کتابی مصور که شامل سرگذشت کوتاهی از ۵۰ زن موفق ایرانیه. مناسب برای گروه د و ه.
اما نقدش:
۱. اکثر تصاویرش رو دوست نداشتم.
۲. سرگذشت‌ها به خوبی روایت نشده بودن که به نظر من مثل انشا‌های سال‌های اول مدرسه بودن🙂 (شروع ناگهانی و پایان ناگهانی).
۳. حقیقتا نمیتونم قبول کنم سرگذشت این عزیزان بدونِ سوءظنی خاص! کنار هم قرار گرفته باشن:) (عزیزان خارج رفته!)
۴. غالبِ منبعِ سرگذشت‌ها: ویکی پدیای فارسی.
      

        بسم رب الشهداء
شامل ۴۷ داستان کوتاه طنز با موضوع دفاع مقدس که به نظرم مناسب برای گروه سنی د هستش.
از بین ۴۷ داستان، داستان بابات کو؟ جور دیگه‌ای به دلم نشست...
      

        ۱۲ روایت از تدریس ریاضیات در لحظه‌های ۹۰ی هستش که معلم تلاش کرده که ریاضی‌رو به هر کس متناسب با شخصیتش یاد بده:)
به نظرم نیازه هر کس که با ریاضیات سر و کار داره (حتی اون‌هایی که ازش بدشون میاد😅) حتماً کتاب رو بخونه.
      

        شامل چهار داستان کوتاه ژاپنیه که راوی داستان‌ها یک دختر و گربه‌ای که نگه‌داری میکنن هستش؛ داستان‌ها درمورد روابط انسان‌ها باهم و رابطشون با گربه‌ها هستش.
وقتی متن پشت کتاب رو خوندم فکر کردم قراره آموزش ببینم که چطوری با بقیه ارتباط برقرار کنم! اما حقیقتا هیچ نکته‌ی خاصی درمورد برقراری ارتباط یاد نگرفتم...
*یادداشتم رو اینطوری کامل میکنم:
۱. آیا دوباره میخونمش؟ نه
۲. به کسی توصیش میکنم؟ نه
۳. چرا خوندمش؟ چون بهم هدیه داده بودنش، بخاطر طرح جلدش و اسمش:)