معرفی کتاب او و گربه اش اثر ماکوتو شینکای مترجم مژگان رنجبر

او و گربه اش

او و گربه اش

ماکوتو شینکای و 1 نفر دیگر
3.6
17 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

40

خواهم خواند

44

شابک
9786004616003
تعداد صفحات
144
تاریخ انتشار
1391/10/13

توضیحات

        او و گربهاش، چهار داستان کوتاه مرتبط است که به زندگی چهار زن و گربههای آنها میپردازد و شکنندگی، رنج و مشکلات موجود در برقراری ارتباط با دیگران را مورد کاوش قرار میدهد.
      

لیست‌های مرتبط به او و گربه اش

نمایش همه

یادداشت‌ها

aram

aram

1404/2/16

          
وقتی برای اولین بار عنوان این کتاب به چشمم خورد، راستش زیاد جذبش نشدم. من معمولاً طرفدار کتاب‌های جنایی، پرتعلیق و نفس‌گیرم؛ اون دسته داستان‌هایی که تا تهش یه لحظه هم نمی‌تونی نفس بکشی. اما انگار دقیقاً وقتی به یه توقف کوتاه وسط این هیجان نیاز داشتم، با «او و گربه‌اش» روبه‌رو شدم.

در نگاه اول، شاید کتابی با این سبک به نظر ساده یا حتی پیش‌پاافتاده بیاد، اما چیزی که باعث شد تا تهش بخونمش، اون حال‌وهوای لطیف، آرام و انسانیِ داستان بود. مهم‌تر از همه اینکه کتاب تو بعضی قسمت‌ها از زبان گربه‌ها روایت می‌شه! این دیدگاه متفاوت، یعنی دیدن دنیا از نگاه موجوداتی که همیشه تو زندگی‌مون هستن ولی صدایی ندارن، برام فوق‌العاده نو و دل‌نشین بود.

گربه‌ها در این کتاب فقط حیوانات خانگی نیستن؛ هر کدومشون داستانی دارن، احساسی دارن، دغدغه‌ای دارن. و جالب اینجاست که به شکل غیرمستقیم، صاحب‌هاشون هم با هم در ارتباطن. همین شبکه‌ی ظریف بین انسان‌ها و حیوان‌ها، به داستان عمق خاصی داده بود.

البته راستش یه جاهایی دلم می‌خواست بدونم دقیقاً چه بلایی سر همه‌ی شخصیت‌ها اومد؛ مخصوصاً اون‌هایی که داستانشون نیمه‌کاره موند. یه جورایی تشنه‌ی پایان کامل‌تر بودم. ولی شاید همین ناتمامی هم بخشی از جذابیت ماجرا باشه. مثل زندگی واقعی که همیشه هم چیزا تا آخر روشن نمی‌شن.

در نهایت، «او و گربه‌اش» برام یه تجربه‌ی متفاوت و دوست‌داشتنی بود. کتابی که تونست از فضای همیشگی ذهنم خارجم کنه، لبخند بیاره، اما نه اون‌قدری که جزو کتاب‌های محبوبم بشه. نمره‌ی من به این کتاب ۳ از ۵ه؛ نه شاهکار، اما قطعاً ارزش یه بار خوندن رو داره، مخصوصاً وقتی دلت بخواد چند ساعتی رو تو یه دنیای آروم‌تر بگذرونی.

        

3

این کتاب ر
        این کتاب رو خیلی دوست داشتم و بهم وایب خوبی میداد. کتاب داستان ۴ زن رو با گربه هاشون تعریف میکنه که همگی یا از طریق گربه ها ( یا اینکه خود گربه با اون‌یکی  گربه ارتباط داره) آشنایی دارن و یا به مرور زمان آشنا میشن. اینکه میگه این ۴ نفر با وجود گربه هاشون چجوری زندگیشون تغییر میکنه ( یا حتی زندگی خود گربه ها) یا اینکه چه اتفاقاتی براشون پیش اومده و با وجود گربه ها رفع شده  جالبه ولی خب راه حل واقعا نیست و فقط ایده ای برای داستانپردازیه.  اینکه میگفت زندگی ژاپنیا اون قدر ها هم که فکر می‌کنید ساده نیست و واقعیت هم نشون میداد خیلی جالب بود.( مخصوصا اون تیکه که برادرزاده ی شینو میگه که هیچکدوم از همکلاسی هاش خودکشی نکردن) 
هر بخش از هر داستان هم از زبون یک شخصیت گفته می‌شد.
کتاب رئال بود ولی با حضور گربه ها واقعا قشنگ بود . شاید واقعا لازم باشه دوباره به نظرم بعدا اضافه کنم. 
میشه گفت جان باعث شروع داستان و رسیدن و آشنایی بیشتر گربه ها باهم شد. 
پایان هم که گربه ی شروع و پایان باهم میدوییدن هم جالب بود و اینکه صاحب هاشون هم باهم آشنا شدن.
در کل کتاب خوبی برای گربه دوستا هست و اینکه واقعا نزدیک بود با پایان داستان اول گریه کنم.
وایب عالی داشت فقط یسری مسائل داخل داستان دوم رو زیاد نپسندیدم.
واقعا آرامش بخش بود.  یکی از آرامش بخش ترین کتابامه. 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

14