انجام دادن هر کاری با تمام وجود، هر چیز  بی معنایی را معنا دار میکند.

آرام و دوست داشتنی برای روزهای سردرگمی، داستان و سفری که به ما می آموزد قدم گذاشتن در سفر خودمان را.

کتاب (گربه ای که ذن یاد میداد) رو بیشتر دوس داشتم و بیشتر باهاش همراه شدم اما نویسنده تو این کتاب هم نکات جالبی رو روایت میکنه که گاهی فراموش میکنیم وجود دارن و زندگی رو خیلی سخت تر جلو میبریم.
      

        یافتن آرامش همیشه برای من مسئله بوده و خواهد بود .
 مدتیه فکر میکنم یافتن معنای زندگی از دل فلسفه و آموزه هاش میاد و این کتاب کلید خوبی برای آغاز این مسیر بود.
جملاتش رو با تمام وجود درک میکردم و دغدغه های گربه، برای من هم  مهم بوده و جوری که در آخر به جواب رسید واقعا من رو به فکر کردن دعوت کرد.
به همه و به کسایی که روحشون عمیقه پیشنهاد میکنم.
      

        داستان گیرایی قبل رو داشت و پختگی و رشد شخصیت اصلی رو کامل میشد از روند داستان فهمید، اما تغییر مکان ها به یکباره و عبور از ماجراها به تندی بعد از نیمه کتاب کمی شور و هیجان رو کمتر میکرد.  یاد و خاطره بی بی هنوز در داستان جاری بود و طنز ماجرا هم مخصوصا در نیمه اول کتاب با قدرت پا بر جا بود، خوندن این چند جلد کتاب طنز ایرانی با حال و هوای دهه های گذشته خیلی حس خوبی داشت و ادامه دار بودن داستان لذت وصف نشدنی به همراه داشت.
      

        مرگ ایوان ایلیچ ما را همراه میکند با روایتی بسیار آشنا، احساسات و هر آنچه بر او میگذرد یعنی تقابل مرگ و زندگی تاثیر عمیقی بر دیدگاه و تعریفمان از زندگی و مرگ میگذارد.
      

        به پیشنهاد  کسایی که در حوزه پیشرفت شخصی و خودیاری فعالیت میکردند، این کتاب رو خوندم و واقعا هم تو این راه  مفید بود، اینکه بدونیم حتی یک عادت هرچند کوچیک میتونه زندگیمونو تغییر بده و معنا و مفهوم شکست و موفقیت اینقدر ها هم که فکر میکنیم سختگیرانه نیست، چیدن عادت ها و مقایسه خودمون نسبت به دیروزمون خیلی آسون تر و دلچسب تر میتونه باشه.
  خوشبختانه خود کتاب،  پایان هر فصل، خلاصه فصل رو در اختیار قرار میده و این میتونه یک نکته مثبت این کتاب باشه.