خاطره نویسی…
محسن عباسی در این رمان سراغ خاطرات یک کاریکاتوریست میرود؛ خاطراتی که نه در خطی مستقیم، بلکه در پرشهای ناگهانی و بیمقدمه روایت میشوند. او بهجای ساختن داستانی منظم، ذهنی پراکنده را پیش روی ما میگذارد؛ ذهنی که از گذشته به حال و از حال به گذشته میلغزد و خواننده را میان صفحات عقب و جلو میبرد و همین پرشهای ناگهانی است که گاهی خواندن را دشوار میکند.
داستان نه بر پایهی حادثههای خارقالعاده، بلکه با لحظات روزمره و تجربههای ساده پیش میرود اما این سادگی، وقتی با پرشهای ذهنی درهم میآمیزد، تجربهای متفاوت میسازد که خواننده را درگیر میکند تا روایت را از نو برای خودش بسازد.
«خاطرات یک کاریکاتوریست» در نهایت روایتی است که بهجای سرگرم کردن، ذهن را به چالش میکشد.
سین.دال