درامی قوی که با شروع طنز و قلم گیرای نویسنده
شما را به خودش جذب کرده و رفته رفته جدیت
را وارد داستان میکند.
شخصیت اول رمان جوانی دارای خلأ عاطفی عمیق
و بزرگ است که عاشق دختری ساده دل با همین
ویژگی میشود.
ضعف بنیادین قصه این بود که همه عشق های
توصیف و پرداخته شده در آن ناشی از ضعف
درونی شخصیت هاست و نقص موجود در تفکر
و احساس حاکم بر جامعه پیرامونی نویسنده
رو کاملا مشهود میکند .
اما مرد قابل ستایش رمان، نقش مکملی است
که ناستانکا (آناستازیا) منتظر عمل او به وعده
است، فردی متفاوت در تمام کتاب که احساسش
از مسئولیت پذیری و عزت نفس نشأت گرفته اما
نویسنده مخاطب را به سوی دلسوزی و همدردی
با جوان سوق میدهد.