-غروب آفتاب زیباست مگه نه؟
-------------------------------------------
قبل از اینکه چیزی از کتاب بگم میخوام از ماه کوچولوم بگم..میخوام صمیمانه ازش تشکر بکنم..از دور بغلش کنم چون با قلب مهربونش یه دنیا رو بهم هدیه داد..شاید یک کتاب ساده از داستایفسکی بود ولی برای من یه دنیا ارزش داشت.. نه بخاطر اینکه از داستایفسکی بود..حتی با وجود اینکه میخواستم از داستایفسکی هم بخونم دلیلش این نیست..دلیلش اینه که یه دنیا عشق رو با این کتاب بهم هدیه دادی ماه کوچولوی مهربونم..همینکه به یادم بودی برام یه دنیا ارزش داشت..و اینکه تولدم رو هم یادت بود باعث میشه بغضم بگیره ماه کوچولوم از دور می بوسمت 🥺😭🫂✨️
خب بریم سراغ کتاب...خط به خطش داستایفسکی رو درک کردم..و جوری قلمش قشنگ بود که توی داستان فرو رفتم و پایان غم نگیزش بغض عجیبی رو توی گلوم گذاشت که مطمئنم تا مدت ها اثر افسردگیش میمونه.همه چیز خوب بود..حتی صفحات آخر یادم رفته بود پایانش غمگینه که همه چیز بهم ریخت. بهتره نگیم ناستنکا بگیم دوشیزه کورعلی چون واقعا کور بود که این همه عشق رو ندید.کاشکی من جای اون بودم و این همه عشق دریافت می کردم... در آخرم بنظرم اگه جمله غروب آفتاب زیباست مگه نه؟ یک کتاب می شد این کتاب می بود 🥺🥲🌇
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.