اولاش اوکی بود ولی واقعا اخراش بد تموم شد و کلی سوال بدون جواب به وجود اومد
        

          واقعا از خوندنش لذت بردم...
اون شور و هیجان و تصمیمات بدون فکر و یهویی چیزی که حقیقت عشق رو به تصویر میکشه :)
قلم نویسنده خواننده رو با احساس کارکتر‌ها همراه میکنه،ارزش موسقی رو گویا به روح آدمی تزریق میکنه و متوجه گذر زمان نمیکنه...
این کتاب رو کاملا یهویی روزای آخر نمایشگاه کتاب امسال خریدم ،البته بهتره بگم دقیقا روز آخر از نمایشگاه مجازی سفارش دادم😂
و احساس الانم؟حقیقتا کیف کردم از خوندنش...
چی سرگرم کننده تر از دوتا جوون عاشق و کله‌خراب؟!!!
چی آموزنده تر از احساس قدرت و شجاعت؟
چه حسی بهتر از درک پیروزی و تب‌وتاب عشاق؟؟؟!
این کتاب قلب و روحم رو به چالش کشوند و خستگی و درموندگی این روزامو به فنا داد .🙃
جمله های بی شیله پیله و  شبیه زندگی واقعی که نویسنده داستان رو از زبان جک و کاترین میگه که همین باعث شد کتاب واسم خاص باشه...
نکته آموزنده:این کتاب شجاعت تصمیم گیری و خودم بودن رو بهم یاد داد چون تا وقتی با خودمون صادق نباشیم ،نمیتونیم زندگی با کیفیتی رو واسه خودمون بسازیم🥺🙃🥂
معرفی؟
داستان از لاکی شروع میشه...
دختر ۱۷ساله‌ای که پر از هیجان وجاه‌طلبی‌عه و البته زیرک و خاص...
ستاره کیپاپی که تو دام عشق یه پسر قد بلند و فریبنده میوفته!
حسی که یه جورایی جزو ممنوعه ترین حس‌ها برای آیدول‌های کیپاپه...
اون طرف داستان یه پسر ۱۸سال جذاااااااااب مشاهده میشه به نام جَک(ای شیطون خوش‌شانسسسس...البته لاکی خوش شانس تره این پسر دخترکش ،قدبلند و جنتلمن تو دنیای واقعی پیدا نمیشه!من که ندیدم...)
با خودش و احساسات درونیش مدام درگیره و عاشق عکاسیه ...
رازهایی این وسط هست که بعد از برملا شدنش حقیقت زندگی آدم مشهور غنی و آدم عادی رو به تصویر میکشه...
دو قطب مخالفی که پر از مشغله‌ان...
عشق جذاب و پر از شور و هیجان دو جوان که ترکیبی از ناکامی ،شجاعت و حس شیرین دستیابی....
من که کتابو دوست داشتم.
 

        

          دنياى كيپاپ و خواننده ها و دنياى عكساها و روز نامه هاى زرد به نظرتون كدومشون ميبرن؟