این کتاب برام مثل یک دوست عزیز بود که به درد دل هام گوشه میکنه و اون هارو تسلی میبخشه.
      

        کتابش خیلی بامزست و اینکه خیلی جاها انگار داره منو توضیح میده😅
دوسش داشتم.
      

        کتاب را از کتابخانه دانشگاه امانت گرفتم و مطالعه کردم، بعد از اتمام آن احساس میکنم نیاز دارم آن را در اولین فرصت بخرم(شاید برایم تلنگری باشد).
خلاصه اینکه دوستش داشتم.
      

        از آن دسته کتابهایی که باید در آینده با شرایط متفاوت دوباره مطالعه کنم شاید جاهایی که نتوانستم درک کنم را بفهمم.
داستان "روز اسبریزی" بسیاز زیبا بود،۵ ستاره حتما حق این داستان بود ولی یک ستاره به دلیل درک نکردن برخی دیگر از داستان ها ندادم.
      

        وقتی مقدمه مترجم رو خوندم فکر کردم قراره یک داستان کوتاه اما با فضای به شدت تاریک و خاکستری بخونم، هرچند فضای حاکم بر منطقه داستان خیلی تاریک بود اما خوده داستان حالت مکالمه طور داشت و برای من دلنشین بود.کتاب پایانش بازه و خب من خوشبینانه نسبت بهش فکر کردم البته اگر منطقی فکر کنیم با توجه به فضای حاکم بر جامعه ، وقوع این پایان خوشبینانه بعیده.
      

        هر جلد این کتاب ایدش از یک موضوع ساده  گرفته شده ولی همین موضاعات ساده و احساساتی که شاید برای بعضی  گذرا باشن، برای خیلی دیگر یکجور اختلال یا مشکلن که البته با بودن در یک انجمن ازدواح غمگین میتونن  کنترل بشن و اونقدرا هم آزاردهنده نباشن.
جلد۳ برایم جالب تر بود🌱
      

        پسندیدم، رابطه دو خواهر خیلی زیبا بود، نحوه برخورد خواهر کوچیک با مسائل برام جالب بود که با توجه به سنش خیلی خردمندانه نبودن. برای سرگرمی و لذت بردن خیلی خوبه و پیشنهاد میدم.
      

        طرحاش قشنگ بود و این ایده که چندنفر رو شبیه به یک روح متفاوت از بقیه نمایش داده بود تا تفاوتشون رو نشون بده خیلی جالب بود برام 
ایده کلی با همون تعداد کم جملات و انتخاب هوشمندانه در طراحی خیلی خوب اجرا شده 
      

        به قول یکی از دوستان داستانی داره که نه چیزی اضافه میکنه و نه چیزی از آدم کم میکنه ولی خوندنش به عنوان یه داستان کوتاه برای سرگرمی یا برای پر کردن وقت خوبه.
      

        کاش احساساتمان را روراست بیان کنیم، به دنبال سیاست در روابط نباشیم، تا زمانی که خیلی دیر شد حسرت نخوریم.
      

        در طول خوندن این کتاب خیلی جاها خندیدم و خیلی جاها گریه کردم، اکثرا با خودم میگفتم کاش از این نوع کتاب ها بیشتر شه، بتونیم در سفر ها و یا مناسب های دیگه رفتار مردم و رهبر رو به واسطه  نوشته ها از نزدیک لمس کنیم.
      

        از اینجور داستانا خیلی خوشم میاد-که فصل کوتاهی از زندگی یک الی چندین نفر (همزمان با هم)  را روایت میکنه-
وقتی داستان ها(فیلمها)یی از این قبیل میخونم(میبینم)، گاهی میتونم بهشون به شدت شبیه باشم و باهاشون همدردی کنم و در اکثر موارد کمی اشتراک بین دنیای خودم و انها پیدا میکنم،ولی باید بگم که شخصیت های این کتاب خیلی برام عجیب بودن و اصلا نزدیکی بهشون احساس نکردم.
در کل کتابی  جالب بود و از خوندنش لذت بردم.