روز ها در کتابفروشی موریساکی یه تجربه خیلی بامزه و حال خوب کن بود و حقیقتا به یک همچین کتابی نیاز داشتم 
این کتاب خیلی ساده بود و داستان خیلی هیجانی ای نداشت راجب اتفاقات روزمره و عادی زندگی می گفت و همینطور خیلی جا ها توی داستان به بیان احساسات اشاره شده بود 
این کتاب یه جورایی هم میگفت که کتاب ها و داستان ها میتونن توی خیلی از جا ها نجات بخش باشن. از این نکته کتاب خیلی لذت بردم و باعث شد خیلی بیشتر از قبل نسبت به کتاب هایی که میخونم حس نزدیکی داشته باشم و کلا شاید برای خیلی ها بتونه راهنمای پیدا کردن راه نجاتشون توی زندگی باشه
کلا خیلی قشنگ بود و واقعا دوست دارم که جلد بعدی این کتاب رو هم بخونم :) 
      

        به جرعت میتونم یکی از خاص ترین و خفن ترین فانتزی هایی که خوندم و از اینکه جلد دومش رو ندارم خیلی خیلی ناراحتمم😭
شخصیت پردازی، قلم، فضاسازی و... همه چیز برام بی نظیر بود و حتی اگه نقصی هم داشت انقد که غرق داستان شدم نتونستم  متوجهش بشم ،
من تقریبا نصف کتاب های ترند جدید رو خوندم و این اولین ترندی بود که عاشقانه ش واقعا خاص و جذاب بود و مثل این عاشقانه آبکی های جدید نبود
خلاصه اینکه حتما این کتاب رو بخونید قول میدم که ارزشش رو داشته باشه:)
      

        من عاشق کتاب هایی ام که واقعیت های زندگی رو نشون میدن و قلم بسیار واقعگرایانه ای دارن ،این کتاب هم از این کتابا بود و من عاشقش شدم. خیلی غمگین بود مخصوصا آخراش 😭
دلم برای سورا خیلی خیلی میسوخت، رفتار های مامانش واقعا شدیدا رومخ و خودخواهانه بود 
کاش این کتاب بیشتر شناخته بشه، واقعا خیلی قشنگ  بود 
      

        به نظرم نسبت به جلد قبل ضعیف تر بود و میتونست خیلی بهتر باشه اما خوشم اومد قشنگ بود 
      

        کتابی بود که در عین کوتاه بودنش خیلی جذاب و گیرا بود و میتونستی بی وقفه به خوندنش ادامه بدی
جزو اون کتاب های خوش خوان و جذاب قرار میگیره و من به شخصه از روندش کلی لذت بردم به شدت پیشنهاد میشه ✔️
      

        و این مجموعه هم به اتمام رسید...
دلم برای وست، فابل، سینت، کلاو و همه ی خدمهٔ مری گلد حسابی تنگ میشه 🫠
یه سری جا ها داستان کشش خودش رو از دست می داد اما با این وجود نویسنده خیلی خوب می تونست غافل گیرت کنه
فضا سازی و توصیفات داستان بی نظیر و محشر بودد و قلم نویسنده طوری بود که احساس شخصیت اصلی رو قشنگ میتونستی با اعماق وجودت حس کنی
این دنیا سازی و توصیفات بی نظیر داستان باعث شد که این مجموعه دوگانه جای خیلی خاصی توی قلبم داشته باشه :)
سفر به دنیای این مجموعه یکی از بهترین تجربه هام بود.. 
      

        این کتاب رو خیلی خیلی دوست داشتم
روندش خیلی خوب بود و اصلا خستم نکرد و دوست داشتم بی  وقفه بخونمش، برای کسانی که اسلامپ هستند خیلی پیشنهادش میکنم 
توی این جلد نویسنده به دنیاسازی خیلی بیشتر پرداخته بود و از این موضوع خیلی خوشم اومد چون به جواب خیلی از سوالاتم راجب دنیای این مجموعه رسیدم و تا قبل از این خیلی نصفه نیمه بود برام
اما صادقانه بخوام بگم از خیلی از شخصیت ها خوشم نیومد،
رفتار های امریکا توی این جلد خیلی ناجور و عجیب غریب بود، شبیه انسان های دوقطبی رفتار میکرد و این اخلاقش رو دوست نداشتم
شخصیت مکسون رو تا وسطای کتاب دوست داشتم اما اون اواخر که سعی میکرد کارش رو با سالیست موجه نشون بده خوشم نیومد، خیلی زشت و مبتذل بود
از شخصیت اسپن هم برخلاف عموم نظرات خوشم نمیاد، اینکه امریکا رو به عنوان یک ملکه قبول نداره به نظرم نشون میده که عشق اسپن برای امریکا زیاد خوب نیست و بیشتر باعث پسرفتش میشه
در کل با تمام ضعف هایی که کتاب داشت، بازم خیلی خیلی به دلم نشست و احتمالا از این به بعد جزو مجموعه های مورد علاقم خواهد بود 
      

        برای آشنایی با فمینیسم کتاب خوبی بود
سخنرانی یه خانم نيجريه ای که در مورد فمینیسم در زندگی های روزمره  صحبت میکرد و اغلب صحبت ها و خاطراتش رو ما هم تجربه کردیم و به نظرم برای یک یادآوری خیلی چیز خوبیه. 
کتاب اطلاعات سنگینی نداشت و شاید همین مورد بود که باعث شد ازش خوشم بیاد، برای شروع و آشنا شدن با این موضوع کتاب خوبیه اما خب صد درصد کل این مطلب رو در 50 صفحه نمیشه خلاصه کرد و کافی نیست.
کتابش راجب این افکار کنجکاوم کرد و دوست دارم کتاب های بیشتری در این موضوع بخوانم. 
      

        اولین کتاب داستایفسکی هست که خوندم و دروغ چرا اوایل داستان ارتباط گرفتن با کتاب برام خیلی سخت بود. اما امان از پایانش...
واقعا احساس بسیار عجیبی دارم از تموم کردنش. 
      

        هنوز که هنوزه واقعا نتونستم نتیجه بگیرم که نظرم راجب این کتاب چیه، شخصیت ها همچین تعریفی نداشتن و عاشقانه هاش مقداری لوس بود، اما دنیا سازی نویسنده با کمال احترام به نظرم به شدت چرت و مسخره بود و اصلا انگار فاز نویسنده توی زمینه دنیا سازی معلوم نبود
بر خلاف اکثریت من عاشق پایانش شدم به نظرم جذاب ترین نکته داستان پایان بندی ای بود که داشت و خواننده رو مشتاق به خوندن جلد های بعد میکنه
و خب روند داستان بجز لاس های کای هیچی نداشت و داستان اصلی توی دویست صفحه آخر کتاب گنجانده شده بود
در کل کتاب جالبی نبود و جزو خوب ها قرار نمیگیره و اگه فانتزی و دیستوپیا خون حرفه ای باشید احتمالا از نظرتون چرت و پرت محض باشه 
توی این ژانر کشفم کن و انتخاب رو پیشنهاد میکنم 
      

        خیلی سلیقه ایه، اما از نظر من یکی از کتاب های خوبی که میتونید توی ژانر دیستوپیا بخونید قطعا این کتابه 
      

        تا وسطای کتاب روند داستان عادی بود اما نصفه ی دوم کتاب محشر بود 😭
معلوم شدن بعضی راز ها و شکل گیری برخی روابط بین شخصیت ها، باعث شد تا کتاب رو یک نفس بخونم و منو از ریدینگ اسلامپ سه ماهه نجاتم داد و جوری بود که گاهی وقت ها کتاب رو میبستم و سه ساعت برای اتفاقی که می افتاد جیغ میزدم 
از جلد اولش فوق العاده قشنگتر بود ✔️