چند روزی در پکن،،،
چند روزی توکیو ،،
و چند  روزی در مسکو زیسته ام،،
ویکی از آرزو هام زیستن در کره بود ،،
با تجربه زیسته ای که جناب امیر خانی داشته اند از آرزویم دست کشیدم ،فکر میکنم به قول معروف اگه مجبور شوم به دنبال کلاهم ،هم نروم

      

        کتاب شاید داستان زندگی زنبورها ست ولی درس‌های آموزنده‌ای برای ما دارد،،
که جامعه ای موفق است که رهبر دارد،وهمه گوششان به دهان رهبر است وفرمانبردار،،

وگر نه آن می شود که نباید
این تاریخ گذشته است
که کلید آینده است

      

        این همه شجاعت ،،
ابتکار ،
توانمندی ،،
واز خود گذشتگی را شاید می شد،،
خیلی زیبا تر با قلم به تصویر در آورد ،
به نظر من یه جو رایی حیف شده
      

        آنقدر قلم روان و شیواست که زمانی که می خوانی این تجربه زیسته شما را مواجه می کند با یک فیلم سینمایی در ذهن تان که همراه با شخص اول داستان    قدم می زنید و حتی صدای نفس های او را در هر حالتی می شنوید  البته تاریخ ایران را در زمان رضاشاه پهلوی مرور می کنید،،ودیگر اینکه ظاهر آدم ها حتماً تابلوی درون آنها نیست
      

        افسوس ،،افرادی که خویش را ارتشی برای آزادی خلق
 می دانستند،،،وصد افسوس،که اسیر شعارهایی شدند
که دست و پای خویش را با آن بستند،وهمیشه رو در روی
خلق ایستادند،خولستن از مردم برای خودشان  نردبانی بسازند برای رسیدن به هدف های خویش،
که این هدف ها هرگز متعالی نبودند.
وهر بار مردم را سد راه خود دیدن آنها را به شهادت رسادند
      

        من با کمال ادب در برابر ،،،،، اول ایمان سپس صبر و استقامت
ایشان سر تعظیم فرود می آورم ،وبرای این استوانه های عشق به رهبری ، از خداوند در خواست بالا ترین مقام ها نزد  اهل بیت را دارم
      

        می شود گفت که قلم خاص خود نویسنده است
با خواندن هر مطلب خود را در میان آن می یابی وبرایت کاملآ قابل لمس است گویا این تجربه زیسته خودت بوده است
      

        او که دل از این دنیا بریده بود،،،، بی قرار رفتن بود
خوشا به حال دلش،،،که عاقبت مدافع خواهر حسین فاطمه بود
بیا ای دل بیاموز دل کندن ز دنیا را
که آن سو ها دل وابسته با دنیا پشیزی هم نمی ارزد
      

        شاید برای یافتن آدم های بزرگ در میان علما،،،وشخصیت ها جستجو ، می کردم.
برای جستن زیبایی ها در رخسار ها کن کاش،
اما می خواهم بگویم ،که نه زیبایی در صورت، ها  حتماً یافت می شود،نه بزرگی،در شخصیت ها
که اولی را در سیرت ها،ودومی را  در عاملان با تقوا باید جست
      

        ستاره ها آسمانی اند
                  ستاره ها چیدنی نیستند 

      

        سالها پیش چند روزی در سرزمین آفتاب به سر برده بودم
نمونه‌هایی از چون تو را دیده بودم ،از صبوری،متانت،وعمراهی با همسر را در مورد شما ها شنیده بودم،ولز این که اکثریت آنها حتی  پیرو هیچ دین،و. آیینی نیستند!!؟؟
ولی امروز برتوغبطه می خورم ،،،
بر جایگاهت،به عنوان یک مسلمان واقعی ،
به عنوان  تنها مادر شهید ژاپنی،
راستی که این انتخاب ها هستند که در صورت درست بودن
انسان ها را از خاک به افلاک خواهند برد،نه اتفاق ها
      

        کتاب برایم جالب بود
1-متنی روان داشت 
2-این مدرک های چپ و راست نیستند که آدم ها را مفید و تاثیر گذار می کنند،بلکه ایمان و اعتقاد است که آدمی رابه حرکت در می آورد وبا تمام وجود عاشق بودن 
3-فاصله بین بودن ها و شدن ها را در. ایران عزیزمان می نمایاند
4-من به رسم ادب در برابر این خانم سر خم کرده و چادرشان را می بوسم،،چرا که اگر نبود این زحمات ولز خود گذشتگی‌ها ،،وضع خیلی فرق می کرد
      

        یک واقعه به این مهمی میشد خیلی بهتر از این توصیف شود،با توجه به صفحات کتاب و وقتی که برای مطالعه گذاشته می شود انتظار بیشتری از مطلب  برای فرد مد نظر است ،ادم از کتاب سیراب نمی شود.
      

        زیبا و خواندنی ،،تجربه زیسته ای که من را هم همراه خودش به آنجا برد،بعضی از جاهایی که در سیما دیده بودم
وتصور اینکه خیلی از آنها هم اکنون دیگر وجود خارجی ندارند  احساساتم را جریحه دار می کند.به امید پیروزی مقاومت ،وخواندن نماز در بیت المقدس
      

        وقتی ایمان داشته باشی ،به خدا،
وقتی که خدا خط کش انتخابت باشد ،
هیچ مانعی ، یا سختی،تورا سد نخواهد بود
حاج عبدالله ،یک نمونه واقعی از این مورد است
یک الگوی واقعی برای همه ما ،
که از همه چیزش برای انجام وظیفه اش می گذرد
پیشنهاد می کنم این کتاب را بخوانید تا بدانید که::
اگه این انقلاب با همه دشمنی های دشمن وسختی های سر راهش پا بر جا مانده ،،،
برای گذشت بزرگوارانی چون حاج عبدالله هاست
روحشان شاد ،وهمنشین ائمه اطهار علیهم السلام باشند