دلم می‌خواست اینجا یه خرده از نویسنده تعریف کنم، اما بعد تصمیم گرفتم این کار رو بذارم برای اتمام مجموعه‌ی مه‌زاد. فقط می‌تونم بگم اگر فانتزی‌های درب و داغون ترند رو خوندید و ضد حال خوردید، سراغ مه‌زاد بیاید تا دوباره حس خوب ورود به یه دنیای جدید رو تجربه کنید.

ترجمه و ویراستاری هم تقریبا قابل قبول و روانه.
فقط فقط فقط کاش جلدهای مجموعه جذاب‌تر بودن.(از جمله حساسیت‌های بنده)🥲
      

        خب. جالبه.
ان‌شاءالله بعد از پایانِ کاملِ کتاب آخرین امپراطوری، یادداشتی می‌نویسم.
      

        نظر بنده راجع به جلد دومِ کتاب "چه جوری به هم بیایم؟":
پیشنهادم اینه که اگه دلتون نمی‌خواد برای زندگی مشترکتون هیچ کتابی رو مطالعه کنید، حداقل این دو کتاب رو تورق بفرمایید:)
بنده خدا نویسنده زحمت کشیده تا کتابِ مورد نظر هم جامع باشه و هم ساده و روان. 
تنها چیزی که جالب به نظر نمیاد، تصاویر کتاب هست که می‌تونست زیباتر و جذاب‌تر طراحی بشه.
حقیقت خودم دوست ندارم به همین دوتا کتاب بسنده کنم، ولی برای آدم‌های بی‌حوصله انتخاب خوبیه.🤭
      

        خیلی خلاصه و مفید تفاوت‌های کُلی زن و مرد رو شرح داده. توصیه‌هاش هم به نظرم کاربردیه. باید دقت کرد که لزوما قرار نیست همه‌ی مرد‌ها یا همه‌ی زن‌ها دقیقا همینطور باشن که کتاب توصیف کرده؛ در نتیجه بهتره مطالب رو شخصی‌سازی کنیم.

البتههه این کتاب، جلدِ اول بود و بنده هنوز جلد دوم رو مطالعه نکردم.
      

        اگر به طلبگی علاقه دارید یا اگر به تازگی با یک طلبه ازدواج کردید و اطلاعات کافی ندارید، این کتاب انتخاب خوبیه.
      

        طول کشید تا کتاب رو تموم کنم، اما مفید بود.
برای خانم‌های مجردی که قصد ازدواج دارن، می‌تونه انتخاب خوبی باشه.
      

        تجربه‌ی جدیدی بود و نمی‌دونستم چی بنویسم.
جوزه‌،ببر و ماهی شاید داستان جالبی داشت، اما خب من سبکِ مانگا رو زیاد نمی‌پسندم. بنابراین چیز خاصی نداشتم که اینجا بنویسم.🫠
اینم از جلد ۲☝️🤭
      

        تجربه‌ی جدیدی بود و نمی‌دونستم چی بنویسم.
جوزه‌،ببر و ماهی شاید داستان جالبی داشت، اما خب من سبکِ مانگا رو زیاد نمی‌پسندم. بنابراین چیز خاصی نداشتم که اینجا بنویسم.🫠
این از جلد یک☝️
      

        روایت خیلی خوب و ساده نوشته شده. من قبل از خوندن کتاب انتظارم این بود که ایشون(خانم سبا بابایی) چراییِ قوی تری برای اومدن به ایران و ازدواج با اقای بابایی داشته باشند؛ اما خب همین باعث شد که بعد از مطالعه‌ی نصفِ کتاب، اون عشق، صبر و پذیرششون خیلی برام جالب باشه. با این توصیفات ایشون واقعا باید الگوی ما قرار بگیرند.
      

        از سر کنجکاوی و با فکر‌ِ (این کتاب چی داره که انقدر معروفه؟) رفتم سراغِ شازده‌ کوچولو.
بعد از خوندن کتاب حس عجیبی بهم دست داد که نمیتونم درست توصیفش کنم. احتمالا احتیاج به معرفی هم نداره چون همه حداقل یه بار اسمش رو شنیدین.
اماااا از دست مترجم و ویراستار خیلی حرص خوردم. یه جا از املای کلمات اذیت میشدم و یه جای دیگه از زبان که معلوم نبود محاوره‌ایه یا کتابی؟🥲
      

        این هم یادداشتِ جلد سوم از مجموعه‌ی <<اخگری در خاکستر>> :

باز هم داستان از زبان این سه نفر بازگو میشه : لایا، سنگ چشم، الایس و البته یه کوچولو هم شب آور.

توجه! توجه!
اگر مجموعه رو نخوندید، این بند از یادداشتم داستانِ کتاب های قبلی رو لو میده.👇

توی این جلد لایا سعی داره مردمش یعنی دانشمند‌ها رو نجات بده و راهی پیدا کنه تا جلوی شب آور رو بگیره. الایس در تلاشه خودش رو به جادوی مکانِ انتظار وصل کنه تا بتونه بهتر ارواح رو هدایت کنه و سنگ چشم(هلین) که حالا خودش رو وقف امپراطوری کرده با چالش‌های زیادی رو‌ به‌ رو می شه.
این سه نفر چه سرنوشتی دارن؟
 آیا می‌تونن موفق بشن؟

***

این کتاب یه داستان فانتزی بی‌نقص نیست و یه اشکلات ریزی داره اما خب بازم من دوستش دارم. یکی از دلایلم اینه که نویسنده صرفا ماجرا پشت ماجرا نیاورده، بلکه خیلی به‌ جا و قشنگ از جملات تاثیرگذار داخل گفت‌و‌گوها استفاده کرده. 
      

        مشعلی در برابر شب جلد دوم از مجموعه‌ی <<اخگری در خاکستر>> هست که داستانش از دیدِ سه نفر یعنی لایا،الایس و هلین روایت میشه.

داستان جلد دوم اینطور شروع میشه:
لایا و الایس با هم همراه میشن تا دارین (برادر لایا) رو از زندانِ کاف بیرون بیارن و هلین به دستورِ امپراطوری باید دوست خودش یعنی الایس رو اعدام کنه.

***

این کتاب رو هم دوست داشتم. با اینکه یه داستان فانتزیِ پر هیجانه اما برای من الهام بخش هم بود.

نکته مهم: همونطور که در یادداشتِ جلدِ قبلی هم گفتم یک سری اشارات جنسی داره و خشونت داستان هم نسبتا زیاده.

برای ترجمه هم میتونم بگم معمولی بود.
      

        اخگری در خاکستر یک مجموعه‌ی چهار جلدی در ژانر فانتزی و عاشقانه است.

در جلد اول لایا و الایِس شخصیت های اصلی این کتاب ، هر دو روایت گرِ داستان از زاویه دید خودشان هستند.

ماجرا با حمله به خانه‌ی لایا و دستگیر شدنِ برادرش شروع میشود و از طرفی دیگر  الایِس برای آزاد شدن از خفقان و استبدادِ حاکم بر بِلَک کلیف قصد دارد فرار کند.

***

خب من که از جلد اول خوشم اومد؛ طوری که حس کردم وارد یه دنیای جدید شدم و دارم با این شخصیت‌ ها زندگی میکنم :)

اما باید یه نکته بگم: به نظرم این مجموعه بیشتر مناسبِ بزرگسال باشه؛ چون دوزِ خشونت بالاست و بعضی قسمت ها اشارات جنسی داره که حساسیت برانگیزه.

ترجمه هم نسبتا خوب بود و مشکل خاصی نداشت.
      

        محتوای خوبی داره و آموزنده‌اس. در واقع ایده‌ی کلیِ کتاب دوست داشتنیه اما روند داستان جذابیت زیادی نداره. همین مورد برای من اذیت کننده بود و کشش ایجاد نمی‌کرد.
      

        "ما یک نفر" داستانِ خواهرانِ دو قلویِ به هم چسبیده به نام های گِرِیس و تی پی است.
تمام اتفاقات این کتاب از زاویه دیدِ گریس روایت می شود و او می خواهد برایمان از عشق بگوید.
از عشق بین دوخواهر.💞

***
گیرایی و جذابیت داستان در حد متوسط بود.
ترجمه هم نسبتا روان بود.
اما این رمان را برای بزرگسال مناسب تر می دانم تا نوجوان. (به دلیل میزان غم و این صحبت‌ها)