یادداشت زینب سادات حق خواه
1402/3/13
این هم یادداشتِ جلد سوم از مجموعهی <<اخگری در خاکستر>> : باز هم داستان از زبان این سه نفر بازگو میشه : لایا، سنگ چشم، الایس و البته یه کوچولو هم شب آور. توجه! توجه! اگر مجموعه رو نخوندید، این بند از یادداشتم داستانِ کتاب های قبلی رو لو میده.👇 توی این جلد لایا سعی داره مردمش یعنی دانشمندها رو نجات بده و راهی پیدا کنه تا جلوی شب آور رو بگیره. الایس در تلاشه خودش رو به جادوی مکانِ انتظار وصل کنه تا بتونه بهتر ارواح رو هدایت کنه و سنگ چشم(هلین) که حالا خودش رو وقف امپراطوری کرده با چالشهای زیادی رو به رو می شه. این سه نفر چه سرنوشتی دارن؟ آیا میتونن موفق بشن؟ *** این کتاب یه داستان فانتزی بینقص نیست و یه اشکلات ریزی داره اما خب بازم من دوستش دارم. یکی از دلایلم اینه که نویسنده صرفا ماجرا پشت ماجرا نیاورده، بلکه خیلی به جا و قشنگ از جملات تاثیرگذار داخل گفتوگوها استفاده کرده.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.