گونه شناسی انواع بابا

گونه شناسی انواع بابا

گونه شناسی انواع بابا

زهرا جلایی فر و 1 نفر دیگر
4.2
32 نفر |
19 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

47

خواهم خواند

47

شابک
9786004772365
تعداد صفحات
86
تاریخ انتشار
1399/2/3

توضیحات

        این کتاب مشتمل بر چند داستان کوتاه با عنوان های  «بچه نه جایی می رود نه جایی می ماند حتی از شکلی به شکل دیگر هم تبدیل نمی شود»، «بچه جغد است»، و... است. در داستان «بچه به زندگی رنگ و بو می دهد»، در مدرسه ای که هر کدام از بچه های تیم فوتبال به همراه پدرشان در مسابقه شرکت کرده اند، پسری به خاطر بدقولی پدرش تنها مانده و از این ماجرا بسیار ناراحت است برای همین از مدرسه فرار می کند و تصمیم می گیرد آن ساعت ها را در خیابان قدم بزند و به خانه باز نگردد. او در مسیر حرکتش به یک کودک برخورد می کند که روی زمین افتاده و گریه می کند و... .
      

لیست‌های مرتبط به گونه شناسی انواع بابا

یادداشت‌ها

          این کتاب بر خلاف آنچه به عنوان معرفی در سایت های مختلف در موردش گفته‌اند، مجموعه‌ای از چند داستان کوتاه نیست. بلکه یک رمان کوتاه نوجوان است که مانند اکثر رمان‌ها، فصول مختلفی دارد.
با این‌که کتاب را برای گروه سنی «ج» و «د» مناسب دانسته‌اند  اما به نظر من با توجه به اشاراتی که در کتاب وجود دارد، بیشتر مناسب رده سنی «ه» است. چرا که شوخی‌هایی که نویسنده در کتاب از زبان یک پسربچه دبیرستانی بیان می‌کند گاهی برای کودکان پایان دوره دبستان سنگین است و حتی در مواردی از نظر اخلاقی مناسب آن رده سنی نیست.
داستان کتاب بسیار روان است و فضایی بسیار صمیمی دارد که حتی می‌توان این صمیمیت را در عنوان کتاب هم به راحتی مشاهده نمود.
اگر بخواهم بارزترین نکته مثبت این کتاب را بنویسم باید به نزدیک بودن شخصیت‌ها با حقایق جامعه اشاره کنم. نقش اول داستان که یک پسر دبیرستانی است به هیچ وجه آن شخصیت اتو کشیده‌ای که در برنامه‌های کودک و نوجوان نشان داده می‌شود را ندارد که احترام به والدین در اولویت افکارش باسد و همیشه به سمت خوبی‌ها گرایش داشته باشد و از بدی‌ها بیزار باشد. بلکه مانند اکثر نوجوان‌های جامعه از دست پدر و مادرش عصبی می‌شود و با آن‌ها قهر می‌کند و حتی گاهی با آن‌ها مشاجره می‌کند. اما دوستشان دارد و دلش برای هر دوشان می‌سوزد. حس استقلالی که متناسب یک پسر دبیرستانی است با ظرافت تمام نمایش داده شده است.ولی با وجود اینکه پرداخت شخصیت‌ها در داستان با در نظر گرفتن مخاطب با دقت لازم انجام شده اما در فضاسازی‌های عینی کمی دچار ضعف است. به نظرم با توجه به ذهن سیال یک نوجوان دبیرستانی باید کمی به تصویرسازی‌ها و توصیف فضاهایی که داستان در آن‌ها رقم می‌خورد بیشتر پرداخته می‌شد. شاید اصرار نویسنده به رعایت ایجاز موجب این موضوع شده باشد اما بستن بال پرواز خیال مخاطب، آن هم مخاطب نوجوان، اجازه نمی‌دهد که خواننده خودش را در آن فضا تصور کند و کنار شخصیت‌های داستان بنشیند.
البته کتاب بیشتر از این دو عنوانی که گفتم قابل بحث است اما برای معرفی تا همین‌قدر کفایت می‌کند و باقی موارد، صحبت را وارد فضای نقد می‌کند که هدف این نوشتار نیست.
        

26

        کتابی جذاب و خنده دار در مورد انواع پدرها و رفتارها و مشکلاتشون
خیلی خیلی لطیف و واقعی و پر از حس خوب است
حسام نوجوانی است که با رفتارهای پدر پزشکش مشکل دارد و به طور اتفاقی یک نوزاد پیدا می‌کند و تصمیم می‌گیرد برایش بهترین پدری ها را بکند که به چالش های زیادی برمی‌خورد
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

6

          تو انتخاب گزینهٔ صوتی بعدی مونده بودم و چون این خیلی کوتاه بود گفتم بذار همین یکی رو گوش بدم و دیگه سر کارای خونه تو یه روز تموم شد :)

بدون اینکه چیزی هم از داستانش بدونم رفتم سراغ این کتاب. فقط در این حد از دوستم شنیده بودم که یه رمان نوجوان بانمکه.

چون خودم اولش چیزی از داستان نمی‌دونستم اینجا هم چیزی ازش به شما نمی‌گم، حس می‌کنم بدون پیش‌زمینه برید سراغش نمکش بیشتره!
فقط بدونید برخلاف چیزی که تو طاقچه و یا بهخوان در توضیحات کتاب نوشته مجموعه‌ای از چند داستان کوتاه نیست و یه داستان به‌هم‌پیوسته‌ست.

و واقعا هم نمکی بود و باهاش خندیدم. 
ولی خب یه مقدار باور یه سری نکاتش سخت بود.
آخرش رو هم نویسنده به نظرم خیلی یهویی جمع کرد. انگار بهش گفته بودن دیگه از این تعداد صفحه بیشتر نباید بنویسی!

ولی در کل خوب بود. به نظرم خوندنش برای نوجوون‌ها خوبه و باعث می‌شه به نکات مهمی فکر کنن.
برای بزرگ‌سال‌ها هم خوندنش خالی از لطف نیست و اوقات خوشی رو میشه باهاش گذروند، مخصوصا اگه بخواید صوتی گوش بدید،‌ چون اجرای صوتیش نمک کار رو بیشتر کرده بود :)
        

18

          
آقا حسام محتشم نوجوانیه که قراره با بابای دکترش در مسابقه ورزشی مدرسه شرکت کنه(پدر پسری) اما باباش از نوع باباهای گرفتاریه که بر خلاف میلش و بخاطر شغلش، زیاد بدقولی می‌کنه و حسام رو تنها می‌ذاره. حسام از این اوضاع خیلی شاکیه و به خودش قول داده ثابت کنه از گونهٔ نادرِ باباهای با مرام و پایه‌ای هست که هیچ فقط پشت بچه‌اش رو خالی نمی‌کنه و اون رو به همه ترجیح می‌ده.

حسام با اینکه تک فرزنده و زندگی نسبتا مرفهی داره، موقع ناراحتی و عصبانیت به عواقب تصمیمی که می‌گیره فکر می‌کنه و نسبت به سن و سالش معقوله. زبان طنز برای کتابی که موضوعش بیان دلخوری‌ها و اصطکاک بین والدین و فرزندانه خیلی مناسب بود. 
اما به تنها نکته‌ای که می‌شه خرده گرفت: مثل حسام و پدر و مادرش تو جامعه خیلی کم‌ن.


دوازده سیزده ساله بودم، تنها آرزوم این بود خدا یک بچه سر راهم قرار بده تا تحت هر شرایطی عاشقانه ازش مراقبت کنم، حاضر بودم از همه چی بگذرم فقط خدا همین آرزوم رو برآورده کنه 🤭🥹😐
        

5