با مطالعه این فیلمنامه به یاد کتاب بچههای قالیبافخانه هوشنگ مرادی کرمانی افتادم. البته پایان این فیلمنامه به شدت کتاب مرادی کرمانی تلخ نیست.
بیشتر غم و غربت این کودکان افتاده در دنیای بزرگسالان است که مرا به یاد کتاب بچههای قالیبافخانه انداخت.
روزگاری این فیلمنامه و فیلمی که مجید مجیدی ساخت را سیاهنمایی میدانستند اما آنهایی که در سرزمین سیستان و بلوچستان زندگیمیکنند، بهتر از هر کس دیگر واقعیت را از سیاهنمایی تشخیص میدهند.
این فیلمنامه را هم چون در کتاب علوم و فنون دوازدهم معرفی شد، خواندم. ترجیح میدهم حداقل خودم آثاری را که در کتاب درسی معرفی شده است بخوانم تا با وجدانی آسودهتر دانشآموزانم را وادار کنم به حفظ کردن اسامی این کتابها. شاید در گوشه کلاس خلاصهای از کتابهای معرفی شده را هم برای بچهها بگویم تا فقط حفظ نکنند. قدری هم بفهمند.