داستانش عالی بود و بی صبرانه منتظرم تا ادامه داستان رو در جلد بعدی بخونم. با این کتاب احساسات مختلفی رو تجربه کردم؛ ترس و دلهره، هیجان، خنده و خوشحالی ، نگرانی و ناراحتی و مهم تر از همه عشق. خیلی دوسش دارمممم:) 
      

        آقای دارسی که در اول شخصیت منفور داستان محسوب میشه که وقتی با داستان جلو میری متوجه میشی که نه تنها منفور نیست بلکه این مرد یکی از بهترین هاست ؛ یک مرد فوق العاده که هرچی بگم کمه... 
      

        یادداشتم در مورد این کتاب نیست. 
این کتاب تقریبا اولین کتابی میشه که در این دوره از زندگی ام خریدم. قبلا کتاب خریدم ولی حسش رو درک نمیکردم فکر میکردم فقط دارم پول میدم تا چند تا کلمه بخونم و شاید به چند نفر پز بدم که آره منم کتاب خوندم. 
ولی بعد با دوستی آشنا شدم که زندگی اش مملو از کتابه، انواع کتاب ها از کتاب های کلاسیک خارجی تا اشعار بزرگان ایرانی. اون دوستم بود که بهم یاد داد کتاب خوندن الکی نیست حرمت داره . بعد که این کتاب را خریدم و کم کم چند کتاب دیگر هم خریدم، حس و حالم فرق داشت، ذوق میکردم و دوست داشتم مدام کتاب نویی که خریده ام را بغل کنم و صفحاتش را بو کنم و از خواندن تک تک کلماتش لذت ببرم، در داستان غرق شوم و با ماجراهایش همراه شوم. الان حس واقعی خواندن کتاب رو درک میکنم و میخوام به اون دوستم بگم که 
واقعا ازت ممنونم، تو بهترینی و همونطور که قبلا بهت گفتم تو چیزهای زیادی بهم یاد دادی و کتاب خوندن یکی از اونها است. و میدونم که با خوندن این یادداشت میفهمی درباره تو حرف میزنم، دوستت دارم...