من سالها پیش این کتاب رو پیدا کرده بودم. حتی شروع کردم ولی هنوز توی کتاب انگلیسی خوندن تنبل بودم برای همین رهاش کردم برای یه وقت دیگه. همیشه توی ذهنم بود تا وقتی دیدم ترجمهاش اومده و چاپ شده و گفتم دیگههههه وقتشه.
کتاب همونطور که در نگاه اول به نظر میرسه قراره ریتلینگ شنلقرمزی باشه ولی خیلی بیشتر از اون یه ریتلینگ ظررررریف از دیو و دلبره! میگم ظریف چون داستان دیو و دلبر خیلی قشنگ با نمادهای درست و ماجرای درست دقیقا توی این داستان جا گرفته ولی همچنان یه داستان کاملا جدیده و جذابیت خودشو داره. حالا اون وسط یه شنلِ قرمز هم هست.😂
همچنین از همون اول من رو یاد کتاب ریشهکن از نائومی نوییک انداخت. با این تفاوت که شخصیت گرگ از اژدها بهتره!( وقتی توی هرچی خوندی پای یه دیو وسطه! البته بیاید به گرگ نگیم دیو👈🏻👉🏻)
خوشم میاد که از ایدههای مشترک این همه داستانهای متفاوت نوشته میشن. اونم کاملا جذاب!
رمنس داستان؟ اسلو بررررن. همون مدلی که دوست دارم.
ماجرای جذاب، ریتم نسبتا خوب و پایانی که یه آرامش نسبی بهت میده ولی کاری میکنه سراغ جلد دوم هم بری.
خیلی بهم خوش گذشت. پنج ستاره نوش جونت.