Aurora

Aurora

@Aurora1414101

17 دنبال شده

20 دنبال کننده

پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

Aurora

Aurora

1403/7/23

        این کتاب هم با موفقیت تموم شد
البته که فکر میکردم هرگز نتونم تمومش کنم
درمورد داستان باید بگم که
جلد سه فقط گذر کوتاهی به کاراکتر هایی از جلد یک و دو داره
و البته علت شکل گیری اتفاقات نصف این جلد به جلد یک بر میگرده
چرا؟ چون خواهر افسر کریس ردفیلد که توی جلد یک باهاش اشنا شدیم مدتیه که از برادرش بی خبره و برای پیدا کردنش به شهر راکون سیتی میاد و اونجا متوجه یه فاجعه زیستی دیگه در ابعاد خیلی عظیم تر از شرکت آمبرلا میشه
از طرف دیگه شخصیت دیگه ای به اسم لیان اسکات کندی وجود داره که یه افسر پلیس تازه کاره و برای اولین روز کاریش به راکون سیتی میاد و اونجا متوجه میشه که اون شهر اصلا عادی نیست 
چطوریه که معروف ترین جاهای شهر مثل عمارت های متروکه ان و انگار هیچ موجود زنده ای توی اون وجود نداره؟ 
طبق معمول آمبرلا توی همه اینا نقش داره و کاراکترای اصلی باید تمام تلاششون رو بکنن که از این ماجرا زنده بیرون بیان

خب.... به نظرم خوب بود. 
قطعا از جلد دو قوی تر بود و اتفاقاتش به خوبی جلد یک بود. 
ولی داستان جلد یک بهتر بود چون در اخر میتونستیم جواب سوال هامون رو بگیریم ولی توی جلد یک این اتفاق نیوفتاد. 
مثلا اقای ایکس کی بود؟ چطوری به وجود اومده بود؟ چطور برنامه ریزی شده بود که فقط ویروس جی رو دنبال میکرد؟ چرا گردنبند شری برکین انقدر نقش مهمی توی روند داستان داشت؟ 
و سوال اخرم اینه که چرا ایدا وانگ انقدر خراب و روی اعصاب بود. 
      

6

Aurora

Aurora

1403/5/30

        خب... تمومش کردم. دقیقا به همون زمان بندی که میخواستم تموم شه و حالا حس بیچارگی و بدبختی دارم. 
بعید بدونم بتونم جلد سه رو بلافاصله شروع کنم چون هنوز از آسیب روحی که این جلد بهم زد گذر نکردم. 
توی یادداشتی که برای جلد قبل گذاشته بودم گفتم که نباید به هیچ کاراکتری از این کتاب دل بست که متاسفانه خودم حرف خودم رو نقض کردم و الان فقط یه سوال از نویسنده دارم. 
چرا نمیمیری. 
چرا. 
حالا میتونم برسم به نظر اصلیم راجب این کتاب
این کتاب ادامه جلد یکه و از دید شخصیت ربکا چمبرز نابغه هیجده ساله تیم S.T.A.R.S و تیم جدیدی که داخلش هست روایت میشه. 
اینبار هم با تاسیسات آزمایشگاهی شرکت آمبرلا سرکار داریم منتها پیشرفته تر و پیچیده تر. 
روایت این جلد به اندازه جلد قبلی جذاب نیست و اتفاقات طوری روایت شدن که ذهنتون موقع خوندن بیشترش رو اسکیپ میکنه و بهش اهمیت نمیده. 
من خودم تا صفحه 204 چیز زیادی متوجه نشدم. صفحه 204 منو درهم شکست و دوباره از اون صفحه به بعد هم چیز زیادی متوجه نشدم. 
و در پایان ابرقهرمان ها به شرور ها پیروز میشن ولی اون پیروزی قربانی هایی هم لازم داره. 

      

9

Aurora

Aurora

1403/5/27

        میخوام اول یه خلاصه از داستانو بگم و بعد برم سراغ نظرات شخصی
داستان از قتل های مشکوک با یه سری نشانه های مشابه شروع میشه و از اونجایی که پلیس نمیتونه کار به جایی ببره تصمیم میگیره که با سازمان خصوصی S.T.A.R.S همکاری کنه تا وحشتی که توی شهر بلند شده رو بخوابونه. 
یکی از اعضای تیم استارز (کریس ردفیلد)  دوستی به اسم بیلی داشته که توی جریان قتل ها ناپدید میشه. قبل از ناپدید شدنش با وحشت شدید با کریس تماس میگیره و بهش میگه این ماجرا فراتر از قتل های ساده است و اون از چیز هایی خبر داره که باید به کریس بگه. 
کریس که ذهنش تمام و کمال درگیر ناپدید شدن بیلی شده تلاش میکنه از ناپدید شدن اون سرنخی بدست بیاره ولی موفق نمیشه و کسی هم اون رو جدی نمیگیره. (وقتی کاراکتر های کتاب گاو تشریف دارن.) 
همه اون قتل ها توی یه مکان مشابه اتفاق افتادن برای همین STARS تیم براوو رو برای بررسی اون مکان میفرسته. 
توی کمتر از نیم ساعت هلیکوپتر تیم براوو سقوط میکنه و تیم آلفا که حرفه ای ترین بخش استارزه برای فهمیدن اینکه چه اتفاقی افتاده به همون مکان میره. اما اونجا قراره چه اتفاقی بیوفته؟ 
و وارد نظرات شخصی خودم میشم
این کتاب نوشته شده از سری بازی معروفی به همین اسمه و من طرفدار شدید اون بازیم برای همین ممکنه نظراتم نظر بقیه خواننده های این کتاب نباشه
برای من واقعا کتاب خوبی بود، یه تصویر سازی کامل از اتفاق های کتاب برای خودم داشتم که خوندن کتاب رو روان تر میکرد. 
علاوه بر اون برای ادم هایی که عاشق معماری و مهندسی هستن عمارت اسپنسر که بخش اصلی داستان توی اونجا اتفاق میوفته میتونه حسابی به وجدشون بیاره 
این عمارت از بس هوشمندانه طراحی شده که فقط میتونم بگم الله الله
باید بگم توی این کتاب نباید به کاراکتری دل ببندین. دلیلش هم وقتی خوندین متوجه میشید. 
حوصله تعریف کردن ازش ندارم برم سراغ ایرادی که خیلی به چشمم اومد. 
تقریبا نصف کتاب توصیف کردن مکانه و این توصیف کردن باعث میشه ذهن از خوندن خسته بشه و وقتی نهایتا پنجاه صفحه بخونید دلتون میخواد کتابو توی دیوار پرت کنید. 
و چون از روی یک بازی نوشته شده طبیعتا مثل کتاب های دیگه یه سیر داستانی گوناگون و جذابو بیان نمیکنه. 
خلاصش اینه که یه سری احمق های دیوونه یه سری موجود روانی میسازن که بدبخت هایی به اسم گروه stars باید دنیا رو از دست این احمق های دیوونه و موجودات روانی نجات بدن.
خیلی چرت و پرت گفتم، خداحافظ. 

پ. ن: اما اگه ویروس با گاز گرفتن منتشر میشه چرا مقتولها زامبی نشدن
اگه با گاز گرفتن منتشر نمیشه چرا اعضای براوو زامبی شدن
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

10

باشگاه‌ها

نمایش همه

باشگاه کتابخوانی فلکسن

46 عضو

مه زاد؛ تاریخ پنهان

دورۀ فعال

ملکهٔ جنایت 👸🏼🔪

408 عضو

پس از تشییع جنازه

دورۀ فعال

باشگاه ال‌کلاسیکو

605 عضو

سرگذشت تام جونز کودک سر راهی

دورۀ فعال

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

2

0

1

6

2

0

2

0