بریده‌ای از کتاب شش کلاغ اثر لی باردوگو

Aurora

Aurora

1403/11/19

بریدۀ کتاب

صفحۀ 508

اینژ از کز خواسته بود به شخص دیگری تبدیل شود. ادم بهتری شود، دزد مهربان تری شود. ولی چنین پسری جایی در اینجا نداشت. چنین پسری در یک کوچه تاریک از گشنگی مرده بود. چنین پسری نمی‌توانست اینژ را پس بگیرد. کز با خود فکر کرد، پولم رو پس می‌گیرم، عشقمو پس می‌گیرم. اینژ هرگز نمی‌توانست در معنای واقعی کلمه مال او شود، ولی کز راهی پیدا میکرد تا آزادی‌ای را که مدت ها پیش قولش را به او داده بود برایش فراهم کند. خلاف دست آمده بود بخش ناخوشایند کار را به انجام برساند.

اینژ از کز خواسته بود به شخص دیگری تبدیل شود. ادم بهتری شود، دزد مهربان تری شود. ولی چنین پسری جایی در اینجا نداشت. چنین پسری در یک کوچه تاریک از گشنگی مرده بود. چنین پسری نمی‌توانست اینژ را پس بگیرد. کز با خود فکر کرد، پولم رو پس می‌گیرم، عشقمو پس می‌گیرم. اینژ هرگز نمی‌توانست در معنای واقعی کلمه مال او شود، ولی کز راهی پیدا میکرد تا آزادی‌ای را که مدت ها پیش قولش را به او داده بود برایش فراهم کند. خلاف دست آمده بود بخش ناخوشایند کار را به انجام برساند.

16

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.