امیرمحمد

@AmirMohammad343

17 دنبال شده

25 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

نمایش همه

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

فعالیت‌ها

امیرمحمد پسندید.
امیرمحمد پسندید.
            «در ستایش ریسک پذیری!»
بعد از خواندنش فهمیدم که هیچ اشتباه نیست اگر این کتاب «شاهکار» نام گرفته باشد. به طرز عجیبی دوست دارش شدم و واقعا عاجزم ازتوصیف دقیق اینکه چرا! چون هرگز به این شکل از این سبک آثار لذت نبرده بودم. 
شاید اوایل کتاب، داستان خیلی جذاب به نظر نرسد و خواننده فقط با یک مکان که هتل اقامت شخصیت ها بود مواجه باشد، عموما با فضای سرد بین الکسی و پولینا و توصیف هایی از بدهکاری کلان ژنرال به دوگریو طرف باشد؛ اما ادامه دادن و صبوری کردن، ما را با یک شگفتی واقعی مواجه می کند. در ابتدای کار با قمار تفریحی الکسی مواجه هستیم که نتیجه ی خاصی در بر ندارد جز برد و باخت های طبیعی و کم ضرر، بعد مادر بزرگ را می بینیم که دید ما را به قمار و چرخ بخت به کلی منفی می کند، دقیقا هنگامی که شیفته ی مبالغ هنگفتی بودیم که او برده بود و حتی شاید ما هم وسوسه می کرد! 
و حتی در ادامه، خود الکسی دقیقا مصداق«باد آورده را باد می برد» شد و باز هم ممکن بود مارا به قمار بدبین کند. چون بعد از تمام عاشقی ها، ادعا ها و شخصیت متشخصی که از او ساخته بودیم، حالا دیگر مواجهیم با انسانی پوچ و مرده! اما در پایان، باز همه چیز عوض می شود و همه چیز به گونه ای چیده می شود که ما هم ممکن است الکسی را بابت قمار کردن آن یک گولدن در مملکت غریب و ریسک پذیری اش تشویق کنیم و باز با تمام اتفاقات قبلی، مثل یک قمارباز واقعی، هیچ چیز جز طمع پول بیشتر و برد برایمان نماند؛ و شاید الان بتوانم کمی بهتر توصیف کنم که چرا شیفته ی این کتاب شدم، شاید به خاطر اینکه ناخودآگاه به جایی رسیدم که گویی من نیز یک قماربازم! و این اتفاق بزرگی در خلق کردن برای نویسنده است.
          
امیرمحمد پسندید.
            وای ﮐﻪ ﭼﻘﺪر ﻣﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎی داﺳﺘﺎﯾﻮﻓﺴﮑﯽ را دوﺳﺖ دارم. ﺣﺘﯽ اﮔﺮ ﻗﻤﺎر ﺑﺎز ش ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ در زﻣﺎن ﺑﯽ ﭘﻮﻟﯽ اش ﻧﻮﺷﺘﻪ و ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﺎﻋﺚ ﻋﺠﻠﻪ .ﻧﻮﯾﺴﯽ اش ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻗﻤﺎز ﺑﺎز داﺳﺘﺎن ﻣﻌﻠﻢ ﺳﺮ ﺧﺎﻧﻪ ای اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻗﻤﺎر ﺧﻮب ﺷﺎﻧﺲ ﻣﯽ آورد و ﻋﺎﺷﻖ ﻗﻤﺎر اﺳﺖ و اﯾﻦ ﻋﺸﻖ ﺣﺘﯽ او را ﺑﻪ ﯾﮏ ﻓﺮد ﺛﺮوﺗﻤﻨﺪ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . وﻟﯽ ﭼﻮن ﭘﻮل ﺑﺎدآوردﻩ را ﺑﺎد ﻣﯽ ﺑﺮد ﺛﺮوﺗﻤﻨﺪی اش در ﺳﺨﺘﯽ آن ﻫﻢ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻣﺎﻩ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻃﻮل .ﻧﻤﯽ ﮐﺸﺪ زﯾﺒﺎﯾﯽ داﺳﺘﺎن در ﺗﻮﺻﯿﻔﺎت ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ای .اﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺨﻮاﻧﯿﺪش ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺧﻮد داﺳﺘﺎﯾﻮﻓﺴﮑﯽ ﻧﯿﺰ ﻗﻤﺎر ﺑﺎز ﺣﺮﻓﻪ ای ﺑﻮدﻩ اﺳﺖ اﻣﺎ ﻣﻦ ﺣﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ در اﯾﻦ ﮐﺘﺎب ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺘﻪ از ﻧﺤﺴﯽ در .آﻣﺪ ﻗﻤﺎر ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﺘﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺧﻮاﻧﺪم ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺟﻼل آل اﺣﻤﺪ ﺑﻮد ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ اﻧﺘﺸﺎرات ﻧﺸﺮ ﺧﺮم ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪﻩ.ﮐﻪ آل اﺣﻤﺪ ﺧﻮد ﻧﯿﺰ اﯾﻦ ﮐﺘﺎب را از ﯾﮏ ﻧﺴﺨﻪ ﻓﺮاﻧﺴﻮی ﺗﺮﺟﻤﻪ ﮐﺮدﻩ وﻟﯽ ﻣﯽ . ﺷﻮد ﺑﻪ ﺟﻼل اﻋﺘﻤﺎد ﮐﺮد
          
امیرمحمد پسندید.
امیرمحمد پسندید.
امیرمحمد پسندید.
امیرمحمد پسندید.
            از اون کتاباس که میتونی به همه توصیه کنی که بخونن 
و واقعا هم به هرکسی یه چیزی اضافه میکنه.‌..
بنده به خاطر اینکه این رمان رو در دانشگاه کنفرانس دادم
گفتم هر آنچه به بقیه گفتم در اینجا هم بگم شاید به درد
عده قلیلی خورد...

نقات قوت
۱_حالت داستان مانند فیلم میمونه به خاطر اینکه نویسنده این کتاب قبلا فیلمساز بودن به خوبی تونستن موضوعات و مباحث درون کتاب رو move بدن به طوری که تقریبا گیج نشی😅🌱
۲_کتاب رو که میخونی میفهمی نویسنده علم گسترده ای در موضوعات مختلف داره که هرچند به عمق چند میلی متره ولی قابل ستایشه🌹
۳_صحنه های درون داستان رو توضیح میده جوری که بتونین مجسم کنید اونو که نه اونقدر زیاده که دلتون رو بزنه و نه اونقدر کم که تو خماریش بمونید🥴
۴_از شگرد نویی استفاده کرده که برای من جذاب و مفید بود اونم اینکه 
جملاتی رو میگه که شاید موقع مطالعه نفهمید ولی هرچی میگذره بیشتر متوجه میشین و این برای من جذاب بود😄
۵_از رمان هایی بود که شمارو قطعا به فکر فرو میبره و اصلا از اون ژانر هایی نیست که فقط هیجان آنی به شما بده و بعد از تموم شدنش تأثیر آنچنانی نداشته باشه ، خودم ساعت ها به جملاتش فکر کردم🙂
۶_ و در آخر اینکه شما اصلا جملات کلیشه ای رو نمیبیند و هر آنچه حداقل به شخصه دیدم نو و جدید بود ☺️


نقاط ضعف
در حدی نیستم که نسبت به این کتاب پر طرفدار در بیست سال اخیر نقد آنچنانی وارد کنم و نظرات رو هم که نگاه میکردم نقد ها فقط سلیقه ای بود و نقد اساسی به آن صورت مشاهده نکردم غیر از اینکه
یکی از دوستان می‌گفت محافظ کارانه نوشتن که تا حدودی درسته ولی بنظرم به ریشه داستان خدشه ای وارد نمیکنه.

و من الله توفیق
          
امیرمحمد پسندید.