معرفی کتاب مومو و داستانهای دیگر اثر ایوان سرگی یویچ تورگنیف مترجم بابک شهاب

مومو و داستانهای دیگر

مومو و داستانهای دیگر

5.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

12

ناشر
وال
شابک
9786229015254
تعداد صفحات
386
تاریخ انتشار
1403/12/17

توضیحات

        مومو و داستان‌های دیگر گزیده‌ای از داستان‌های کوتاه ایوان تورگنیف است، داستان‌هایی که در آن نویسنده به مهم‌ترین مسائل در باب سرنوشت انسان، تنهایی، جست‌وجوی مفهوم هستی و کامروایی پرداخته است. در این داستان‌ها سیاق خاص نویسنده در گشایش دنیای درون شخصیت‌هایش، که بعدها ”روان‌شناختی‌نگری پنهان“ نام گرفت، جلوه یافته است. «مهم‌ترین ویژگی تورگنیف راست‌گویی اوست... او بر ادبیات ما اثری به‌غایت خوب و ثمربخش داشته است... از دید من، در زندگی و آثارش می‌توان به سه خان اشاره کرد: 1) ایمان به زیبایی (عشق به زن ــ هنر) 2) شک به این و شک به همه‌چیز و 3) ایمان به نیکی.» ــ لِف تالستوی، نامه به آلکساندر پیپین، 10 ژانویه 
      

لیست‌های مرتبط به مومو و داستانهای دیگر

یادداشت های آدم زیادیشکارچی در سایه روشن زندگیمومو و داستانهای دیگر

ترتیب‌خوانی (۴): ایوان تورگنیف

15 کتاب

از بین پنج نویسنده معروف‌تر روس، تورگنیف تنها کسی است که لیست ترتیب آثارش زحمت چندانی نمی‌طلبید. در نتیجه انتشار لیست ترتیب آثار نویسندگان روس را با او شروع می‌کنم، امید اینکه با او تمام نشود. ترتیب آثار تورگنیف: یادداشت‌های آدم زیادی ۱۸۵۰ شکارچی در سایه روشن زندگی ۱۸۵۲ مومو و داستان‌های دیگر ۱۸۵۴ رودین ۱۸۵۶ آسیا ۱۸۵۸ آشیانه اشراف ۱۸۵۹ در آستانه فردا ۱۸۶۰ عشق نخستین ۱۸۶۰ پدران و پسران ۱۸۶۲ دود ۱۸۶۷ شاه‌لیر استپ‌ها ۱۸۷۰ آب‌های بهاری ۱۸۷۲ خاک بکر ۱۸۷۷ دفتر شعرهای منثور ۱۸۷۷_۱۸۸۲ دن کیشوت روسی(؟) نمایشنامه: یک ماه در دهکده ۱۸۵۵ پ. ن(۱): تاریخی که برای کتاب مومو نوشته شده، در واقع تاریخ نگاشته شدن داستان مومو است و دیگر داستان‌های در تاریخ‌های دیگری نوشته شده‌اند که در فهرست کتاب تاریخ آن‌ها ثبت شده پ. ن(۲): برای کتاب عشق نخستین و آسیا ترجمه معروف‌تر سروش حبیبی هست که در کتاب عشق اول و دو داستان دیگر منتشر شده‌اند، اما چون جدا نبودند مجبور شدم دو نسخه حاضر را از آن‌ها ثبت کنم. پ. ن(۳): کتاب دود سال‌ها است چاپ نشده و نسخه‌ای از آن در بهخوان نیافتم، برای همین در بین کتاب‌های لیست نیست.

161

یادداشت‌ها

تورگنیف نو
          تورگنیف نویسنده‌ای نکته‌سنج و عمیق است.... او لحظاتی کوتاه و بس سرشار را برای خوانندگان به تصویر می‌کشد... آن، آنی که از ژرفای ادراک همگان در دم می‌گذرد اما پر از معناست! آن، آنی که آگاهی را در دم در مخاطب به عرصه ظهور می‌رساند و می‌گریزد... آن، آنی که ارزشش با گذشت زمان درک می‌شود و در روح ماندگار می‌ماند. 

اما برای من در کنار تمامی این ویژگی‌ها، تلخی زهرآگین داستان‌هاست که در جانم رخنه کرده، مرا به تعمق وا داشته و دچار دگرگونی ژرفی نموده‌است.

نگاه تورگنیف به زندگی، انسان، عشق، نفرت، خباثت، خیانت و طبیعت درخور توجه است و آموختنی...

[آندری کولاسف و نگاه او به عشق]  نمی‌دانم چه بگویم! این چنین که آیا خواننده حق قضاوت کردن درباره او، واروارا و نیکلای را دارد؟!

گمان می‌کنم مخاطب کاملا در امر قضاوت کردن شخصیت‌ها توسط تورگنیف خلع سلاح می‌شود! در حقیقت، زوایه دید‌های متفاوت اجازه می‌دهد که خواننده بیشتر فکر کند و سریع نتیجه‌گیری نکند! هر چند تورگنیف با  تعلیقی که در قضاوت کردن ایجاد می‌کند و آن را به تعویق می‌اندازد نمی‌تواند خواننده را از منظر اخلاقی در امر قضاوت بی‌تفاوت و خنثی نگاه دارد. 
اما آیا ما حق این را داریم تعهد و مسئولیت‌پذیری نسبت به احساسات و افکار دیگران را زیر پا بگذاریم و تماما خوشبخت باشیم!؟ چنین  امکانی در ساختار روح و روان و وجدان انسان وجود دارد؟! گمان نمی‌کنم!!

[واسیلی در داستان سه تابلو] نمایانگر انسانی حریص، بی‌وجدان و بی‌بندوبار است! همان شخصی که انسان‌ها و ارزش آنان را به سخره گرفته و درنمی‌یابد که بی‌مسئولیتی و آزادی دروغینش که بیش‌تر شبیه به نقابی سطحی‌ست چه عواقبی می‌تواند برای دیگرانی که اخلاق برایشان اهمیت دارد، داشته باشد! 

[کریلونا در داستان مسافرخانه] همان شخصی‌ست که راس قدرت گمان نمی‌‌کند به واسطه اوست که با تصمیم اشتباه ناشی از آزمندی به دیگران آسیب وارد می‌کند و شخص قربانی نیز نمی‌تواند دریابد که ضربه اصلی را از چنین شخصی خورده نه راس قدرت! کریلونا همان انسان در حاشیه و در ظاهر ساده‌ای‌ست که بندگی نمایشی را به آزادی اصیل و حقیقی ترجیح می‌دهد! 
اما پرسش اینجاست چگونه می‌توان در صورت غیاب چنین انسان‌هایی، جهان و روابط انسانی را تصور کرد؟؟

[داستان سه دیدار] در نوع خود جالب توجه است! فضای رمانتیسیسمی و اثیری اثر خواننده را به درون خود می‌کشاند و او را محسور خود می‌کند! محسور زنی که نمی‌دانیم واقعی‌ست.... اما حضورش و اثرش حس می‌شود. 

هرچند گفتنی‌ها بسیار است ولی کلام را با این گفته به پایان می‌رسانم که ترجمه خوب و روان بابک شهاب نیز در انتقال و درک فضای  کلی حاکم بر داستان‌ها، رخداد‌ها و شخصیت‌ها بسیار اثر گذار و ملموس بوده است. 

        

36