متاسفانه نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم حوصله سر بر بود برام 🙃
        

          این جلد دیگه از دو جلد قبلی هم ضعیف تر بود! پایانش رو دوست نداشتم. خیلی فمنیستی شد یکهو. خیانت رو هم عادی جلوه داد و گفت همه باید باهاش کنار بیان!
«هنوز هم من» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/audiobook/72207
        

          رمان سوم درباره امیلیا کلارک، شخصیت رمان های من پیش از تو، پس از تو ایت و ابن سومبن کتابیست که به زندگی او می پردازد.
واقعیت کتاب اول را بیشتر از این دوست داشتم. همه چیز واقعی تر و قشنگ تر بود.
.
«هنوز هم من» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/86664
        

          نسبت به جلد دومش  کتاب شور و حال بیشتری داشت و خوانندرو بیشتر جذب می‌کرد.
        

          به اندازه پس از تو و کمتر از پیش از تو دوستش دارم
        

          "داستان سطح پایینی داره و این یه واقعیته"
"ولی کنجکاویی تا آخر داستان ادامه داره"
"از خوندنش پشیمون نیستم"
"ولی میتونست بهتر باشه!!" 
        

          جوجو مویز که با دو کتاب من پیش از تو و پس از تو من عاشق نوشته هاش کرد و حالا  با رمان هنوز هم ، این کتاب به بیان ادامه ماجراجویی‌های «لوئیزا کلارک» شخصیت اصلی رمان من پیش از تو و پس از تو می‌پردازد.
در این کتاب هم لحن عاشقانه و فانتزی خود را حفظ کرده است. او بار دیگر قصه‌ای رمانتیک و دلهره آور را روایت می‌کند ...
        

          این کتاب رو تازه تموم کردم ✨و واقعا برام دوست داشتنی بود اتفاقات  نیویورک و زندگی لوییزا و درس هایی که از آدم های اطرافش گرفت برام جالب بود. 
        

          این کتاب،ادامه رمانهای "من پیش از تو" و "پس از تو" هستش و به نظر من اولین کتاب یعنی "من پیش از تو" از دو جلد بعدی جذاب تر بود.
اما خوندن کتاب" پس از تو" و "هنوز هم من" نیز خالی از لطف نیست.
        

          به نظر من این جلد سوم کاملا غیرضروری بود و این داستان باید توی همون جلد دوم تموم می‌شد. 
        

          با خود خود کتاب زندگی کردم
تا ابد این سه جلد بهترین کتابای عمرم باقی میمونن
کاش واقعی بودن و آرزو میکردم که برم لو و مغازه اش رو ببینم و بعد بریم خونه سام رو ببینیم از اونجا بریم استورفورد و توی قلعه چرخ بزنیم و بعدش بریم خونه شون و غذاهای خوشمزه مامانش رو بخوریم و یکمم با توماس بازی ‌کنیم و با پدر و ترینا و ادی و مامانش حرف بزنیم.
شاید دلم میخواست اگنس رو هم ببینم و چشم غره برم بهش و کاش میتونستم اونجا کار پیدا کنم
حتما پیش آشوک و مینا هم میرفتم
یادم رفت بگم که قبل مرگ ویل ، ویل رو هم میخواستم ببینم و لی لی رو بغل کنم.