در برابر جباریت: بیست درس از قرن بیستم

در برابر جباریت: بیست درس از قرن بیستم

در برابر جباریت: بیست درس از قرن بیستم

تیموتی اسنایدر و 1 نفر دیگر
4.0
37 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

64

خواهم خواند

42

شاید این فکر به ذهن ما خطور کند که میراث دموکراتیکمان به طور خودکار از ما در برابر چنین تهدیدهایی محافظت می کند. اما این سوء برداشتی بیش نیست. توصیه سنت ما این است که با واکاوی در دل تاریخ، دهلیزهای عمیق جباریت را بیابیم و واکنش های مناسبی به آن ها نشان دهیم. ما خردمندتر از اروپاییانی نیستیم که شاهد افتادن دموکراسی در آغوش فاشیسم، نازیسم یا کمونیسم در قرن بیستم بودند. یکی از فرصت هایی که ما داریم این است که شاید بتوانیم از تجربه آن ها بیاموزیم. اکنون زمان خوبی برای این درس آموزی است. این کتاب حاوی بیست درس از قرن بیستم است که با حال و هوای امروز تطبیق داده شده اند.

یادداشت‌های مرتبط به در برابر جباریت: بیست درس از قرن بیستم

          در برابر استبداد
بیست درس قرن بیستم
تیموتی اسنایدر
 کتاب در برابر استبداد با عنوان فرعی بیست درس قرن بیستم، نوشته تیموتی اسنایدر، مورخ بنام حوزههای تاریخ اروپای شرقی و حکومتهای نازی و شوروی است که در این کتاب نه به مردم تحت حکومتهای شرقی بلکه به هم وطنان آمریکایی خود هشدار میدهد که « آمریکاییهای امروز هیچ باهوشتر و خردمندتر از اروپاییانی نیستند که در قرن بیستم شاهد غلتیدن دموکراسیهایشان در دام فاشیسم، نازیسم یا کمونیسم بودند. مزیت ما در این است که شاید بتوانیم از تجربه آنان درسهایی بگیریم و حالا وقت خوبی برای این کار است». 
ایده نوشتن این کتاب زمانی به فکر این استاد دانشگاه ییل(yale) آمریکا خطور پیدا کرد که  پست اخطاگونه فیسبوکش به دنبال انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور، توسط مردم در زمان کوتاهی بیش از 18 هزار بار به اشتراک گذاشته شد و این تیموتی اسنایدر را ترغیب کرد تا با نوشتن کتابی حاوی نکات و مثالهایی تاریخی از حکومتهای نازی و شوروی سابق، به مردم نشان بدهد که به چه شکل اطاعت کردن از حاکمان ظالم به آنها فرصت و قدرت سو استفاده و تبدیل شدن به حکومتهای استبدادی را میدهد. 
در این کتاب بیست عنوان به صورت مختصر و با ذکر واقعه مستند تاریخی مورد بررسی قرار میگیرد که هر کدام میتوانند به ما نشان بدهند که چگونه میتوان روند تبدیل شدن یک حکومت به حکومت استبدادی را برهم زده و از سقوط و فروپاشی جامعه و حکومت به همان شیوهای که دموکراسیهای پیشین شرقی فرو ریخت و اخلاقیات از هم پاشید، جلوگیری کرد.
کتاب با جمله« در عالم سیاست اینکه بگویید فریب خوردهاید بهانه خوبی نیست» از لشک کولاکفسکی آغاز میشود و در ادامه اسنایدر به خواننده کمک میکند تا به سادگی و با کمک مثالهایی تاریخی از سرگذشت حکومتها، توان شناختن هر شکل از استبداد را در جهان به دست آورده  و سپس در هر کدام از بیست درس بیان شده به نحوی نشان میدهد که همیشه اطاعت کردن اجباری از حاکم ظالم، تنها راه ممکن نیست و حتی بیشتر اوقات مردم یک جامعه به صورت داوطلبانه قدرت و اختیار و آزادی عمل را دو دستی به حاکم مستبد تقدیم میکنند و در ادامه توضیح میدهد که برای جلوگیری از بروز این اتفاق هرکدام از ما به چه صورت میتوانیم برای مقابله با این استبداد کارهای نتیجهبخش و مختلفی را انجام دهیم.
برای مثال در قسمت سوم اسنایدر به مردم آمریکا هشدار میدهد « از حکومت تک حزبی بر حذر باشید. احزابی که کشور را از نو بنا کردند و رقبا را سرکوب کردند، از ابتدای کار قدرت مطلقه نداشتند بلکه از فرصتی تاریخی بهره گرفتند تا حیات سیاسی رقبایشان را غیرممکن سازند. لذا از نظام چند حزبی پشتیبانی و از قواعد انتخابات دموکراتیک دفاع کنید».
و در بخش دیگری از کتاب در قسمت هفدهم اسنایدر از مخاطب درخواست میکند که گوش به زنگ بوده و حساسیت خود را نسبت به تغییراتی که در معنای واژههایی مانند «میهن پرستانه»، «خائنانه»، «اضطرار» و «استثنا» توسط حکومتهای استبدادی رخ میدهد، افزایش بدهد و بیان میکند « رهبران نازی با جعل اعتقادی عمومی مبنی بر اینکه زمانه فعلی زمانهای استثنایی است، از مخالفان خویش جلو میافتند و بعد آن وضعیت استثنایی را به یک اضطرار دائم تبدیل میکنند. اینجاست که شهروندان آزادی واقعی را در ازای امنیت ساختگی فرو میگذارند. شکی نیست که سیاستمداران امروز وقتی از تروریسم حرف میزنند، دارند از خطری واقعی خبر میدهند ولی وقتی سعی میکنند ما را جوری تعلیم دهند که آزادی را به نام امنیت فروگذاریم، باید حواسمان را جمع کنیم و تسلیم ایشان نشویم».


        

3

          در برابر استبداد حاوی بیست راه برای مقابله با استبداد هست، استبداد به هر شکل. چیزی که باید توجه داشت اینه که نویسنده آمریکایی‌ست و داره برای جامعه‌ی آمریکا در مورد خطر ظهور استبداد صحبت می‌کنه. نمونه‌ها و مثال‌هایی که میاره اغلب از شوروی و حکومت‌های کمونیستی و فاشیستی سابق اروپا هست. از اونجایی که ممکنه دیکتاتور‌ها روش‌های مشابهی پیش بگیرند این کتاب می‌تونه مهم و اتفاقا بعضی از موارد برای ما ایرانی‌ها خاطره باشه، خاطراتی نزدیک. چند موردی که برام جالب بود یکی موضوع نماد در حکومت‌های دیکتاتوری بود. این که خیلی از حکومت‌های دیکتاتوری یک نمادی برای خود به صورت رسمی یا غیررسمی به‌ وجود میارن که خیلی از عوام با به کار بردن اون نماد گویا در حال تقویت نظام حاکم هستند مثلا یک گل سینه یا پیکسل یا مثلا حجاب! اینکه چرا حجاب مهمترین مسأله برای حکومت ماست به نظرم از همینجا نشأت میگیره. بحث جالب بعدی در مورد نیروی مسلح غیر سازمان‌یافته بود و این مورد رو هم ما با نیروهای نظامی که زیر نظر دولت نیستند خوب درک می‌کنیم. مورد بعدی بولد کردن یک دوگانه‌ی امنیت-آزادی توسط دیکتاتورهاست، اینکه برای بدست آوردن یکی باید دیگری رو قربانی کرد در حالی که اصلا چنین چیزی درست نیست. و جالب‌ترین مورد برای من بحث مدیریت وحشت بود. ایجاد وحشت یا استفاده از وحشت ایجاد شده برای سرکوب آزادی و برپایی یک دیکتاتوری شدید و مثال‌هایی میزنه از آتش‌سوزی‌ای که در آلمان شد و باعث تشدید دیکتاتوری هیتلر شد و مثال‌هایی از روسیه در همین مورد که باعث محکم شدن پایه‌های دیکتاتوری روسیه شد. ما هم در ایران از این مدل اتفاقات داشتیم مثل سینما رکس و اتفاقاتی در همین سالها که خب نیازی به گفتن نداره. یه قسمت خیلی جالب برای من اون قسمتی بود که در مورد استثناء و قانون صحبت کرد که مثلا در مواردی استثناء‌هایی برای قانون قائل میشن اما به مرور زمان این استثنا همیشگی خواهد شد و این من رو یاد «برهه‌ی حساس کنونی» انداخت که ما چهل و چند ساله داخلش هستیم و ...ه
        

0