TRULY MAGNIFICENT!

آه خدای من
بالاخره این کتاب رو هم تموم کردم
دقیقا سه روزه که تمام فکرم این کتابه
هیچ کاری نکرده ام جز خواندنش
و چقدر لذت بردم
و چقدر که بعضا قهقهه زدم
مدت ها بود با یک کتاب این طوری نخندیده بودم
هیجان زده نشده بودم
برگام نریخته بود

***

کتاب شامل هشت فصل اصلی است
ابتدا سرآغازی واقعا جالب و زیبا از نویسنده رو داریم که شما رو به خوندن این کتاب ترغیب می کنه
در فصل عروس ما عشق آتشین و حرف های زیبای باترکاپ رو داریم
در فصل اعلام ما دوستی بی نظیر دومینگو مونتویا و یسته رو داریم. دومینگو شمشیر سازی قهار است
در ادامه فصل اعلام ما نبرد بی نظیر و برگ ریزان اینیگو و سیاهپوش را داریم که آدم را به وجد می آورد
در فصل ماه عسل ما یک معجزه ساز داریم که وقتی از کشک حقیقی سخن می گوید مطمئنم خنده تان می گیرد

***

این داستان من رو یاد خیلی از داستان های دیگه می انداخت
شمشیر زنی اینیگو و سیاهپوش من رو یاد نبرد بی نظیر تنگن اوزوی و گیوتارو در داستان شیطان کش می انداخت
اینیگو من رو یاد تورفین در وینلاند ساگا می انداخت
رئیس دزدان دریایی من رو یاد آشلاد وینلاند ساگا می انداخت
و خیلی چیزهای دیگر که الان به کلی از ذهنم پریده

***

باور نمیکنم حرفهای گولدمن درباره وجود کتابی با این اسم بی اساس باشد
ولی به هر حال واقعی باشد یا تخیل، داستان واقعا بی نظیری بود
به ندرت چنین داستان نویسی ای و چنین نویسنده ای به این حرفه ای و به معنای واقعی کلمه -داستان گو- پیدا می شود
خدا رحمتش کند هر چه بوده، به خاطر همین داستان خوب، که قطعا خواندش پیشنهاد می شود

***

مدت قابل توجهی آوازه ای شنیده بودم از این کتاب تا بالاخره ریسک کردم و خریدمش
و خب شاید واقعا یکی از بهترین خریدهای امسالم همین باشه
واقعا عالی بود و واقعا دوسش داشتم
ولی خب حیف که هارد کاور نبود
بشه هاردکاورش رو پیدا کنم حتما می گیرم

✌
        

          جدا از اینکه پایانشو هم دوست داشتم هم نداشتم کتاب خوبی بود
وایب خوبی داشت
شخصیت‌پردازی خوبی داشت
و اینکه از هر المان فانتزی‌ای که هر نویسنده‌ای تا به‌حال استفاده کرده تو این کتاب موجود بود
طنزی که گولدمن به کار برده بود کار رو بسیار شیرین‌تر می‌کرد و شخصیت‌هایی که خلق کرده بود همه‌چی تموم بودن
من دوستش داشتم
        

          سلام این کتاب ارزش خوندن داره؟ قشنگه؟ 
        

          **"عروس شاهدخت" یکی از آن کتاب‌هایی است که هر بار خواندنش حس تازه‌ای به آدم می‌دهد.🔮
ویلیام گلدمن با ترکیبی بی‌نظیر از عشق، ماجراجویی، طنز و فانتزی، داستانی را خلق کرده که نه‌تنها سرگرم‌کننده است، بلکه لایه‌های عمیق‌تری از احساسات و مفاهیم انسانی را هم در بر دارد.👌🏻
شخصیت‌های داستان، از وستلی شجاع و باترکاپ سرسخت گرفته تا اینیگو مونتویا، که انگیزه‌اش برای انتقام به یکی از به‌یادماندنی‌ترین دیالوگ‌های تاریخ ادبیات تبدیل شده، همگی زنده و واقعی به نظر می‌رسند.
امّا چیزی که این کتاب را خاص‌تر می‌کند، لحن راوی و شیوه‌ی روایت آن است. گلدمن نه‌تنها داستانی هیجان‌انگیز تعریف می‌کند، بلکه با شکستن دیوار چهارم و روایت طنزآمیزش، حس نزدیکی عجیبی میان نویسنده و خواننده ایجاد می‌کند.💞
اگر به دنبال کتابی هستید که هم شما را بخنداند، هم هیجان‌زده کند و هم لحظات احساسی عمیقی برایتان رقم بزند، "عروس شاهدخت" انتخابی فوق‌العاده خواهد بود. این کتاب ثابت می‌کند که در دل افسانه‌های عاشقانه، همیشه می‌توان رگه‌هایی از ماجراجویی، دوستی و حتی فلسفه زندگی را یافت."*+*📚
        

          «دو داستان در هم پیچیده که از روی جلد کتاب آغاز می‌شود.»
من هی این جمله رو می‌خوندم و فکر می‌کردم آخه یعنی چی! تا این که بالاخره روی جلد کتاب این جمله رو دیدم :
« داستان کلاسیک یک عشق واقعی و ماجراجویی‌های جذاب به قلم اصلی اس.مورگنسترن»
وایسا...چی؟ بعدش کتاب رو ورق زدم و توی صفحه‌ی اولش این جملات رو دیدم:
« داستان کلاسیک یک عشق واقعی و ماجراجویی‌های جذاب به قلم اصلی اس.مورگنسترن
نسخه‌ی "قسمت‌های خوب "
تلخیص از : ویلیام گولدمن »
و اینجوری بودم که وایسا ببینم یعنی چی؟ صبر کن...اصلا آدمی به اسم اس‌.مورگنسترن وجود نداره! تازه کلا همین یه دونه کتاب به اسم «عروسی شاهدخت» توی جهان وجود داره پس چطور ممکنه این کتاب خلاصه شده باشه؟
می‌دونید قضیه چیه؟ هیچی! نویسنده‌مون جناب ویلیام گولدمن یکم خل می‌زنه همین.