یادداشت ملیکا
18 ساعت پیش
محشرررر بوددد!!!! نویسنده احساساتم رو مث یه توپ فوتبال درآورد و تا میتونست باهاش بازی کرد و قلش داد تو هوا و زمین و کهکشان .(بله متاسفانه حجم احساساتم همینقدره.) خوشمزه ترین و دوست داشتنی ترین داستان کلیشه ای بود که خوندم. چهجور کلیشه ای؟مث کلیشه های انیمیشن های دیزنی مورد علاقهاتون. شخصیت ها خیییییلی دوس داشتنی بودن و هرکدوم سرگذشت و داستان زندگی خودشون رو داشتن و دونه دونه روایت میشد از همین الان یه هشدار بهتون بدم نویسنده هرجایی از داستان رو گیر بیاره خزعبل میگه. و من با تمام وجود عاشق خزعبلاتش شدممم خیلی وقت بود همچین قلمی رو تجربه نکرده بودم.(تا الان فقط قلم لمونی اسنیکت من رو اینقدر به ذوق آورده بود) اگه بخواید میتونید کلی ایراد ریز و درشت از کتاب بگیرید ولی بهتره اینکارو نکنید و عاشقش بشید. خیلی خوشحالم این کتاب رو خوندم این کتاب چیا داره؟ خود نویسنده این جواب رو میده: "شمشیر بازی،بزن بزن، شکنجه، زهر، عشق واقعی، نفرت،انتقام، غول، شکارچی، آدم های بد، آدم های خوب، زیباترین زنان، مار، عنکبوت، دیوهایی از همه نوع، رنج مرگ، آدم های شجاع، آدمهای ترسو، دروغ، حقیقت، شور و شوق، معجزه." لطفا بخونید و دوسش داشته باشید. پایان.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.