معرفی کتاب آسنا و راز کنیسه اثر سمانه خاکبازان

آسنا و راز کنیسه

آسنا و راز کنیسه

سمانه خاکبازان و 2 نفر دیگر
4.2
33 نفر |
15 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

13

خوانده‌ام

89

خواهم خواند

29

شابک
9786227763034
تعداد صفحات
156
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

کتاب آسنا و راز کنیسه، تصویرگر زهرا سعیدی.

لیست‌های مرتبط به آسنا و راز کنیسه

نمایش همه

یادداشت‌ها

          شب‌ها زیاد به ستاره‌ها خیره نمی‌شوم. یک‌بار کسی از من دلیلش را پرسید. گفتم شاید چون آسمان پر از راز و رمزهایی است که من آن‌ها را بلد نیستم. آسمان شب خیلی اسرارآمیز است. آسمانی که به قول صدقیا، همیشه جولانگاه خیال بوده و هست.

صدقیا، عالمی یهودی‌ست که میانهٔ خیلی خوبی با آسمان دارد. راه و رسم مطالعهٔ ستارگان را می‌داند و به جگرگوشه‌اش هم یاد می‌دهد. نوه‌ای که تمام دارایی اوست و محرم رازهایش. صدقیا اما وقتی به قلبش رجوع می‌کند، محبت کسی غیر از آسنا را هم در آن می‌بیند. محبت پنهانی کسی که به راه‌های آسمان آشناتر است تا راه‌های زمین.
همین مسئله، باعث می‌شود تا آسنا به درخواست پدربزرگ، راهی سفر شود. اما این مأموریت چیست؟ چه امر مهمی است که این دختر نوجوان باید سختی راه را به جان بخرد برای انجام دادنش؟ او به تنهایی راهی سفری دور و دراز می‌شود، درحالی‌که خطر سایه‌به‌سایه تعقیبش می‌کند.

خواندنش یک‌روز طول کشید. بین کارهای هر روزه‌ام پای کتاب می‌نشستم و از خانه خودمان، یک‌راست به بیابان‌های اطراف خیبر می‌رفتم. نویسنده با قلمی فوق‌العاده قوی، تصاویری زنده خلق کرده بود که از جلوی چشمانم می‌گذشتند. تعلیق خوبی داشت که تا پایان کتاب افت نکرد.
آسنا، شخصیت‌هایی دوست‌داشتنی دارد که تا مدت‌ها در ذهن‌تان می‌مانند. شخصیت‌هایی که در ابتدای کار، تعدد بیشتری دارند و دوست داشتم که تا انتها هم حضور می‌داشتند. همینطور اتفاقاتی بر مبنای شانس در داستان رخ می‌دهند که اگر اینطور نبود، بهتر می‌شد. در کل، کتابی بود که می‌شود با خیال راحت در مناسبت‌هایی مثل عید غدیر، به نوجوان‌ها توصیه‌اش کرد. فقط حواس‌تان به رده‌بندی سنی پشت کتاب که +۱۵ درج شده باشد.
        

1

          آسنا و راز کنیسه یکی از تجربه های نسبتا خوب من از نشر مهرستان بود. با نشر مهرستان به خاطر اشکالات تاریخی و کلامی که بعضا در رمان های نوجوانش دیدم و متاسفانه کماکان میبینم میانه ی چندان خوبی ندارم ولی نتوانستم به حس نسبتا خوبی که از خواندن و بررسی این کتاب داشتم بی اعتنا بمانم و درباره اش ننویسم. باید خوبی ها را هم در کنار بدی ها گفت...
آسنا و راز کنیسه داستان دختری یهودیست که با پدربزرگ دانشمندش در خیبر زندگی می کند، پدربزرگ ماموریت مهمی برای آسنا در نظر گرفته است، ماموریتی که به خاطر انجامش باید خودش را به دور از چشم محافظان و ساکنان قلعه خیبر، به مدینه برساند. به مدینه النبی، آن هم در روزهای آخر عمر مبارک پیامبر (ص)‌...
طرح اصلی داستان را دوست داشتم، هر چند که طرح اصلی داستان در تاریخ ذکر نشده و زاییده تخیل نویسنده است ولی این تخیل با فضای دشمنی یهود با پیامبر(ص) و دین جدید در مدینه النبی تناسب دارد و بیگانه نیست. داستان شبیه به شیوه دو امدادی از زبان شخصیت های مختلف روایت می شود که  در ابتدای هر قسمت مشخص شده اند، هر چند که آسنا به عنوان قهرمان داستان سهم بیشتری در این روایت ها داشت.
یکی از نکات مثبت داستان، پرداخت هنرمندانه ی فضای دشمنی بین یهود و مسلمانان بود. به نظرم مکالمات بین یهودیان داخل قلعه، ترسیم فضای جنگ خبیر و حال و هوای یهودیان در مواجهه با سپاه اسلام، شرح دلاوری های امیرالمومنین (ع) در برابر مرحب و برادرش و ...، اطلاعات تاریخی لازم را به صورت شیوا و تمیز در اختیار مخاطب نوجوان قرار می داد، گل درشت و خطابه ای و بالا منبری نبود، در جان داستان نشسته بود و فکر می کنم در جان مخاطب هم می نشیند.
قطعا نقدهایی هم به کتاب دارم، مثل بعضی تصویرسازی هایی که از امکانات و شرایط آن زمان داشت، خلق شخصیت هایی که کارایی خاصی در پیشبرد داستان به نظرم نداشتند و صرفا فضا را شلوغ کرده بودند، پایانی که شاید به نظر مخاطب نوجوان گنگ به نظر آید و مواردی از این دست ولی در کل کتاب را دوست داشتم و به نوجوانان پیشنهاد میکنم بخوانند.
        

5