معرفی کتاب The Graduation of Jake Moon اثر باربارا پارک

The Graduation of Jake Moon

The Graduation of Jake Moon

3.8
10 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

14

خواهم خواند

2

ناشر
شابک
9780689839122
تعداد صفحات
128
تاریخ انتشار
1379/6/12

توضیحات

        Life hasn't been the same for Jake Moon since his grandfather, Skelly, got Alzheimer's disease. At first Jake thought, no big deal, it was just a disease that made old people forget where they put their car keys. But he was wrong. It is a big deal. A very big deal.For one thing, he can't invite friends over because Skelly might do something embarrassing like tell them to zipper their "briskets," or Jake might reach into the freezer for a can of frozen orange juice and find Skelly's frozen pajamas there instead. He used to love spending time with his grandfather...but now he is mostly stuck fastening the Velcro on Skelly's sneakers, or wiping rice off his chin. It's like all of a sudden he's the grown-up, and Skelly's the kid. How can the one person Jake could always count on be fading as fast as -- well, as the moon.Barbara Park, one of today's most popular and versatile authors, has created a funny, honest, and unforgettable portrait of a boy struggling to understand this debilitating disease and graduate to a more sympathetic and accepting relationship with his beloved grandfather.
      

یادداشت‌ها

          🔸شما از رابطه‌ای که در دوران نوجوانی با سالمندان فامیل به ویژه پدربزرگ و مادربزرگ داشته‌اید، چه خاطراتی دارید؟ 

🔸رابطه‌ی یک نوجوان با یک سالمند، در عین جذابیت می‌تواند خیلی هم پیچیده شود. نیازها و شرایط زندگی یک سالمند، ممکن است با نیازهای یک نوجوان تداخلات زیادی داشته باشد. حالا اگر این نوجوان و سالمند با هم در یک خانه زندگی کنند و آن سالمند مبتلا به بیماری سختی مثل آلزایمر هم باشد، این پیچیدگی چند برابر می‌شود.

🔸پدر  «جیک» پیش از تولد او و مادرش را ترک کرده و آنها با پدربزرگ زندگی می‌کنند. پدربزرگ مهربان، حمایتگر و شوخ طبع است و برای جیک حکم پدر را دارد.
حالا در دوره نوجوانی جیک او مبتلا به آلزایمر شده. او مجبور است بخاطر مراقبت از پدربزرگ از خیلی از برنامه‌های دلخواهش بگذرد، پدربزرگ آبروی او را پیش دوستانش می‌برد و چندین مشکل دیگر که باعث می‌شود جیک از پدربزرگی که زمانی عاشقش بوده، کلافه و خشمگین شود و بعد از این کلافگی و خشم احساس شرم و عذاب وجدان داشته‌باشد.


🔸نویسنده رمان باربارا پارک است که رمان  «میک هارته اینجا بود» را هم در کارنامه خود دارد و این یعنی میتوانید از یک طنز پنهان و نوجوانانه هم در حین خواندن رمان لذت ببرید.

رمان خوبی است و به اندازه قد و قواره اش دیده نشده. 

🔹 پانوشت:

آیا وقت آن نرسیده که کانون پرورش فکری برای خیلی از رمان‌های معرکه اش طرح جلدهای بهتری بزند و ترجمه رمان‌هایش را به روزتر کند؟!
        

15