معرفی کتاب دختران آفتاب اثر محمدرضا رضایتمند

دختران آفتاب

دختران آفتاب

4.0
83 نفر |
25 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

15

خوانده‌ام

233

خواهم خواند

43

ناشر
سروش
شابک
9789641210030
تعداد صفحات
532
تاریخ انتشار
1399/7/13

توضیحات

        دختران آفتاب اگرچه داستان است، در واقع تحقیقی روان شناختی و جامعه شناختی و فرهنگی و دینی دربارۀ زنان است. دختران آفتاب خواسته است که زن و منزلت و شخصیت و هویت او را بشناساند؛ به خودش، به مَردَش، به جامعه اش، و به تاریخ گذشته و سرنوشت آینده اش؛ همان گونه که هست و همان گونه که باید باشد. و همین گونه است که او را از طفیلی مرد بودن می رهاند و نشان می دهد که در عین زن بودن هیچ از مراتب و کمالات انسانی کم ندارد. همسفران دختران آفتاب به سرمنزل تفکری می رسند که انسان را می بیند و اعتبار می بخشد؛ خواه زن باشد خواه مرد. سرمنزل مقصود دختران آفتاب دامان پرمهرومحبت مادری است که سرچشمۀ همۀ نیکی هاست. مادری که فاطمۀ خوبی هاست و زهرۀ روشنایی ها. این کتاب از معدود داستان هایی است که بیش از یک نویسنده دارد و سبب آن هم چند جنبه ای بودن محتوای آن است.

      

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          در ایام شهادت  و ولادت حضرت زهرا (س) این کتاب را به صورت صوتی شنیدم و واقعا عالی بود. بعید می دانم که حوصله ام به نسخه ی چاپی می کشید. پایان کتاب مرا به غروب عاشورای خرداد ۱۳۷۳ در دوران نوجوانی ، برد که وفتی از عزاداری روستای اجدادی برگشته بودم، تلویزیون را که روشن کردم ، خبر بمب گذاری حرم امام رضا (ع )را پخش کرد و من بهت زده شدم. 
در این کتاب فهمیدم ، نبی به دو معناست: خبر داده شده و خبردهنده.  یک مقام معنوی است که برای زن و مرد مساوی است و حضرت زهرا دارای اين منزلت بوده اند که جبرئیل با ایشان حرف می زده و خبر می داده. 
رسول ، یک شغل  است که به بعضی انبیاء از طرف خدا داده می شود و به سبب قدرت جسمی مردان و امکان مخالطه ی آنها با مردم، فقط به جنس مذکر داده می‌شود. 
 مقام نبی و رسول می تواند برابر باشد. 
حجاب ، لباس جسم و حیا، لباس روحه
حجاب امری جمعی و حیا امری فردی هست. 
پس حجاب برای حفط یک اجتماع لازم هست و نمی توان به حیای درونی هر فرد ، اکتفا کرد چون میزان آن در افراد، متغیر است. 
استاد بانکی مباحث کتاب بخصوص حیا را در دوران دانشجویی ام در دانشگاه اصفهان صحبت کردند . به نظرم خوش فکرانه آمد که آن سلسله سخنرانی ها به آقای دانشگر و رضایتمند داده شده تا به شکل یک رمان در بیاورند. قطعا کمتر جوانی سراغ کتابی که عنوانش " سخنرانی " باشد ، می رود اما وقتی احساس کند رمان است، آن را راحت تر شروع خواهد کرد. 
اشاره ی کتاب به یک واقعه ی تاریخی که در آن شهدا ، بیشتر  زن بودند نیز ، به جا  بود. 
یکی از نکات جالب کتاب، اهمیت جایگاه زن به عنوان  تدارکات پشت صحنه هست. 
کسی که فرزندان و اطرافیانش از او انرژی می گیرند و به خاطر او ، هر کاری می کنند و با مشکلات ، دست و پنجه نرم می کنند. 
درست مثل نقشه پرداز و فرمانده در جنگ که خودش نباید مستقیم ، در خط اول ، بجنگد ، چرا که اگر بمیرد ، کسی نمی تواند جایگاه او را پر کند. 
 

        

12