کتاب دختران آفتاب، به  سوالات مختلف در خصوص حقوق و نقش زنان در دین اسلام پاسخ می دهد.
مطالعه این کتاب را به خانم و آقایان توصیه میکنم.
        

          از نظر آگاهی بخشی و طرح موضوعات فکری مرتبط با بانوان کتاب زسیار خوبی بود. میشه ازش برای برگزاری جلسات فکر و تبادل نظر استفاده کرد.
اما از نظر داستان ضعیف بود و نباید بهش به چشم یک رمان نگاه کرد.
        

          این کتاب کاملا دیالوگ محوره و کل داستان در قالب دیالوگ هایی که بین شخصیت ها رد و بدل میشه جلو میره. به عنوان رمان واقعا خسته کننده است اما اگه به چشم یه کتاب برای بالا بردن سطح اطلاعاتمون در مورد نقش و جایگاه زن نگاه کنیم کتاب مفیدیه.
من تا اواسطش خوندم اما چون خسته کننده و یکنواخت شده بود رهاش کردم
        

          از کتابای خوبی که به نظرم نیازه هر دختری خونده باشه.خصوصا در سنین نوجوانی
        

          اگر به عنوان یک رمان جذاب به سمتش برید احتمالا پشیمون میشین. گذشته از حجم بالای کتاب صرفا سعی شده تعداد زیادی سوال رو در قالب دیالوگ بین شخصیت ها جواب بدن و سعی خاصی برای جذاب شدن این دیالوگ ها نکردن.
اما اگر قصدمون گرفتن جواب یه سری سوال باشه می شه گفت کتاب قابل قبولیه
        

          در ایام شهادت  و ولادت حضرت زهرا (س) این کتاب را به صورت صوتی شنیدم و واقعا عالی بود. بعید می دانم که حوصله ام به نسخه ی چاپی می کشید. پایان کتاب مرا به غروب عاشورای خرداد ۱۳۷۳ در دوران نوجوانی ، برد که وفتی از عزاداری روستای اجدادی برگشته بودم، تلویزیون را که روشن کردم ، خبر بمب گذاری حرم امام رضا (ع )را پخش کرد و من بهت زده شدم. 
در این کتاب فهمیدم ، نبی به دو معناست: خبر داده شده و خبردهنده.  یک مقام معنوی است که برای زن و مرد مساوی است و حضرت زهرا دارای اين منزلت بوده اند که جبرئیل با ایشان حرف می زده و خبر می داده. 
رسول ، یک شغل  است که به بعضی انبیاء از طرف خدا داده می شود و به سبب قدرت جسمی مردان و امکان مخالطه ی آنها با مردم، فقط به جنس مذکر داده می‌شود. 
 مقام نبی و رسول می تواند برابر باشد. 
حجاب ، لباس جسم و حیا، لباس روحه
حجاب امری جمعی و حیا امری فردی هست. 
پس حجاب برای حفط یک اجتماع لازم هست و نمی توان به حیای درونی هر فرد ، اکتفا کرد چون میزان آن در افراد، متغیر است. 
استاد بانکی مباحث کتاب بخصوص حیا را در دوران دانشجویی ام در دانشگاه اصفهان صحبت کردند . به نظرم خوش فکرانه آمد که آن سلسله سخنرانی ها به آقای دانشگر و رضایتمند داده شده تا به شکل یک رمان در بیاورند. قطعا کمتر جوانی سراغ کتابی که عنوانش " سخنرانی " باشد ، می رود اما وقتی احساس کند رمان است، آن را راحت تر شروع خواهد کرد. 
اشاره ی کتاب به یک واقعه ی تاریخی که در آن شهدا ، بیشتر  زن بودند نیز ، به جا  بود. 
یکی از نکات جالب کتاب، اهمیت جایگاه زن به عنوان  تدارکات پشت صحنه هست. 
کسی که فرزندان و اطرافیانش از او انرژی می گیرند و به خاطر او ، هر کاری می کنند و با مشکلات ، دست و پنجه نرم می کنند. 
درست مثل نقشه پرداز و فرمانده در جنگ که خودش نباید مستقیم ، در خط اول ، بجنگد ، چرا که اگر بمیرد ، کسی نمی تواند جایگاه او را پر کند. 
 

        

          خوندن این کتاب رو به دختران نوجوان بسیار توصیه می کنم. در عین این که متن سنگین و ثقیلی نداره و داستان گونه و دیالوگی هست، به بسیار از شباهت اساسی حوزه زنان جواب میده.
        

          کتابی که دقیقاً دربارهٔ اوضاع و احوال الآن کشورمان صحبت می‌کند، دربارهٔ حجاب و حواشی آن و حقوق خانمان و چگونگی ادای این حقوق، بیان کردن نظراتی دربارهٔ زن، نظرات غرب و اسلام و اینکه کدام یک بیشتر توانسته است حقوق این قشر از جامعه را به خوبی ادا نماید و اینکه چه کسانی به بهانهٔ ستاندن حقوق زن جلو آمده‌اند و از آن سوءاستفاده کرده‌اند و نه تنها حق را به حق‌دار باز نگردانده‌اند، بلکه بیشتر سوءاستفاده نموده‌اند. کتاب مثل کتاب‌های فلسفی نیست که یکنواخت و خسته‌کننده باشد، بلکه این نظریات را در قالب داستانی شیرین و بامزه درآورده است.
        

          رهبر انقلاب:
پس از نزدیک سه سال توانستم در این روزها -ایام شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها- این کتاب را بخوانم. در میان کتابهای داستانی که هدفش طرح مسائل فکری است، این بهترین کتاب از نویسنده‌ئی ایرانی است. طرح کلی داستان و  درونمایه‌های داستانی آن خوب و شیرین است. حرفها هم قوی و منطقی است.

اتفاقاً پیش از این، کتابِ: ... را خوانده‌ام. آن قویتر است. ولی با توجه به برخی ملاحظات (عمدةً بهره‌برداری نکردن از عامل جنسی در کتاب حاضر) در این کتاب، هنر بیشتری به کار رفته است. باید ترویج شود. تنها نقطه ضعف آن ذکر مشخصات استاد فاطمه است در فصل آخر کتاب.
(روزهای نیمه‌ی خرداد ۸۷)

مهر ۹۴
        

          کتابی بسیار جذاب که هر جوان و نوجوانی که جویای هویت گمشده خویش است، با کمک آن راهی می‌یابد یا می‌سازد. نه تنها دختران سرزمین من برای پی بردن به هویت متعالی خود بایسته است این مسیر را طی کنند، بلکه هر انسانی لازم است از مجرای این تفکر بگذرد تا اندیشه‌های سطحی روزمره را کنار نهد و خویشتن خویش را در آغوش بگیرد. همراه با دختران آفتاب مسیر را گام به گام پیمودم و خودم را در این سفر دیدم و بار دیگر یافتم.
        

          جالب و پر محتوا بود.👌🏻
من چون تعریفش رو شنیده بودم و به خاطر محتواش خوندم نه داستانش
وگرنه زده می شدم.
داستانش قوی نبود.❌
ولی آخرش فوق العاده قشنگ بود و گریه داشت😢
ولی جواب خیلی از سوالاتشان رو می گیرید 👍🏻
        

          رمان خفنیه، خیلی از شبهات رو برطرف می‌کنه خوندن این کتاب رو به نوجوونا به شدت توصیه میکنم❤️
        

          کتاب خوبی بود. نیاز داشتم به خوندن همچین کتابی.
مطالعه اش رو به خانم ها و حتی آقایون توصیه می کنم. 
        

          درست است جزئیات چندان نو و منطبق با حال نبود ؛ اما کلیات به خوبی پاسخگوی سوالات بود....
می شود چندین بار خواند و مسائل را به خوبی به یاد سپرد، می شود به عنوان طرح درس آن را تدریس نمود ، خلاصه که اثری ارزشمند است که هم جای پیشرفت و بهتر شدن و تولید موارد مشابه نو تر هست و هم باید به خوبی از آن استفاده شود تا حق مطلب ادا شود.
        

          قابل تقدیر است
به خوبی به مشکلات و سوالات دختران جامعه و راه حل آن‌ها اشاره شده بود.
شیوه پرداختن به موضوع، نشان دادن تنوع دیدگاه‌ها، و قالب داستانی کتاب، جذاب است.
در کتاب با سوالاتی مواجه شدم که قبلا به آن‌ها فکر نکرده بودم! در عین حال جواب‌ها هم در عین کوتاهی، کامل و جامع بودند.
یک‌بار خواندن آن کافی نیست...
        

          اگر به هدف رفع شبهات و کسب اطلاعات به سراغش می روید جای درستی آمدید.اما چه ظلمی بالاتر از اینکه کل کتاب را با خواندن بریده ای از مهیج ترین قسمت قصه،شهادت فاطمه به تو معرفی کنند و تو به هوای یک داستان مهیج و پیچ در پیچ به سراغش بروی و بفهمی چیزی جز موعظه و سخنرانی انتظارت را نمی کشد!
باورم نمی شود تمامش کردم....و مطمئنم اگر حضور گرم و نمکین شخصیت «عاطفه» نبود موفق به انجام این کار نمی شدم.و در آخر هم نپسندیدم....مشخصه اهداف و سخنان خوب و مفیدی پشت نوشته شدن این کتاب هست،اما کاش این سخنان مفید کمی،فقط کمی غیر مستقیم تر به دست مخاطب می رسیدند...
        

          کتاب دختران آفتاب کتابی در رابطه با چندین دانشجو در سفری به مشهد است که از جایی در سفر وارد بحثی در رابطه با حقوق زن در جامعه و دین اسلام می شوند و کم کم بحث طولانی می شود و کلا در تمام طول سفر ادامه پیدا می کند و در اواسط کتاب ، به حیا و عفت و حجاب زنان و دختران می پردازد .
داستان به طور رمان نیست و‌ اگر با این نیت کتاب رو بخونید حتما تو ذوقتون می خوره.
به این دلیل امتیاز چهار رو به این کتاب دادم چون :
اولا به نظرم در رابطه با حق زن و اینکه زنان با مردان مساوی اند بیش از اندازه پرداخته بود و این باعث شد تا اواسط کتاب خسته بشم و بقیه آن ، مثل قبل برایم جذاب نبود . 
و دلیل دوم اینکه به نظرم آخر کتاب  خیلی خیلی بد تمام شد . می تونست بهتر از این بشه .
ولی در کل کتاب خوبی بود و اطلاعات زیادی کسب کردم.
        

          اواخر دبیرستان بود این کتاب رو خوندم
دید کلی هم به فضای دانشجویی پیدا کردم اون موقع
        

          پر از دیالوگ های طولانی و کلیشه ای بین کلی شخصیت که داره دست و پا میزنه به کلی سوال جواب بده اما از حوصله خواننده خارجه. و این کتاب ناتمام رها شد.