معرفی کتاب میزری اثر استیون کینگ مترجم امیرحسین قاضی

میزری

میزری

استیون کینگ و 1 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

3

شابک
9786228221250
تعداد صفحات
390
تاریخ انتشار
1404/1/28

توضیحات

        پُل شلدون، نویسنده‌‌ی مشهور رمان‌های عاشقانه‌، تصور می‌کند که از کابوس میزری چستین رهایی یافته است. او با جسارت تمام، میزری، محبوب‌ترین شخصیت داستان‌هایش را به قتل می‌رساند، به این امید که مسیر جدیدی را در پهنه‌ی ادبیات و حرفه‌ی نویسندگی در پیش بگیرد؛ اما این جسارت، بهای سنگینی دارد. پس از تصادفی هولناک در نزدیکی شهر کوچک و دورافتاده‌ای در کلرادو، پُل با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند تا اینکه آنی ویلکس، طرفدار شماره یک رمان‌هایش، جان او را نجات می‌دهد؛ اما علاقه‌ی شدید و وسواس‌گونه‌ی آنی چیزی جز جنون نیست… و این تازه شروع کابوس‌های پُل شلدون است.
      

یادداشت‌ها

Elias

Elias

2 روز پیش

          نام کتاب: میزری 
نویسنده: استیون کینگ
مترجم: امیرحسین قاضی 
ژانر: ترسناک 
تعدادصفحات: ۳۹۰
خلاصه داستان: 
پل شلدون، نویسنده به نام مجموعه کتاب‌های میزری، برحسب تصادفی مرگبار با طرفدار شماره یک خودش رو به رو میشه و...

بررسی:
کتاب میزری با روایت سوم شخص از دید پل شلدون نوشته شده.
داستانی از عشق و نفرت، عشقی افراطی و نفرتی بی پایان.
طبق معمول خب شخصیت پردازی کینگ واقعا خوب بود. 
درگیری‌های ذهنی و روانی شخصی که زندانی شده و افکاری که اصلا قابل کنترل نیست؛ گاه دیوانه‌وار میشه و گاه خنده‌دار در کنار زنی دیوانه که در ظاهری اروم و با خدا و وسط زندگی‌ای ترد شده دست و پا میزنه، تا تنها چیزی که دلخوشش می‌کنه رو حفظ کنه.
شخصیت انی درواقع از رابطه ناسالم بین افراد معروف و طرفدارهای سمیشون میگه، از افرادی که انقدر درگیر کاری میشن که گاه حتی از خالق اون اثر بیشتر خودشون رو مالک می‌دونن.
و پل نویسنده‌ای که نه تنها الان اسیر شده بلکه از قبل هم اسیر کاراکتری بود که خودش خلقش کرده، شخصیتی به اسم میزری (مصیبت / فلاکت) که حتی اسمی هم که روی شخصیتش گذاشته درواقع از حال خودش و حسی که نسبت بهش داره میاد و حالا که زندانی شده همچنان به خاطر همین شخصیت میزری هستش که باز هم مصیبتی به همراه آورده.
کل کتاب داخل خونه‌ی انی روایت میشه. نوع روایت و فضا سازی دقیقاااا همون حس خفگی و زندانی بودن پل رو به مخاطب القا می‌کنه. 
حسی که پل داره باخودش مدام چیزهایی رو میگه و داخل ذهنش عقب جلو میشه در این حین ما از گذشته پل خبر دار می‌شیم از ذهنی که دنبال راه فرار می‌گرده، از بقای زنده موندن و دست و پا زدن‌های انسان برای زندگی. 
نوع روایت کینگ از ذهنیت دوتا کاراکتر عالی بود، درحالی که از طریق دیالوگ یکی از کاراکترها رو میگه در همون زمان با ذهنیت یکی دیگه می‌فهمیم تو ذهنش چه خبره و هردو در یک لحظه، عالی بود. 

اسم کتاب، میزری به معنای فلاکت و مصیبت هستش و خب اسم شخصیت داستانی نویسنده‌اش هم هست. 
در این بین کلیت داستان و اتفاقی که برای پل میوفته هم به نوعی مصیبتی هستش برای پل که باز هم مربوط به کاراکتر کتابه و این انگار کلا همراشه 
در کل اسم کتاب کلا به تک تک قسمت‌های کتاب اشاره داره و به شدت حرفه‌ای انتخاب شده.
در این بین ما درس‌هایی از نویسندگی و افکار نویسنده‌ها هم داخل کتاب داریم. 
قسمت‌هایی که پل مجبور به نوشتن کتاب میزری میشه و ما قسمت‌هاییش رو می‌خونیم.
        

16