معرفی کتاب گل و نوروز؛ عاشقانه ای از خاجوی کرمانی اثر شهروز بیدآبادی مقدم

گل و نوروز؛ عاشقانه ای از خاجوی کرمانی

گل و نوروز؛ عاشقانه ای از خاجوی کرمانی

4.2
13 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

28

خواهم خواند

13

شابک
9786008025078
تعداد صفحات
108
تاریخ انتشار
1399/6/16

توضیحات

        
نوروز به هوش آمد. تمام وجودش درد داشت. دست چپش غرق خون بود و احساس کرد چند دنده اش شکسته است. جلوی خون ریزی را گرفت. آرام بلند شد و آخرین پرش به عقب گل را دید. شیوه ی مبارزه اش برایش آشنا بود. 
گل پارچه ای سفید به محل زخم بست و اژدها دوباره گمش کرد. گل کمان کشید. این بار کمی بالاتر از چشم را نشانه گرفت. زه را کشید و صدای جیر جیر چوب دوباره بلند شد. نفس عمیقی کشید. به موی سیاه یاسمین بانو فکر کرد، به گونه های سفید قیصر که همیشه از شرم و خشم سرخ می شد و به نوروز وقتی که سبیل هایش را ریز ریز به دندان می گرفت. تیر را رها کرد. تیراوج گرفت. بالا رفت. بالا و بالاتر و بعد... .

      

لیست‌های مرتبط به گل و نوروز؛ عاشقانه ای از خاجوی کرمانی

یادداشت‌ها

maryam torabi

maryam torabi

1403/7/24

داستان گل
        داستان گل و نوروز داستانی احساسی و عاشقانه اما افسانه‌ای  و تخیلی.
گل در این داستان نماد آن از دسته از انسان‌هایی است که زمانی که از سرنوشت خود مطلع میشوند او را پذیرفته و تسلیم محض آن می‌شوند و زندگی خود را تمام و کمال بر مبنای آن سرنوشت (که حتی می‌تواند طبق حرف نوروز یک حقه‌ی شیطانی باشد) هدر می دهند و دیگر از چیزی لذت نمی‌برند، حتی آن عشقی که به آن مبتلا شده‌اند.
ابتدای داستان، قبل از آن لحظه‌ای که قیصر - پادشاه روم - با خنجر خود بر بالای سر نوزاد خود برود تا او را به جرم دختر بودن بکشد انیمیشن زیبای خفته را در ذهن تداعی می‌کند اما بعد می‌بینیم که خنده‌ی کودکانه‌ی گل همچون تیری از چله رها شده و بر قلب پدر می نشیند و او را به دام می‌اندازد و تسلیمش می‌کند.
و نوروز - شاهزاده‌ای ایرانی - ضلع دیگر این داستان آدم را به یاد فرهادی می‌اندازد که برای رسیدن به معشوق اش کوهی را از میان برمیدارد (اشاره به از بین بردن اژدها)
شاید اگر شخصیت گل مانند کشتی‌گیرها با زور و بازوی بسیار نبود و زنی بود به مانند دیگر زن‌ها بیشتر می‌توانستیم از آن لذت ببریم. با اینحال این کتاب از آن کتاب‌هایی است که همان ابتدا شما را راغب می‌کند که فورا به سراغش بروید چرا که از داستانی خبردار می‌شوید که بر خلاف دیگر داستان‌ها اینبار قرار است معشوق به دست عاشق بمیرد.
یکی از نقاط قوت این کتاب حضور مرگ بود که به مانند یه عاشق به دنبال گل بود تا او را به چنگ بیاورد اما گل هر بار از چنگ او گریخت و گریخت تا دیگر به یک نامیرا بدل شد و مرگ را برای همیشه شکست داد.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3

          📌عاشقانه ای که متفاوت بازنویسی شده، این بار دختری برای آزمودن مهارت جنگی اش سفر میکند و اسیر عشق شاهزاده ای می شود...📌

📌داستان:
گل، دختر قیصر روم، شجاعت و ممارست و شور و اشتیاق را با هم دارد، روانه میشود برای آزمودن مهارت های جنگآوری اش. مبارزاتی شکل میگیرد و ماجراهایی رقم میخورد و گل، اسیر عشق نوروز میشود، پسر پیروز شاه فرمانروای خراسان.... اما این قضیه به این سادگی ها نیست، چون سرنوشت مقدر کرده که گل، به دست نوروز کشته شود.....
با دانستن این سرنوشت چطور باز هم گل، عاشق نوروز میشود؟
عاقبت این عشق چه میشود؟

📌نقاط قوت و کمی ضعف:
متن داستان نه خیلی ادبی و نه خیلی امروزی بود و برای علاقمندی نوجوانان به داستان های کهن ایران مناسب است. توصیفات شاعرانه و زیبا بود اما استفاده از کلمه «صورتی» به نظرم مناسب این داستان نبود:) شاید گلگون و سرخ فام بهتر در متن داستان می نشست.
از توصیف صحنه های رزم راضی بودم، هیجان انگیز و جذاب روایت شده بودند. مفهوم مرگِ مرگ را دوست داشتم.
حضور عناصر اژدها، پیشگویی، سرنوشت و .... حس افسانه های کهن را که فراموش کرده بودم، در من زنده کرد....

📌تفاوت با نسخه اصلی:
لازم است این نکته را متذکر شوم که در نسخه اصلی گل و نوروز خواجوی کرمانی، این نوروز است که به دنبال گل میرود، و همان روایتِ معمولِ: مرد برای عشق زن به آب و آتش می زند و زن در خانه و کاشانه خود منتظر اوست, را دارد.  نویسنده برای امروزی تر کردن داستان این تغییرات را بر داستان اعمال کرده و به نظرم که کار قشنگی از آب درآمده‌.

📌خواجوی کرمانی:
خواجوی کرمانی، شاعر قرن هشتم هجری، پنج مثنوی: همای و همایون، گل و نوروز، روضة الانوار، کمال نامه و گوهر نامه را سروده است.
مثنوی گل و نوروز در ۵۳۰۶ بیت سروده شده است، و در این کتاب به نثری حدود ۱۰۰ صفحه ای بدل شده‌.



        

13