🇮🇷 • خاوَردُخت •🇵🇸

تاریخ عضویت:

اسفند 1402

🇮🇷 • خاوَردُخت •🇵🇸

@khavari707

43 دنبال شده

81 دنبال کننده

                ـ ـــ نُور دِھ این گوشھ‌ۍ ویرانہ را . .
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
        ۲۶۰ حکایت  اخلاقی،عرفانی و پندآموز کوتاه از  منبر ها ،مواعظ وکلام شیرین آیت الله مجتهدی تهرانی ..🥰
بی نهایت دوستش داشتم پس هر روز چند حکایت بیشتر نمیخوندم تا بتونم مزه مزه اش کنم👌
حکمت ها متنوع و عامیانه اما ظریف  بیان شده بودند وبنظرم برای همه رده سنی پر از نکته خواهد بود...🤌
برای همچون منی احساس دور افتادگی از کلام عارفان رو نداشت و خب چی از این بهتر🥲❣،
اینکه دقیقا کلام خود آقای مجتهدی رو منعکس کرده بودند برای من کشش داشت حالا نه اینکه من ایشون رو می‌شناختم اما قبلا اتفاقی چندتا کلیپ از ایشون دیده بودم و زمانی که کتاب رو میخوندم حس میکردم واقعا روبه روی ایشون نشستم💞.

برای نمونه حکمت۲۰۹ :
اگر کسی ذاتا بخیل باشد باید چه کار کند ؟
باید خودش را تربیت کند. ریزش داشته باشد. آرام آرام پول بدهد .
این قصه مال ۴۰ سال پیش است شخصی بخیل بود سختش می‌آمد که خمس بدهد، واجب هم بود که خمس بدهد اما خیلی سختش می‌آمد. دید چاره‌ای ندارد، کلید گاوصندوق را به شاگردش داد و گفت ((دست و پای من را ببند در گاوصندوق را باز کن یک میلیون وجوهات بردار و به آیت الله خوانساری بده هر چقدر هم که من به تو دشنام و ناسزا گفتم اعتنا نکن هرچه گفتم پدر سوخته در گاوصندوق را چرا باز کردی؟ پول‌ها را چرا برمی‌داری؟ بگو حاج آقا خودت گفتی.))
این شوخی نیست جدی است چون این شخص ذاتاً بخیل بوده از طرفی شنیده بود که باید خمس هم بدهد دید چاره‌ای ندارد مگر اینکه دست و پایش را ببندند شاگرد هم دست و پای او را بست، در صندوق را باز کرد هرچه به شاگردش بد گفت او گفت(( آقا خودت گفتی))پول‌ها را برداشت و به آقا داد.
 این‌ها که بخیل هستند راهش این است باید دست و پایشان را ببندند.
      

0

        این داستان واقعی به دوران اوایل انقلاب برمیگرده⏳ 
پرونده ترور دو فردمعمولی در استان همدان که تمام گروهک های داخلی خودشون رو با افتخار در این ترور دخیل ميدونند از پیکار تا فرقان ، حدید و...🤕
اما واقعیت چیه ⁉️
بالاخره کدوم یکی از گروهک ها و با چه نیتی این دو فرد معمولی جامعه که فقط طرفدار انقلاب اسلامی بودند رو شهید می‌کنند🧐
در واقع ما توی این کتاب میخوایم پرونده حل نشده ای رو باز کنیم😎
کتاب این مدلی بود که انگار نشستی پیش مسئول مربوطه پرونده و اون تموم یافته های درست و غلطش رو جلوت میذاره و توضیح میده واست .گاهی با ربط گاهی بی ربط...🤧
موضوع داستان جالب بود اما روند و سیر داستان کمی گیج کننده بود از طرفیم اسامی کلی آدم با اسم های مستعارشون اضافه میشد که من خیلی جاها سرنخ داستان از دستم ول میشد و دنبال ی نخ دیگه میگشتم.🧵🪡
بنظرم
 نویسنده میتونست روند داستان رو حداقل با یک کارگاه‌ جلو ببره و از نگاه اون پرونده رو حل کنه واگر  از اسامی مختلفی که کمکی به بحث برای یک فرد بی اطلاع نمی‌کنه خودداری می‌کرد کمی منو از سردرگمی نجات می‌داد  و..😩
چون این اتفاق در همدان افتاده بود قسمت های که مربوط  به سازه های شهر یا فرهنگ قبل تر از انقلاب بود برام جالب بود🤗👀🏞
اما  نویسنده میتونست از گویش این استان هم بیشتر استفاده کنه. 
و یکبار برای همیشه  زبان  و گویش این استان رو که خود نویسنده هم اشاره کرده توضیح میدم ؛
((استان همدان از نظر قومیت و لهجه ها استان عجیبی است . شمال استان اغلب ترک زبانند.
شمال غرب ترک و کُردند.
جنوب آن لک و لُرند و خود شهر همدان فارس زبان  و داری گویش خاص خودشان هستند.!!!))🥲😬
.....
خلاصه که هنوزم نمیدونم من متوجه نمی‌شدم خیلی جاها از داستان رو  یا کلا ساختار کتاب این مدلی بود🤷‍♀️.
هم دوستش داشتم هم نداشتم هم آخر کتاب رو انتظار نداشتم این مدلی باشه😶
این میزان رافت اسلامی برام قابل هضم نبود🙄..
      

3

        مورخی اسرائیلی در ده فصل به ۱۰ افسانه ی غلطی که درباره اسرائیل وجود دارد در قالب یک سیر تاریخی پاسخ میده📖.
متن کمی برای من سنگین بود و خیلی ساختار کتاب دستم نبود🤕 اگر دوره ای که در زمان جنگ شرکت کرده بودم  رو گوش نمیدادم ، ممکن بود خیلی برام سخت تر هم بشه👀
 اما از این جهت که این کتاب نویسنده اش یک اسرائیلی بود برام مهم بود که طرز نگاهش رو به حوادثی که اجدادش رقم زدند بدونم،
نمیشه گفت همه مطالبی که عنوان کرده صحیحه اما ایشان به تمام ظلم هایی که وجود منحوس اسرائیل انجام داده واقفه و بهش اعتراف میکنه اما خب در آخر میگه ماهم نمیتونیم از این کشور بریم اما باید این وجودمون بدون غارتگری و وحشی گری باشه !که خودشم میدونه ذاتشون رو نمیتونن عوض کنند!!😏
در آخر کتاب تمام واقعه های مهم رو به لحاظ زمانی طبقه بندی کرده بودند که برای من خیلی کمک کننده بود👏
 کتاب کمی  سخت اما بسییار مفید  بود.
خوشحالم که مطالعه اش کردم.😊
و باید بگم این کتاب منو از خیال های خام و تصورات بچگانه ای که داشتم واقعا درآورد...😥💀😵
      

15

        در روزهای گذشته تنها کتابی بود که خوندنش بهم حس آرامش و اقتدار می‌داد🇮🇷.
من فقط اسم ایشون رو با لقبِ پدر موشکی ایران شنیده بودم👂 اصلا نمیدونستم ایران کی و چطور تونسته در حوزه موشکی فعالیت کنه👩‍💻 توی ذهنم اصلا مبدای وجود نداشت انگار که همیشه کشورم روی قله بوده😬.
کتاب براساس مصاحبه با افراد مختلف و جمع آوری نوشته ها و سخنرانی ها از خبرگزاری های مختلف بود،
اگر شرایط و کنجکاوی شدیدم به این موضوع نبود قطعا کتاب رو رها می‌کرد اما لازم داشتم بخونم از مردی که کلا با کلمه 'نشد' و 'نمیشه' بیگانه بود🙄💪.
مردی  ساده با لبخند بی آلایش اما روحی پیچیده و اهدافی بلند🚀،
درکِ چنین فردی برای آدمی مثل من واقعا سخته...!!
و احتمالا برای اونایی که این روزا رو ندیدن سخت تر  از سخت هم بوده!!😶

دختر ایشون توی مصاحبه چیزی گفتند که خیلی منو به فکر برد :
((ما متاسفانه فکر می‌کنیم که نخبه کسی است که مدرک دانشگاهی بالایی داشته باشد یا در بهترین دانشگاها درس خوانده باشد.......
...بیشتر از اینکه بگوییم  طرف چقدر تحصیلات دارد این موضوع مطرح است که چقدر تونسته از علمش استفاده کند . 
شهید تهرانی مقدم از لحاظ تحصیلات کلاسیک لیسانس داشت و فوق لیسانس را هم تا مراحلی رفت ، اما به دلیل مشکلات به اتمام نرسید. کارش بیشتر پژوهشی بود.
با اینکه رشته خودش متالوژی بود ، اما با توکل و قدرت پژوهشی که داشت در شیمی مبتکر  سوخت جامد موشک شد و چندین دکترای افتخاری شیمی و هوافضا به ایشان دادند.

و 

سردار محسن رفیق دوست :
((در حقیقت آنچه شهید تهرانی مقدم به ایران داد ، موشک های پیشرفته نبود ، بلکه روحیه خودباوری بود و اینکه اگر دشمن به گمان خود همه راه ها را بسته است هم نباید تسلیم شد و با توکل برخدا ، مبارزه را ادامه داد.))
      

15

         معمولا کم پیش میاد پای کتابی اشک بریزم 🙄اما این کتاب حسابی از خجالتم در اومد 😭به اواسط کتاب که رسیدم حقیقتا تا یک روز مَنگ بودم و خودم رو شماتت میکردم آخه وسط جنگ این چه کتابیه که  شروع کردم🤕 
 اما نمیتونستم از خیر قصه پر از زخم خانواده اسکندری بگذرم💔
شاید کتاب مناسبی برای این روزها و احوالات دائما متغییر من نبود ، اما
موضوع برام بی نهایت جالب و ترسناک بود و حتی همزاد پنداری هم این روزها بهش اضافه شده بود🚀.
نویسنده محترم که کتاب قبلیشون ((من میترا نیستم)) بود، بسیار خوب روایت رو جلو برده و از تکرار های سر سام آور خبری نیست...✅
توی این کتاب قصهِ یک خانواده شش نفره روایت شده ،که مادر خاندارِ خانواده و  دو مهمانِ جوانش جلو چشم فرزندانش در خانه خودش  به دست منافقین ترور میشه، با ضرب هشت گلوله.🖤
دورانِ جنگه اما خانواده زندگیشون رو با ایمانی که به انقلاب دارند با تمام کاستی ها جلو میبرند اما منافقین چشم دیدن زندگی آدم های معمولیِ آگاه رو نداره باید جای جای این کشور  رو به اسم آزادیِ خلق و دایه مهربان تر از مادر تیکه و پاره کنه...😒
گفتم که پای همزاد پنداری وسط میاد...نه !؟🤨
بنظر من این کتاب پُراز  زنان قهرمانیه که با چشم ها عادی قابل دیدن هستند اما قابل درک نه💪 !!! برای فهمش زمان لازمه !!!🌏

بریده ای از کتاب جهت تلنگر به خودم 📘🔍

"بعد از دوماه تصمیم خودم را گرفتم ،هر چند هنوز میترسیدم؛ ولی نمیخواستم  تسلیم ترسم بشوم."
      

13

        از شیخ فضل الله نوری همونی رو میدونستم که توی کتاب های مدرسه گفته شده بود.🙄
چند ماهی بود که  این کتاب بهم امانت داده شده بود و اشاره ای که توی کتاب سه دیدار به ایشان شده بود، باعث شد بخوام کمی بیشتر  از کتاب تاریخ دبیرستان بدونم که متاسفانه به دردی  بدی دچار شدم..😭
نحوه شهادتشون به حدی وحشتناک بود که حتی نمیخوام بیانش کنم و
پسر ناخلفی که دردِ این واقعه رو بیشتر کرد☠،
و چقدر جای خالی نقش رسانه رو میشد توی اون دوران حس کرد..👀
برای اینکه گوشه ای از واقعه مشروطه رو متوجه بشیم 
و دورانی که حتی بعد نیم قرن باعث خجالت و شرمندگیه
 و کشوری که تیکه و پاره دست هر از راه نرسیده ای بود😒 و اگر کسی مثل شیخ شهید فریاد وطن دوستی سر میده حقشه که به دست همون از راه نرسیده ها صداش در نطفه خفه بشه..👊
کتاب تلخی بود که به دست نوه ایشان نوشته شده بود و تهمت ها و اتهاماتی که در طی تاریخ به ایشان زده بودند رو جواب داده بودند که مهمترینش این بود که شیخ فضل الله  نوری که خودش حامی مشروطه بود چی شد که خواستار مشروطه مشروعه شد!⁉️
اما فکر می‌کنم کتاب خیلی قدیمی بود نثر کتاب دقیقا به دوران مشروطه شبیه بود یه جاهای فرهنگ لغتِ دهخدا هم هنگ می‌کرد من که جای خود دارم..😅
و یک مشکل دیگش این بود اگر دقیقا از اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان قاجار مطلع نباشی خیلی کم متوجه حرص و جوش نویسنده میشیم..🤕
به شخصه یکسری جاها رو نفهمیدم اما برام کتاب انقدر جالب بود که از اون صفحات تونستم بگذرم تا باقی مطالب کتاب رو بخونم...🥲

اگر کتاب های دیگه ای در حوزه مشروطه و زندگی شهید فضل الله نوری میشناسید که نثر روانی داشته باشه، ممنون میشم معرفی کنید🙏
      

10

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.