دارزن: زندگینامه داستانی اصغر اقلیدی از روزهای انقلاب تا اسارت در زندان های حزب کومله

دارزن: زندگینامه داستانی اصغر اقلیدی از روزهای انقلاب تا اسارت در زندان های حزب کومله

دارزن: زندگینامه داستانی اصغر اقلیدی از روزهای انقلاب تا اسارت در زندان های حزب کومله

طاهره کوهکن و 1 نفر دیگر
4.3
11 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

13

خواهم خواند

2

شابک
9786222851538
تعداد صفحات
156
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

کتاب دارزن: زندگینامه داستانی اصغر اقلیدی از روزهای انقلاب تا اسارت در زندان های حزب کومله، ویراستار فهیمه اسماعیلی.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به دارزن: زندگینامه داستانی اصغر اقلیدی از روزهای انقلاب تا اسارت در زندان های حزب کومله

یادداشت‌ها

          دار زن اولین دلیل انتخاب کتاب برای خوندنش اسمش بود.. دوست داشتم بدونم دار زن یعنی چی و چرا اسم کتاب شده دار زن  و الان که کتاب رو تموم کردم پاسخ هر دو سوالم رو گرفتم و چقدر خوب که اسم کتاب دار زن هست.
متن کتاب خیلی روان و بی تکلف هست، داستان های مربوط به هر بخش خوب پرداخته شده و قلم نویسنده خیلی خوب تونسته با استفاده از لهجه زیبایِ روای حس رو منتقل کند.
کتاب بیانگر فعالیت‌های دوران پیش از انقلاب در روستاها و اختناق موجود دوران پهلوی، مجاهدت‌های ایام دفاع مقدس تا رنج‌های اسارت در زندان‌های کومله و دموکرات است که صادقانه روایت شده.
چند صفحه پایانی خیلی خیلی خوب بود اما یکهو تمام شد.
الحمدلله که خواندن این کتاب روزیم شد تا با یکی از دلاوران سرزمینم آشنا بشم.
جلد کتاب زیباست اما ای کاش به جای استفاده از ترکیب کلمه دار زن و شاخه درخت زیتون از درخت یا شاخه درخت بلوط استفاده می شد که مرتبط با شخصیت اصلی داستان بود هم از بابت کاری که شخصیت اصلی انجام می داد و هم از بابت سختی و استحکام بالایی که درخت بلوط دارد و استعاره از شخصیت وجودی آقای اقلیدی‌ست.
نکته مهم برای دوستانی که کتاب رو تموم کردند؛
آقای اقلیدی با دختر داییشون ازدواج کردند :)
        

3

          #یادداشت_کتاب 
#دارزن
دار در زبان کردی به معنای درخت است. حالا دارزن یعنی چه و چه ربطی به اصغر قصه‌ی ما دارد؟ خودتان باید بخوانید تا بفهمید!

اصغر اقلیدی پسری نوجوان است که در یکی از روستاهای استان فارس زندگی می‌کند. کتاب دارزن بخشی از زندگینامه این جوان شجاع است.

بخش‌های ابتدایی کتاب، از زندگی او در روستا در زمان شاه می‌گوید. نویسنده کتاب، به زیبایی توانسته هر خاطره را به داستانی کوتاه تبدیل کند و با صحنه‌پردازی قوی، تک تک احساس‌ها و افکار اصغر و اتفاقاتی که برای او افتاده را در ذهن خواننده ماندگار کند.

در ادامه‌ی کتاب اصغر بزرگ‌تر می‌شود و به جبهه می‌رود. بخش دوم کتاب خاطرات او از اسارت هفت ماهه در زندان کموله، دموکرات و مجاهدین خلق است. این خاطرات آنقدر خاص و تلخ است که نویسنده بدون پرداخت زیاد، آن‌ها را بیان کرده، که در همین حد هم واقعا خواندنش سخت و سنگین است.

به مناسبت به درک واصل شدن یکی از سرکرده‌های منافقان در روز گذشته (مریم رجوی)، این کتاب می‌تواند بخش کوچکی از جنایت‌های آن‌ها را به جامعه نشان دهد، همان‌هایی که مثل یهودیان، پایه مظلومیتشان شایعات است و نشان وحشی‌گری‌هایشان واقعیت‌های عینی! 

        

1

          دارزن روایت زندگی اصغر اقلیدی است ابتدا زندگی او در کنار خانواده و بعد اعزام به جبهه و اسارت با گروهک های کومله و سختی هایی که در این دوران می کشد.بعد از پایان کتاب  گریه کردم که ما این انقلاب رو چه طوری به دست اوردیم اما امروز چقدر راحت اجازه ورودد دشمن به خانه هایمان را داده ایم امروز هم مثل دیروز ما در جنگ هستیم اما نه جنگ نظامی و رو در رو بلکه جنگ فرهنگی .در این جنگ دشمن موزیانه همراه با برنامه های دقیق به داخل خانه ها نفوذ می کند و زبان،سنت ها و نوع پوشش ما رو تغییر می دهد.امروز بیگانگان با کمک خیانتکاران داخلی دارند سنتها ،پوشش و فرهنگ اصیل مان را تغییر می دهند .قدرت یک کشور در قدرت مردمان آن ،اصالتسشان و سنت های اصیلشان است .امروز نیازمند انسان سازی هستیم و باید از خودمان شروع کنیم انسانی متفکر،آگاه،فرهیخته بسازیم نه انسانی که فقط تقلید کور کورانه داشته باشد ما این انقلاب رو راحت به دست نیاوردیم پس وظیفه داریم که پای انقلابمان بایستیم
        

6

        📄 #یادداشت 
📘 #دارزن
🖋️ #طاهره_کوه_کن
📚 #انتشارات_شهید_کاظمی

کتاب دارزن سرگذشت آقای اصغر اقلیدی از روزهای انقلاب تا اسارت در زندان‌های حزب کومله را روایت می‌کند. 
کتاب نثر روانی دارد و با استفاده به اندازه و درست از لهجه خاص محل زندگی نقش اول داستان خیلی زود خواننده را با خود همراه می‌کند تا فضای حاکم بر روستاها را در زمان شاه درک کند. در خلال روایتِ اتفاقات روستا، تعدادی از رسم و رسومات آن ناحیه را نیز بازگو می‌کند و البته شروع انقلاب در ایران را هم نمایش می‌دهد. 
با توصیف ظلم خان به روستائیان و وضع و احوال زندگی آن‌ها به خوبی متوجه فقر حاکم بر جامعه و دلیل عدم همراهی با شاه و عواملش توسط مردم می‌شویم. اینکه چگونه کم کم مردم دلبسته به رهبر در تبعیدشان می‌شوند کاملا غیرمستقیم نمایش داده می‌شود گمانم همان اصطلاح "نگو نشان بده" که بچه های نویسندگی زیاد از آن نام می‌برند را خانم کوه کن به خوبی در این کتاب پیاده کرده است. 
در جریان انقلاب دلبستگی در مردم ایجاد می‌شود که اوج آن را در ایام جنگ شاهد می‌شویم. اصغر که هنوز به قول خودش اسمش برای سربازی درنیامده است به صورت بسیجی به جبهه می‌رود. 
صحنه ها بدون هیچ تکلفی توصیف شده بودند طوری که با مجروحیت اصغر ترسیدم واقعا پایش قطع شود اما نه اصغر قوی تر و مردتر از چیزی بود که تا حالا شناخته بودم. 
زرنگی و شهامت اصغر در جنگ با کومله بیشتر خودش را نشان داد طوری که چند بار باعث نجات جان بقیه هم شد. 
صحنه اسارت او و دوستانش از نقاط اوج داستان بود همچنین برخورد روستاییان با او صحنه خاصی را یادآوری می‌کرد که حتما باید کتاب را بخوانید تا خوب لمس کنید. 
اسارت طعم تلخی دارد ولی به قول اصغر داستان ما اسارت در دست هم وطنت به مراتب تلخ تر است. 
در این قسمت از داستان نیز شاهد شجاعت و زرنگی اصغر هستیم وگرنه چندین بار شاهد شهادتش می‌بودیم. 
وقایع اتفاق افتاده در اسارت خوب بیان شده بود. و باز هم زرنگی اصغر در نحوه آزادی اش مشهود بود. 
در فیلمها سختی اسارت به دست بعثی ها را دیده بودم اما نمی‌دانم چقدر باید به کسی سخت بگیرند که بعد از هفت ماه اسارت خواهرش او را نشناسد کتاب را بخوانید که برای ما روضه مصور است. البته  که نمی‌توان قیاس کرد اما رسیدن بعضی از انسانها به درجه دون از حیوانات را می‌توان حس کرد. 
این نکته هم قابل توجه بود که با وجود سختی های اسارت توصیفات نویسنده کتاب را ترسناک نکرده بود چون برای بعضی خواننده ها خواندن این دست کتابها بسیار سخت است ولی شما می‌توانید با خیال راحت این کتاب را بخوانید. 
کتاب به صورت ناگهانی تمام شد طوری که چند بار صفحات کتاب الکترونیکم را بالا پایین کردم تا مطمئن شدم به انتهای داستان رسیده ام. 
سوالاتی داشتم که کتاب به آن جواب نداده بود اما حضور نویسنده در گروه همخوانی مان و سوالات دوستان کتابخوانم باعث شد نویسنده جوان و خوش ذوقمان به آن‌ها پاسخ بدهد. 
طرح جلد کتاب و اسم آن بسیار جذاب و سوال برانگیز است که خود نویسنده در کتاب به معنای اسم کتاب اشاره می‌کند. 
کتاب موضوع جدیدی داشت و بدون هیچ اضافه گویی و تکلفی آن را به سادگی بیان کرده بود. از دست اندرکاران نشر شهید کاظمی که فرصت مطالعه کتاب را دادند صمیمانه تشکر می‌کنم. 


خرداد ١۴٠٣

@BargiAzDanesh 🌱🌾
.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

0