یادداشت فصل کتاب

دارزن: زندگینامه داستانی اصغر اقلیدی از روزهای انقلاب تا اسارت در زندان های حزب کومله
        دار زن اولین دلیل انتخاب کتاب برای خوندنش اسمش بود.. دوست داشتم بدونم دار زن یعنی چی و چرا اسم کتاب شده دار زن  و الان که کتاب رو تموم کردم پاسخ هر دو سوالم رو گرفتم و چقدر خوب که اسم کتاب دار زن هست.
متن کتاب خیلی روان و بی تکلف هست، داستان های مربوط به هر بخش خوب پرداخته شده و قلم نویسنده خیلی خوب تونسته با استفاده از لهجه زیبایِ روای حس رو منتقل کند.
کتاب بیانگر فعالیت‌های دوران پیش از انقلاب در روستاها و اختناق موجود دوران پهلوی، مجاهدت‌های ایام دفاع مقدس تا رنج‌های اسارت در زندان‌های کومله و دموکرات است که صادقانه روایت شده.
چند صفحه پایانی خیلی خیلی خوب بود اما یکهو تمام شد.
الحمدلله که خواندن این کتاب روزیم شد تا با یکی از دلاوران سرزمینم آشنا بشم.
جلد کتاب زیباست اما ای کاش به جای استفاده از ترکیب کلمه دار زن و شاخه درخت زیتون از درخت یا شاخه درخت بلوط استفاده می شد که مرتبط با شخصیت اصلی داستان بود هم از بابت کاری که شخصیت اصلی انجام می داد و هم از بابت سختی و استحکام بالایی که درخت بلوط دارد و استعاره از شخصیت وجودی آقای اقلیدی‌ست.
نکته مهم برای دوستانی که کتاب رو تموم کردند؛
آقای اقلیدی با دختر داییشون ازدواج کردند :)
      
9

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.