معرفی کتاب وقتی بدن نه می گوید: بهای استرس پنهان اثر گبور مته مترجم فهیمه بختیاری

وقتی بدن نه می گوید: بهای استرس پنهان

وقتی بدن نه می گوید: بهای استرس پنهان

گبور مته و 1 نفر دیگر
3.8
20 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

18

خوانده‌ام

25

خواهم خواند

76

شابک
9786222546427
تعداد صفحات
376
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

        ما یاد گرفته‌ایم احساسات خود را سرکوب کرده و با این توجیه که این‌هم بخشی از زندگی است، بارِ سنگینِ غم، خشم و ترسِ فروخورده را به‌ دوش بکشیم. اما اگر این استرسِ پنهان و احساسات سرکوب‌شده به جسم ما آسیب‌های جبران‌ناپذیر وارد کند چه؟  
دکتر گبور مته به ما پیشنهاد می‌کند در عقایدمان مبنی‌بر جداییِ ذهن و بدن تجدید‌ نظر کنیم. او در این کتاب ارتباط فیزیولوژیکیِ استرس‌های مزمن با سیستم‌های کنترل‌کننده‌ی اعصاب، دستگاه ایمنی و هورمون‌ها را با استناد به مشاهدات بالینی، مصاحبه با بیماران و یافته‌های علمی مستدل می‌کند و نشان می‌دهد بسیاری از سرطان‌ها، اختلالات خودایمنی، فلج چندگانه و یا حتی آلزایمر با استرس‌هایی که بیش‌ترشان نتیجه‌ی آسیب‌های روانیِ دورانِ کودکی هستند، ارتباط مستقیم دارند.  
اگر در ابراز خشم ناتوانید، بیش‌از‌حد به جلب رضایت دیگران نیازمندید، احساس می‌کنید به‌قدر کافی خوب نیستید یا… دکتر گبور مته به شما توضیح می‌دهد مستعد ابتلا به چه بیماری‌هایی هستید.

از متن کتاب
بخش عمده‌ای از آن‌چه ما «شخصیت» می‌نامیم، مجموعه‌ای ثابت از ویژگی‌ها نیست، بلکه فقط سازوکارهای مقابله‌ای است که فرد در دوران کودکی آموخته.  
برای بهبودی، ضروری است که تمام قدرت‌مان را به کار بگیریم و منفی بیندیشیم. تعادلِ چه‌چیزی به هم خورده است؟ چه‌چیزی را نادیده گرفته‌ام؟ بدن من به چه‌چیزی نه می‌گوید؟ بدون این سؤالات، استرس‌هایی که باعث بی‌تعادلی بدن می‌شوند، پنهان می‌مانند. «مثبت‌اندیشی» مبتنی بر این باورِ ناخودآگاه است که ما آن‌قدرها قوی نیستیم که بتوانیم از پسِ واقعیت برآییم. اگر به این ترس اجازه دهیم که بر ما تسلط پیدا کند، آن‌گاه همان دلهره‌ی دوران کودکی را در خود ایجاد کرده‌ایم. و‌ این دلهره حالتی از استرس است، چه آگاهانه باشد چه نه.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

روانچه

روانچه

1403/11/3 - 18:47

لیست‌های مرتبط به وقتی بدن نه می گوید: بهای استرس پنهان

پست‌های مرتبط به وقتی بدن نه می گوید: بهای استرس پنهان

یادداشت‌ها

آزاده شریفی

آزاده شریفی

1404/4/15 - 17:11

          کتاب را وسط جنگ شروع کردم و به نسبت حجمش کشش کافی داشت که ادامه دهم. کتاب‌های مشابهش را هم خوانده بودم ، کتاب‌هایی که با ایده مرکزی تأثیر روان و ذهن بر جسم و بیماری‌های جسمی نوشته شده‌اند.
این کتاب را یک پزشک نوشته است و اگرچه کتاب پزشکی نیست، همین قضیه را کمی متفاوت می‌کند.
اولین بار حدود بیست سال قبل در کتاب شفای زندگی، لوییز هی با مفهوم بیماری روان‌تنی(سایکوسوماتیک) آشنا شدم. در میانه کتاب که گویا کتاب قبلی اوست، هی لیستی از بیماری‌های رایج و علت احتمالی آنها آورده. اگر چه کاملا غیرعلمی و تقریباً شهودی است. من بارها به آن فهرست رجوع و راجع به بیماری‌ها تأمل کرده‌ام.
این کتاب با وجود تکیه بیشتر به آمارها و پژوهش‌های پزشکی از میان مسائل روانی فقط به استرس پرداخته بود، آن هم بر اساس کتاب کلاسیک هانس سلیه. در واقع دکتر مته بر نقش استرس در پیدایش بیماری‌های رایج تمرکز کرده بود. این تحلیل می‌تواند با ترکیبی از شهود هی و تحقیقات پزشکی خیلی کامل‌تر شود.
داشتن یک پزشک/نویسنده باعث نشده بود کتاب تبدیل به یک کتاب خشک علمی و رفرنس پزشکی شود. در واقع یک کتاب عمومی و برای مخاطب عام بود و شاید به همین دلیل و به درستی از توضیح زیاد جزییات پزشکی اجتناب شده بود.
کتاب مبتنی بر مصاحبه با خود بیماران و گاهی نزدیکان آنها بود و سرگذشت آدم‌ها کتاب را جذاب می‌کرد، هر چند از نظر روش شاید بسیار سوگیرانه بود و فقط روی حوادث تلخ و استرس‌زای زندگی افراد یا زندگی‌نامه‌شان مانور داده بود.
فصل آخر اگرچه جذاب، بسیار غیرعلمی بود و چکیده‌ای بود از تمام کتاب‌های خودیاری. من جای نویسنده بودم رمزی برای التیام پیشنهاد نمی‌دادم.
فایده این کتاب هم همچنان برای من مبهم است. با وجود جذابیت به نظرم برای کسی که به بیماری مبتلاست، کند و کاو در لایه‌های پنهان خاطرات کودکی و استرس‌های زندگی‌اش و پیدا کردن مقصر بازی اضافی است. کتاب نوشته بود که چنین قصدی ندارد ولی در عمل به خواننده این حس را می‌داد که در صورت داشتن فلان نوع استرس و فلان نوع شخصیت باید منتظر ابتلای به فلان بیماری باشد. 
در مجموع از خواندن کتاب راضیم و برایم جالب و سرگرم‌کننده بود ولی قصد ندارم خیلی محتوای آن را جدی بگیرم.
        

34

فاطیما بهزادی

فاطیما بهزادی

1404/1/17 - 01:31

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

42

فاطمه معروفی

فاطمه معروفی

1404/1/17 - 00:17

          کتاب «وقتی بدن نه می‌گوید» نوشته‌ی گابور ماته، یکی از آثار فوق‌العاده در زمینه‌ی روانشناسی و سلامتی جسم و روانه. این کتاب بیشتر به ارتباط بین ذهن و بدن می‌پردازه و به این نکته تأکید می‌کنه که چگونه استرس، احساسات سرکوب‌شده، و عدم پذیرش خود می‌تونن به بیماری‌های جسمی تبدیل بشن.
چیزی که گابور ماته در این کتاب خیلی خوب توضیح می‌ده اینه که بدن ما هر چیزی که در ذهنمون می‌گذره رو بازتاب می‌ده. وقتی به احساسات منفی خود توجه نمی‌کنیم، به بدن فشار میاریم و این فشار در قالب بیماری‌ها ظاهر می‌شه. به طور خاص، این کتاب در مورد بیماری‌هایی مثل سرطان، بیماری‌های قلبی، دردهای مزمن و سایر اختلالات جسمی صحبت می‌کنه و چطور می‌تونیم با آگاهی از این روابط، زندگی بهتری داشته باشیم. 🌿💡

نقاط قوت کتاب:
1. نگاه علمی و انسانی 👩‍⚕️📖: گابور ماته با توجه به سال‌ها تجربه در کار با بیماران، این کتاب رو نوشته. او نه تنها به علم روانشناسی بلکه به تجربیات خود از کار با بیماران و وضعیت‌های خاص اشاره می‌کنه و این خیلی به عمق مطالب اضافه می‌کنه.
2. سادگی و کاربردی بودن 💡✨: مطالب کتاب خیلی پیچیده نیست و به راحتی میشه با اون‌ها ارتباط برقرار کرد. این کتاب نه فقط برای متخصصین، بلکه برای هر کسی که به سلامت روان و جسم خودش اهمیت می‌ده، مفیده.
3. رویکرد جامع 🌱🔄: این کتاب بدن و ذهن رو به عنوان یک سیستم یکپارچه می‌بینه و نشون می‌ده که درمان یا بهبود هرکدوم از این دو باید همزمان با دیگری باشه. این نگاه جامع باعث میشه که آدم بیشتر با خودآگاهی و آرامش زندگی کنه.

نقاط ضعف کتاب:
1. سنگینی برخی بخش‌ها ⚖️📚: بعضی از بخش‌های کتاب ممکنه برای کسانی که تازه شروع به مطالعه در این زمینه می‌کنن، سنگین یا پیچیده به نظر بیاد. به خصوص وقتی از مثال‌های پزشکی یا تجربیات علمی حرف می‌زنه.
2. عدم تمرکز کافی بر راه‌حل‌ها 🧐💭: در حالی که کتاب درباره‌ی تاثیرات جسمی روانشناسی صحبت می‌کنه، گاهی به نظر می‌رسه که بر راه‌حل‌ها یا تکنیک‌های عملی کمتر تأکید می‌کنه و بیشتر بر روی تحلیل و درک ریشه‌ها متمرکز می‌شه. اگر به دنبال راه‌های خاص برای بهبود وضعیت جسمی و روانی‌تون باشید، ممکنه کمی کمبود احساس کنید.

نتیجه‌گیری:
در نهایت، «وقتی بدن نه می‌گوید» کتابیه که می‌تونه به عمق مشکلات جسمی و روانی هر فرد پی ببره و بهش کمک کنه تا بهتر با خودش و بدنش ارتباط برقرار کنه. این کتاب برای هر کسی که به سلامت روان و جسم خود اهمیت می‌ده و می‌خواد درک بهتری از چگونگی تعامل ذهن و بدن پیدا کنه، خیلی مفیده. 🌿💬

امااااااا 🛑 یادتون نره که خوندن این کتاب به تنهایی درمانگر نیست.
اگر حس می‌کنید مطالب کتاب با وضعیت درونی‌تون همخوانی داره یا زخم‌هایی رو براتون زنده کرده، حتما از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرید. این کتاب می‌تونه آگاهی‌بخش باشه، اما جایگزین درمان حرفه‌ای نیست. پس خودتون رو تنها نذارید و اگر نیازه، حتما همراهی یک متخصص رو در کنارتون داشته باشید. 🤗
        

61

مهیا محبی

مهیا محبی

1404/5/25 - 12:56

خواندن این
          خواندن این کتاب را حتی به باکتری‌های کف اقیانوس  پیشنهاد می‌کنم!
در ابتدا نویسنده که یک پزشک است،  شرح حالی از  افراد واقعی را به نمایش می‌گذارد ، آزمایش‌ها و گزارشات بالینی و روانشناسی را ارائه میدهد و  سپس از دل آنها مثال ها و الگویی هایی فاش می‌کند که برای انسان دغدغه‌مند امروزی قابل توجه است. 
 همه انسان ها حق دارند در ارتباط با ابعاد مختلف فیزیکی و روانی و عاطفی بدن خودشان اطلاعاتی داشته باشند و به خود پروری و پیشرفت بپردازند،این کتاب به ارتباط ذهن و بدن و تعامل ژنتیک و محیط می‌پردازد .
 کسانی که فکر می‌کنند به خاطر استرس و فشار روانی دچار مشکل جسمی شدند، جزو مخاطبان اصلی این کتاب هستند!🌻
متن کتاب مناسب با درک عموم و گاهی در قالب روایت بیان شده که خواننده را همراه می‌کند...البته داشتن دانش کمی از زیست شناسی و فیزیولوژی بدن انسان از قبل کمک می‌کند درک بهتری از سخن نویسنده داشته باشید و متن کتاب خسته کننده یا غیر قابل درک نباشد!

در حال حاضر که این نقد را می‌نویسم در صفحه ۶۵۲ از  ۸۵۵ هستم، این کتاب را کم‌کم بخوانید حتی  هر هفته  ده صفحه بخوانید بگذارید جملات این کتاب به ذهنتان بنشید،  مصادیق کتاب را در زندگی روزمره تا ببینید و بگذارید سلول هایتان از حالت تدافع خارج شوند و رشد کنند!
        

35

گابور مته،
          گابور مته، پزشکی که روی تاثیر عوامل احساسی بر روی بدن و بیماری‌هایی که در پی داره می‌پردازه. در اثر چه فعل و انفعالاتی یه اتفاق بد توی کودکی به این منجر میشه که یه سرطان بدخیم در چهل سالگی گریبان‌گیر شما بشه؟ این سوالی هست که با خوندن این کتاب بهش پی می‌برین.
این کتاب در گردونه شانس طاقچه به من رسید. به عنوان مخاطب این کتاب که یه فرد عادی هستم، نوشته‌های این کتاب در ابتدا واقعا جالب و قابل توجه بود و اطلاعاتی رو به مخاطب می‌داد که باعث می‌شد راجع به گذشته‌تون فکر کنید. اما طی خوندنش به چیزایی پی بردم که گفتنش ممکنه به بقیه توی انتخاب بهتر کمک کنه. 
تاکید بیش از اندازه بر روی تاثیر استرس یا عواطف دیگه روی عملکرد بدن، مخاطب رو یه جاهایی واقعا خسته میکنه چون این چیزیه که مخاطب میدونه و طولانی‌تر کردنش باعث خستگی می‌شد. برای همین خوندنش مدام به تعویق می‌افتاد و برام کمی آزار دهنده می‌شد. تقریبا اواسط کتاب به این فرضیه رسیدم که این کتاب ممکنه برای بقیه پزشکان که به این تاثیر اعتقاد ندارن نوشته شده باشه برای همین هم مدام به نتایج آزمایش‌های مختلف برای اثبات این تاثیر اشاره می‌شد و نظریه‌ دیگر پزشکان رو بیان می‌کرد. نویسنده تا حد ممکن سعی کرده بود اصطلاحات پزشکی رو به زبان ساده توضیح بده اما باز هم روند خوندن در یک سری شرایط کند می‌شد و روان بودن خودش رو از دست می‌داد.
در اکثر فصل‌ها موضوع بحث بیمارانی بودن که خود این پزشک باهاشون صحبت کرده بود و به این نتیحه رسید بود که بیماری اون‌ها ناشی از اتفاقات گذشته و حال هست و در نهایت به این نتیجه می‌رسیدیم که تموم اون‌ها به دلیل نگهداری و سرکوب احساساتشون به این مرحله رسیدن که این موضوع از جایی به بعد کاملا تکراری و قابل انتظار می‌شد و دیگه چیز جدیدی برای ارائه جز اطلاعات پزشکی نداشت. 
کتاب کمی بیش از حد نسبت به موضوعش طولانی بود و این اطلاعات و اگاهی رو می‌تونست در حجم کمتری ارائه بده اما با این حال کتابی هست که میتونه برای تحصیل‌کردگان این رشته جالب باشه و دانش اون‌ها رو گسترش بده. این کتاب به راه‌حل یا پاسخ واضحی برای جلوگیری از این اتفاقات اشاره نکرده و تمرکز اصلی اون روی تشریح انواع بیماری‌های ناشی از عوامل محیطی و احساساتمون هست. ارزش خوندن و توجه کردن رو داره به شرط علاقه‌مند بودن.
        

17