معرفی کتاب مجموعه آثار آنتوان پاولویچ چخوف: داستان های کوتاه 1 اثر آنتون چخوف مترجم سروژ استپانیان

مجموعه آثار آنتوان پاولویچ چخوف: داستان های کوتاه 1

مجموعه آثار آنتوان پاولویچ چخوف: داستان های کوتاه 1

آنتون چخوف و 1 نفر دیگر
4.6
10 نفر |
3 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

15

خواهم خواند

12

ناشر
توس
شابک
9789643155445
تعداد صفحات
524
تاریخ انتشار
1399/11/28

توضیحات

کتاب مجموعه آثار آنتوان پاولویچ چخوف: داستان های کوتاه 1، مترجم سروژ استپانیان.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به مجموعه آثار آنتوان پاولویچ چخوف: داستان های کوتاه 1

.....

.....

1402/10/4

مجموعه آثار آنتوان پاولویچ چخوف: داستان های کوتاه 1
بریدۀ کتاب

صفحۀ 524

کتاب را به دوستداران آثار نویسندهٔ شهیر، چخوف پیشنهاد می‌کنم طرفدارا ن داستان کوتاه از این کتاب بسیار لذت خواهند برد. عالی است سبک و قلم روسی برای دوستداران ادبیات روس عالی است جلد اول) «یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچکی نبود، زیر گنبد کبود دوتا دوست به اسم کریوگر و اسمیرنف برای خودشان زندگی می‌کردند. کریوگر استعدادهای فکری زیادی داشت اما اسمیرنف بیش از آنکه با هوش باشد محجوب و سر به زیر و ضعیف‌النفس بود - اولی حراف و خوش بیان، دومی، آرام و کم سخن. روزی آن دو را سفری با قطار پیش آمد که طی آن سعی داشتند زنی جوان را به‌دام افکنند. کریوگر که کنار زن نشسته بود مدام زبانبازی می‌کرد و یکبند قربان صدقه او می‌رفت اما اسمیرنف که مهر سکوت بر لب زده بود مدام پلک می‌زد و از سر حرص و حسرت، لب‌های خود را می‌لیسید. کریوگر در ایستگاهی به اتفاق زن جوان پیاده شد و تا مدتی دراز به واگن باز نگشت. وقتی هم که باز آمد چشمکی به اسمیرنف زد و با زبانش صدایی درآورد که شبیه به بشکن بود. اسمیرنف، با حقد و حسد پرسید: - تو برادر، در این جور کارها مهارت عجیبی داری! راستی چطور از عهده‌اش برمی‌آیی؟ تا پهلویش نشستی، فوری ترتیب کار را دادی... تو آدم خوش شانسی هستی! - تو هم می‌خواستی بیکار ننشینی! سه ساعت تمام همان‌جا نشستی و لام تا کام نگفتی و بِر و بِر نگاهش کردی - مثل سنگ، لال شده بودی. نه برادر، در دنیای امروز از سکوت، چیزی عاید انسان نمی‌شود! آدم، باید حراف و سرزبان‌دار باشد! می‌دانی چرا از عهده هیچ کاری برنمی‌آیی؟ برای اینکه آدم شل و ولی هستی! اسمیرنف، منطق دوست را پذیرا شد و تصمیم گرفت اخلاق خود را تغییر دهد. بعد از ساعتی بر حجب و کمرویی فایق آمد، رفت و کنار مردی که کت و شلوار سرمه‌ای رنگ به تن داشت نشست و جسورانه باب گفت‌وگو گشود. همصحبت او مردی بس خوش سخن و اهل مجامله از آب در آمد و در دم بارانی از سوال‌های مختلف، به ویژه در زمینه مسایل علمی، بر سر او بارید. می‌پرسید که آیا اسمیرنف از زمین و از آسمان خوشش می‌آید یا از قوانین طبیعت و از زندگی مشترک جامعه بشری احساس رضایت می‌کند؟ به طور ضمنی در باره آزاد اندیشی اروپاییان و وضع زنان امریکایی نیز سوال‌هایی کرد. اسمیرنف که بر سر شوق و ذوق آمده بود با رغبت و در عین حال با شور و هیجان، پاسخ‌های منطقی می‌داد. اما - باور کنید - هنگامی که مرد سرمه‌ای پوش در یکی از ایستگاه‌ها بازوی او را گرفت و با لبخندی موذیانه گفت: «همراه من بیایید!» سخت دچار بهت و حیرت شد.»

0

لیست‌های مرتبط به مجموعه آثار آنتوان پاولویچ چخوف: داستان های کوتاه 1

یادداشت‌ها

آنتون پاول
          آنتون پاولویچ چخوف

یک نویسنده ای که تا چندی پیش و قبل از مطالعه مقدمه این‌کتاب برام نا آشنا بود...
پرکار
دست به قلم
خوش سلیقه
دارای ذهن فعال و پر از جولان
در مدت زمان کوتاه بیش از ۵۰۰ اثر از خود به یادگار گذاشته که می‌توان چنین ادعا کرد

"چخوف،شاهکار ادبیات روس است"
داستانهای کوتاه او با قلم زیبا و دلنشین همراه با صورت گری های ادبی 
بر کاغذ خوش رقصی کرده است.

در مورد محتوا باید گفت
تا نیمه های جلد اول 
موضوع حاکم بر کتاب #خیانت است 
و از حدود ۲۲۰ به بعد کمی مزه داستان ها تغییر می‌کند اما باز به همان سمت و سو برگشت می‌کند.
انگار چخوف از موضوع خیانت در جامعه اطراف خودش رنج می برده که این چنین با قلمفرسایی در باب موضوع خیانت در قالب داستان به یک منتقد جدی این موضوع تبدیل گشته است.
#شراب ، مهمانی های شبانه ، خیانت ، عدم پایستگی در زندگی افراد
ظلم قدرتمندان 
مردم زیر ستم 
و از این قبیل الفاظ و کلیشه ها 
رنگ و بوی داستان ها را کمی سیاسی نموده است.
حرف بسیار است
واقعا در باب این کتاب می‌توان دورهمی ها برگزار کرد و به نقد پرداخت.
برای من #طلبه هم فضای انتقاد جدی به محتوای داستان های چخوف بسیار باز و گسترده است.

اگر حوصله دارید حتما کتاب را بخوانید 
آروم و قرار را از من‌گرفت تا تموم شد.
چون در ایام‌تبلیغی #ماه_مبارک_رمضان هستم تنها یک جلد از مجموعه ده جلدی را با خودم همراه آوردم و گرنه قطعا مشغول خواندن جلد دوم می شدم.
        

8